دهه ی فجر انقلاب اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه؛

پیروزی انقلاب اسلامی، بدون شک یکی از برگ های زرّینی در تاریخ  سیاسی – فرهنگی ملت بزرگ ایران است. انقلابی که بنیانهای فکری حاکم بر سرنوشت حاکم بر این کشور را به طور بنیادی با تغییر اساسی مواجه ساخت و خیزش اساسی را بر مبنای فرهنگ و تمدن کُهن ایرانی و اسلامی باعث شد. و این روزها که یادآور به بار نشستن تلاش های صورت گرفته است که به رهبری عالمی فرهیخته، دانشمند و سیاستمدار (امام خمینی(ره)) نتیجه داد، و نکته آغاز حرکتی نوین در ساختن فرداهای باشکوه شد. فلذا، بزرگداشت چنین روزهایی که از آن به »دهۀ فجر» یادآوری می شود، همه ساله با تعیین شعارهای محوری به تذکر اهداف نخستین تعیین شده گرامی داشته می شود تا از یاد نرود که فلسفه انقلابی چنین که در عصر حاکمیت بی نظیر استکبار چه مهمی بوده است!؟ امسال نیز در ذیل شعار اصلی«گفتمان انقلاب اسلامی، زمینه ساز امنیت پایدار و تحقق اقتصاد مقاومتی»، برای هر روز شعار خاصی تعریف شده، در این مختصر از میان عناوین مختلف فقط یک شعار محوری انتخاب و از بزرگان نظام جمهوری اسلامی و برخی محققین مطالبی انتخاب شده است، باشد که مثمرثمر باشد.

واژگان کلیدی؛

انقلاب اسلامی،ولایت فقیه ، امام خمینی(ره)، عدالت، پیشرفت.

۱۲بهمن: ولایت فقیه و رهبری؛

ولایت فقیه:

ولایت فقیه یعنی حکومت فقیه عادل و دین شناس.

ضرورت ولایت فقیه

از آن جا که دین حنیف اسلام که آخرین دین آسمانی است و تا روز قیامت استمرار دارد و دین حکومت و اداره‌ی امور جامعه است، لذا همه‌ی طبقات جامعه‌ی اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید، و از نظام جامعه‌ی اسلامی پاسداری نموده و عدالت را در آن بر قرار و از ظلم و تعدی قوی بر ضعیف جلوگیری نماید، و وسایل پیشرفت و شکوفایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تأمین کند.

اختلاف نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید

در مواردی که نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید مختلف است، اگر این اختلاف، در مسایل مربوط به اداره‌ی کشور و اموری که به عموم مسلمانان ارتباط دارد باشد، مثل دفاع از اسلام و مسلمین بر ضد کفار و مستکبران متجاوز، باید نظر ولی امر مسلمین اطاعت شود و اگر در مسایل فردی محض باشد، هر مکلفی باید از فتوای مرجع تقلیدش پیروی نماید.(رساله عملیۀ آیت الله خامنه ای)

یکى از آن نکات این است که ولایت مطلقه فقیه در مقابل ولایت محدودى است که فقها در زمان طاغوت داشتند. توضیح این که: تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى و دوران حاکمیت طاغوت، که از آن به زمان عدم بسط ید تعبیر مى‌شود، فقهاى شیعه به علّت محدودیت‌ها و موانعى که از طرف حکومت‌ها براى آنان وجود داشت نمى‌توانستند در امور اجتماعى چندان دخالت کنند و مردم تنها مى‌توانستند در برخى از امور اجتماعى خود، آن هم به صورت پنهانى و به دور از چشم دولت حاکم، به فقها مراجعه کنند. مثلاً در مورد ازدواج، طلاق، وقف و برخى اختلافات و امور حقوقى خود به فقها مراجعه مى‌کردند و فقها نیز با استفاده از ولایتى که داشتند این امور را انجام مى‌دادند. امّا همان‌طور که اشاره کردیم اعمال این ولایت از جانب فقها چه به لحاظ محدوده و چه به لحاظ مورد، بسیار محدود و ناچیز بود و آنان نمى‌توانستند در همه آن چه که شرعاً حقّ آنها بود و اختیار آن از جانب خداى متعال و ائمّه معصومین(ع) به آنان داده شده بود دخالت کنند. با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران و تشکیل حکومت اسلامى توسّط امام خمینى(ره) زمینه اِعمال حاکمیت تامّ و تمام فقهاى شیعه فراهم شد و مرحوم امام به عنوان فقیهى که در رأس این حکومت قرار  داشت مجال آن را یافت و این قدرت را پیدا کرد که در تمامى آن چه که در محدوده ولایت ولىّ فقیه قرار مى‌گیرد دخالت کند و اِعمال حاکمیت نماید. در این زمان فقیه مى‌توانست از مطلق اختیارات و حقوقى که از جانب صاحب شریعت و مالک جهان و انسان براى او مقرّر شده بود استفاده کرده و آنها را اعمال نماید و محدودیت هاى متعدّدى که در زمان حاکمیت حکومت هاى طاغوتى فراروى او بود اکنون دیگر برداشته شده بود. بنابراین، ولایت مطلقه فقیه طبق توضیحى که داده شد.(مصباح یزدی)

۱۳بهمن: عدالت و پیشرفت؛

وقتی ادبیات انقلابی امام را ملاحظه میکنید، می‌بینید تکیه‌ی اصلی بر روی ساخت درونی ملت است؛ احیای روح عزت، نه با تفاخر، نه با غرور، نه با به‌خودبستن، بلکه با استحکام ساخت درونی. آنچه که ما باید به آن توجه کنیم، این است که این یک کارِ مقطعی نیست؛ این یک کارِ مستمر است، یک کارِ ادامه‌دار است. ملت باید با عوامل رکود و ایستائی مقابله کند. عواملی وجود دارد که یک انسان پیشرو را، یک ملت پیشرو را متوقف میکند. بعضی از این عوامل در درون خود ماست؛ بعضی از این عوامل، تمهیدات دشمن است. اگر بخواهیم دچار رکود نشویم، دچار ذلت نشویم، دچار عقبگرد نشویم، دچار همان وضعیت دوزخیِ قبل از انقلاب نشویم، باید حرکتمان متوقف نشود. اینجاست که با یک مفهومی به نام «پیشرفت» روبه‌رو میشویم. باید دائم پیشرفت کنیم. این عزت ملی، این استحکام درونی، این ساخت مستحکم، بایستی دائم در حال جلو رفتن باشد و ما را به پیشرفت برساند. عدالت هم در دل پیشرفت است. پیشرفت، فقط پیشرفت در مظاهر مادی نیست؛ در همه‌ی ابعاد وجودی انسان است؛ که درونش آزادی هم هست، عدالت هم هست، اعتلای اخلاقی و معنوی هم هست؛ اینها همه در مفهوم پیشرفت هست. البته در آن، پیشرفت مادی، پیشرفت مظاهر زندگی، پیشرفت علمی هم وجود دارد. امام با آن حرکت خود، ما را در جاده‌ای قرار داد که باید در این جاده پیش برویم. هرگونه توقف در این جاده، ما را به عقبگرد میرساند. ملتی که از حقیقت عزت برخوردار شده است و در جاده‌ی پیشرفت قرار گرفته است، اگر این نعمت را کفران کند، آن وقت مصداق این آیه‌ی شریفه میشود که: «أ لم تر الی الّذین بدّلوا نعمت اللّه کفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار»؛ دنیا دوباره دوزخ خواهد شد، زندگی دوباره تلخ خواهد شد. ملتها اگر ایستادگی نکنند و پیش نروند، دوباره همان سختی و سیاهیِ دوران ذلت بر سر آنها سایه‌افکن خواهد شد.(بیانات رهبر معظم انقلاب-۱۳۹۱)

عنوان «گفتمان عدالت و پیشرفت در دولت اسلامی» مناسب‌تر از «گفتمان عدالت و پیشرفت در دولت دینی» است؛ زیرا اسلام، هم دین و شریعت مدنی، اعم از اجتماعی است و هم کامل (رسا و سازوار درونی و برونی)، جامع، نهایی و جهانی است. اسلام در یک سیر واحد و یگانه، ولی تکاملی قرار دارد؛ دینی است متکامل از شریعت آدم(ع) و به ویژه ابراهیم(ع) تا شریعت موسی(ع) و حتی عیسی(ع) که همه  آنها را دربرگرفته و فراتر از آنهاست.

همچنین دغدغه  ایجاد نظام سیاسی و دولت، و داعیه  تبیین علمی، ترسیم عملی و تحقق عینی آن را داشته و دارد؛ چنان‌که نظام سیاسی و دولت انقلابیِ نوبنیاد، نمونه، الهام‌بخش و کارآمد جمهوری اسلامی ایران، که برآمده از آموزه‌های دینی و وجوه مشترک همه  ادیان الهی است، هم‌اینک در نظریه  سیاسی خود، اراده عملی آن را دارد؛(صدرا-۱۳۹۱)

۱۴بهمن: انقلاب اسلامی،ایمان؛

ایمان دینی جزو مهم‌ترین عناصر مقاومت و تحرّک این کشور است؛ مال امروز هم نیست، از ۱۳۰ ‌سال، ۱۴۰ سال پیش به این‌طرف، …  علاوه بر ایمان دینی، معرفت دینی [لازم] است. ایمان دینی باید با معرفت همراه باشد؛ معرفت دینی چیست؟ همین مطلبی که مرحوم مدرّس فرمود که «دیانت ما عین سیاست ماست.(بیانات-۱۳۹۵)

«ایمان»، تنها یک «کلمه» نیست، بلکه یک «باور قلبی» است. باوری که به زندگی انسان «جهت» می دهد و در «چگونه زیستن» او نقشی مهمّ دارد و محور ارزش گذاری برای اندیشه ها و عملکردهای مردم است.

به دلیل همین اهمیت است که گام اولِ ورود به مسیر بندگی و مسلمانی، «ایمان» است و کسی که این باور مقدّس را داشته باشد، «مؤمن» نامیده می شود.

بعضی از ایمان ها سطحی و تقلیدی و متعصّبانه است؛ برخی هم عمیق و براساس شناخت و تفکّر و بصیرت. به همین دلیل می گوییم دو نوع ایمان داریم: یکی «ایمانِ مستقرّ» و دیگری «ایمانِ مستودع»

«ایمان مستقرّ» مثل درختی کهنسال، ریشه دار و استوار است و به این زودی ها از بین نمی رود و مؤمن، با شنیدن شبهه ها، به شک نمی افتد. امّا «ایمان مستودع» حالتی شبیه خانه اجاره ای و اشیای عاریه ای دارد، همیشگی واستوار نیست؛ زود زایل می شود و رنگ می بازد و چون براساس منطق و برهان نیست، با کمترین آسیب از بین می رود، یا حدّ اقل از تأثیر گذاری در زندگی شخص، باز می ماند.(محدثی-۱۳۷۶)

۱۵بهمن: انقلاب اسلامی و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج):

پدید آمدن یک دولت عادل جهانی پیوسته مورد آرزوی فلاسفه ی گذشته بوده و همه ی ادیان اجمالاً آن را پیش بینی کرده اند و در اخبار و احادیث متقن اسلامی بخصوص از ائمه معصومین علیهم السلام نشانی ها و خصوصیاتی از آن بیان شده است. اسلام مبانی جغرافیایی سیاسی موجود جهان را که بر قومیت و هم نژادی و هم زبانی و نیز بر شرایط اقلیمی و جغرافیایی طبیعی و مانند آن،استوار است و به عنوان حد و مرز میان کشورها شناخته می شود،صحیح نمی داند و به رسمیت نیز نمی شناسد و به جای آن تمام جهان و زمین پهناور خدا را وطن اسلام اعلام می دارد و تشکیل حکومت واحد جهانی را در تحقق آرمان واقعی انسان ها ضروری می داند.

جهانی بودن دین اسلام و عدم اختصاص آن به قوم یا منطقه خاصی, از ضروریات این آیین الهی است و حتی کسانی که ایمان به آن ندارند؛ می دانند که دعوت اسلام، همگانی بوده و به منطقه جغرافیایی خاص محدود نیست. شیعه در این دیدگاه بر این باور است که با «تشکیل حکومت جهانی»، اسلام به عنوان یگانه دین حق و کامل و دارای شریعت جامع، مقبول همگان خواهد شد. در آن زمان ستمگران و جباران از مسند قدرت به زیر کشیده می شوند. پس از آن حکومت جهانی اسلام با زعامت و رهبری امام معصوم و عادل برپا شده و عدالت بر بنیاد دیانت و اخلاق در مقیاسی جهانی اجرا می گردد.

حکومت حضرت مهدی(عجل الله فرجه الشریف) به عنوان بزرگ ترین آرمان محرومان و مستضعفان دارای ویژگی های مهمی است. از جمله ی این ویژگی ها، جهانی بودن آن است. بدین گونه که پس از پیروزی سپاه حضرت مهدی (عج) و نابودی سپاه کفر و باطل،آن حضرت بر شرق و غرب جهان سلطه و برتری خواهد یافت. این تسلط و برتری درآمدی است برای تشکیل حکومت جهانی آن حضرت؛ که در آن هیچ آبادی ای در زمین نمی ماند؛ مگر این که گلبانگ توحید از آن بر می خیزد و سراسر گیتی از عدل آکنده می گردد. و به دست آن حضرت،آرمان والای تشکیل جامعه بزرگ بشری و خانواده انسانی تحقق می پذیرد و آرزوی دیرینه همه پیامبران, امامان،مصلحان و انسان دوستان برآورده می شود. امام محمد باقر علیه السلام در این خصوص می فرماید: «قدرت و تسلط او شرق و غرب را فرا می گیرد و خداوند به وسیله او، دین خود را بر تمام ادیان پیروز می گرداند، هر چند مشرکان دوست نداشته باشند.(زندلشنی-۱۳۹۳) 

۱۶بهمن: انقلاب اسلامی و سبک زندگی ایرانی اسلامی:

سبک زندگی مجموعه ای ترکیب یافته از آداب است، و آداب جمع کلمه ادب و ادب به معنی ظرافت در رفتار است. مطمئنا میانه روی در این موضوع بسیار با اهمیت بوده و بایستی آن در نظر داشت که اگر به سمت افراط و تفریط برود به ذلت و خاری بیشتر نزدیک می شود تا یک فضیلت اخلاقی. 

در سبک زندگی اسلامی باید در نظر داشت که یک زندگی،زمانی خوب می باشد که همانند گفته قرآن به پیامبر عظیم الشان اسلام، شامل مجموعه ای از مکارم اخلاقی باشد. (وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ).

 

 

۱۷بهمن: انقلاب اسلامی، و اقتصاد مقاومتی:

امروزه جمهوری اسلامی در حوزه‌های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه‌ی نظر و در کتاب‌های درسی و چه در عرصه‌ی عمل و تجارب بشری مشابه و مابه‌ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریه‌پردازی و الگوسازی در این عرصه‌های جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است. (تاج آبادی-۱۳۹۱)

امروز یکی از چیزهایی که از لحاظ عملی مهم است، مسئله‌ی اقتصاد است؛ دشمن روی اقتصاد کشور ما متمرکز شده. از نظر دشمن، اقتصاد کشور یک نقطه‌ی ضعفی است که [او] میتواند با تکیه‌ی بر آن نقطه‌ی ضعف، مقاصد سوء خودش را در مورد کشور عزیز ما و در مورد جمهوری اسلامی اِعمال بکند؛ باید روی اقتصاد [کار کرد]. من گفتم اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصادی که از درون میجوشد و احتیاج ما را به دیگران کم میکند و استحکام کشور را در مقابل تکانه‌های خارجی افزایش میدهد؛ این معنای اقتصاد مقاومتی است. «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، این اقدام و عمل باید در جلوی چشم مردم قرار بگیرد و مردم این را ببینند؛ این توقّع و خواسته‌ی ما از مسئولین است که با آنها هم در میان میگذاریم؛ این مسائل را ما با مسئولین مرتّباً در میان میگذاریم و به آنها میگوییم. شاخصه‌های اقدام و عمل را باید نشان داد.(بیانات مقام معظم رهبری-۱۳۹۵)

۱۸بهمن: انقلاب اسلامی، هویت دینی؛

از نیازهای فطری آدمی، گرایش به عشق و پرستش است، به این معنا که انسان مستقل از هر گونه یادگیری در درونش تمایل به عبادت و بندگی خدا را احساس می‌کند. تجلی چنین احساس و تمایلی دراعمال و رفتار دینی آشکار می‌گردد و به طور کلی رابطه آدمی و دین و نسبتی که با آن پیدا می‌کند،یکی از بحران‌های عصر کنونی، احساس پوچی و سرگردانی و بی‌هدفی است؛ به همین دلیل جنگ و خونریزی در جهان، هر روز افزایش می‌‌یابد. دین الهی، بعد از این که برای انسان‌ها ارزش قائل می‌شود، دیدگاه روشنی را هم تبیین می‌کند و آن این است که: هدف زندگی، تکامل است و تکامل، صورت نمی‌گیرد مگر با نزدیک شدن به پروردگار که آن هم با تقوا و عمل صالح امکان پذیر است. به همین دلیل، انسان می‌داند که کیست، از کجا آمده، در کجاست و به کجا می‌رود. لذا یکی از آثار مهم هویت دینی، هدفمند کردن انسان‌هاست.

۱۹بهمن: انقلاب اسلامی، انقلابی گری؛

واژه ی انقلابیگری توسط مقام معظم رهبری بعنوان روشی اساسی و با هدف حفظ انقلاب اسلامی در مقابل هجمه های فرهنگی و سیاسی دشمنان ملت ایران تعریف شده، هشداری است که حفظ نظام اسلامی در مقابل توطئه های استکباری با ملاحظه کاری با هر عنوانی میسر نخواهد بود، معظم له برای انقلابی گری شاخصه هایی را جهت حرکت در صراط مستقیم الهی تعریف کرده اند؛

شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ شاخص دوّم، هدف‌گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمانهای انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم؛ شاخص سوّم، پایبندی به استقلال همه‌جانبه‌ی کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی -که مهم‌تر از همه است- و استقلال امنیّتی؛ شاخص چهارم، حسّاسیّت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه‌ی دشمن و عدم تبعیّت از او، که البتّه باید دشمن را شناخت، نقشه‌ی او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد -عرض کردیم که قرآن این عدم تبعیّت را «جهاد کبیر» نام نهاده است؛ من این چند وقت دو سه بار دراین‌باره صحبت کردم- شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است.  (بیانات-۱۳۹۵)

۲۰بهمن: انقلاب اسلامی، و مبارزه با تروریسم بین الملل:

تروریسم بین‏المللی یک معضل جهانی است. مهم‏تر آنکه تعداد چشم‏گیری از اقدامات تروریستی علیه مسلمانان یا در داخل سرزمین‏های اسلامی و احیانا مستند یا منتسب به آنان انجام می‏شود.

از سوی دیگر، امنیت از نیازهای اولیه زندگی اجتماعی و برخورداری از آن از آرمان‏های دیرین بشری است. کابوسِ وحشتناکِ ترس ناشی از تجاوز، ظلم و تهدید و ارعاب همواره عامل ناگواری، رکود و نومیدی انسان در زندگی جمعی بوده است. رهایی از این کابوس و احساس امنیت در برابر عواملی که آرامش زندگی و حقوق فرد و جامعه را به مخاطره می‏افکنده و زندگی و آزادی و آسایش انسان را مورد تهدید قرار می‏داده، هم وظیفه نخستین و غیرقابل انکار همه حکومت‏ها، خواه دینی و خواه سکولار است و هم نیازمند تلاش جمعی همه ملت‏ها و بلکه یکایک ابنای بشر است؛ زیرا امنیت حالتی نیست که با فعالیت فردی و یا یک‏جانبه تحقق پذیرد، بلکه در این راه تشریک مساعی افراد برای تأمین امنیت ملّی و مشارکت همگانی در تأمین امنیت جهانی اجتناب‏ناپذیر است

زمینه های شکل گیری تروریسم؛

فقر و دموکراسی از عوامل مهم بالقوه برای اثرگذاری بر تروریسم هستند. فقر شدید باعث می‌شود که افراد از سر استیصال وادار به انجام اقدامات تروریستی شوند. سطوح پایین توسعه اقتصادی به معنای کاهش فرصت‌های شغلی بوده و فعالیت‌های تروریستی را به گزینه‌ای جذاب برای افراد تبدیل می‌کند. احساسی که در رابطه با دموکراسی وجود دارد نیز همین گونه است. به این معنا که عدم‌وجود فرصت‌های سیاسی باعث افزایش جذابیت تروریسم شده و تا حدودی آن را توجیه‌پذیرتر می‌نماید. 

بی‌ثباتی سیاسی و تروریسم بین‌المللی  در کشورهایی که از لحاظ سیاسی بی‌ثبات هستند،

شرایط مناسبی برای این کار به وجود می‌آید.  (کسبنر-۱۳۹۵)

۲۱بهمن: انقلاب اسلامی، واستکبار ستیزی ؛

حضرت امام(ره) در طول مبارزه و بالاخص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل  گیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی بطور تمام قد در برابر نهضت اسلامی ملت ایران قرار گرفت و آن را بزرگ ترین تهدید قلمداد کرد، به تبیین ابعاد و شاخصه های دکترین استکبارستیزی پرداختند که مهم ترین آن را می توان چنین مورد مطالعه قرار داد:

۱- الهی بودن

یکی ازمولفه های مهم مبانی اندیشه ای حضرت امام(ره) مساله مبارزه با استکبار، مساله ماهیت الهی مبارزه و قیام برای خداست. تاریخی ترین سند مبارزاتی حضرت امام(ره) با آیه شریفه «قل انّما اع ظکم ب واحده أن تقوموا لّه مثنی و فرادی » آغاز می شود. ایشان در ابتدای پیام که خطاب به همه مسلمانان و علما و روحانیون نوشته اند آورده اند:

خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر  انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است… خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده.»

این عبارات اولین گامهای حضرت امام(ره) در آغاز حرکت بزرگ استکبارستیزی  ایشان است، که مبتنی برآموزه های قرآنی و دکترین «قیام لله» شکل گرفته است. تورق در صحیفه حضرت امام(ره) نمونه های فراوان دیگر از تاکید و توجه حضرت امام(ره) به مفهوم قیام الله را آشکار می سازد و نشان می دهد که قیام و مبارزه برای خدا جزو کلیدواژه های اصلی گفتمان ایشان و روح و جوهره دکترین استکبار ستیزی می باشد.

حضرت امام(ره) بارها در طول مبارزه با یادآوری این نکته که «این نزاع و  مبارزه ای که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام است و کفر» تلاش نمود تا ماهیت اسلامی و الهی استکبارستیزی را به ملت ایران گوشزد کند تا بر اثر غفلت سطح مبارزه تا کسب منافع مادی و غیرالهی تنزیل نیابد.

۲-سازش ناپذیری

ایشان امکان هرگونه تلاش برای نزدیکی و سازش و مصالحه با استکبار را نفی می کند و آن را نافی عزت مسلمین می داند. ضمن آنکه این حرکت را ثمربخش ندانسته و بر این باور است که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. این نگاه برآمده از آموزه های قرآنی است که خدواند در شرح وضعیت جبهه حق و دشمنان آن بدان اشاره کرده است.

خداوند متعال مومنین را از هرگونه دوستی با دشمنان نفی می کند و می فرماید:«یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین» (ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را دوستان خود مگیرید چراکه آنان دوستان یکدیگرند. و هر کس از شما آنها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود. آری، خدا گروه ستمگران را راه نمی نماید.) (مائده: ۵۱)

و در جایی دیگر یادآوری می کنند: «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و  عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده و قدکفروا بماجائکم من الحق» (ای کسانی که ایمان آورده اید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید [به طوری ] که با آنها اظهار دوستی کنید، و حال آنکه قطعاً به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند(ممتحنه: ۱) خداوند در ادامه همین آیه آنهایی که تلاش دارند تا پنهانی با دشمنان ارتباط برقرار کنند را به عنوان منحرف معرفی می کند و خطاب به آنها هشدار می دهد: «انا اعلم بما اخفیتم و ما اعلنتم و من یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل»(من به آنچه پنهان داشتید و آنچه آشکار نمودید داناترم. و هر کس از شما چنین کند، قطعاً از راه درست منحرف گردیده است)
حضرت امام(ره) مبتنی بر این آیات و روایات متعددی که در نفی پذیرش ولایت  کفار و مستکبر آمده، آنهایی را که بدنبال مذاکره و کنارآمدن با دشمنان خدا هستند را به عنوان خائن معرفی می کند. ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استکبار جهانی فریاد بر می آورد:
کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم. ولی هیهات که  خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!… اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی کنیم.»(سعیدی-۱۳۹۱)

۱۲بهمن۱۳۹۶ ذوالفقار صادقی

منابع:

 

www.KHAMENEI-IR

http://mesbahyazdi.org/

http://www.farsnews.com/

http://www.hawzah.net/

http://www.taamolnews.ir/

http://www.farhangnews.ir/

http://atash61.parsiblog.com/

http://rasekhoon.net/

http://farsi.khamenei.ir/

http://www.dmsonnat.ir/

http://vista.ir/

http://tebyan-zn.ir/

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *