فلسفه زندگی – ۱۲

تاریخ؛

هر فرد، گروه و یا یک کشور اگر پشتوانه ای از تاریخ نداشته باشد، بقای آن مورد تردید است! تاریخ شناسنامه و هویت انسانها را شکل می دهد. و انسانها به هیچ عنصری به اندازه تاریخ اهمیت نمی دهند، بخاطر آن زنده هستند و بالندگی خود را مدیون هویت تاریخی خود می دانند. انسان بی هویت، اجتماع بی تاریخ دچار عدم تعادل و فاجعه می آفریند. و در نگاه به چنین توجیهی است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران – حضرت امام خمینی(ره)- به زیبایی فرموده است که؛ «تاریخ معلم انسانهاست.» جمله ای که در ردیف احادیث معصوم(ع) می توان به آن افتخار کرد و اهمیت تاریخ را مورد توجه قرار داد.

*  *  *

با یکی از دوستان فرهیخه ام*، در شب نشینی بودم (۲۵بهمن۱۳۹۵ش) و از هر دری سخنی و بحثی. گفت، خوب است که وزارت آموزش و پرورش درس تاریخ ایران را از کتابهای درسی دانش آموزان حذف کند!؟

پرسیدم؛ چطور؟

گفت؛ مملو است از انفعال و نکبت و هیچ افتخاری در آن نیست؟!

پرسیدم؛ منظورت کدام بخش از تاریخ است؟

پاسخ داد؛ قاجار، پهلوی و …

پرسیدم؛ فقط همین؟

گفت؛ نه، قبل از آنها هم همینطور!

گفتم؛ اگر تاریخ ما منحصر به اینهاست که من هم موافق جمع شدن درس تاریخ از کتابهای درسی هستم، ولی تاریخ ما به قبل از اسلام هم برمی گردد که، تاریخی پرشکوه و افتخار آمیز است، و شروع کردم به ذکر نمونه ها؛

وقتی «ژنرال آیزنهاور»  نطق آغازین خود را در تصدی ریاست جمهوری، از ایران بعنوان مهمترین نقطه در جغرافیای کره زمین یاد کرد و توصیه کرد که؛ کسانی که نمی شناسند بروند تاریخ ایران را بخوانند و هشدار داد که ایرانی ها نباید به گذشتۀ میلیتاریستی خود بازگردند؟! نخست وزیر بریتانیای کبیر (چرچیل )که از طریق رادیو به این سخنان گوش می داد، راهی واشنگتن و به دیدار با آیزنهاور شتافت! بعد از همین ملاقات بود که طرح کودتا و سرنگونی دولت ملی ایران (دکتر مصدق) کلید خورد.

پرسید؛ منظورت دوران اشکانی و ساسانی و کوروش و … است؟! پس چرا، این همه عظمت در مقابل چند عرب بادیه نشین فروریخت!

گفتم؛ در تاریخی که اروپایی ها نوشته اند، آمده است که وقتی کوروش کبیر در مداین تاجگذاری کرد، خطاب به ایرانیان گفت (به مضمون)؛ «ای جوانان ایران، اگر می خواهید سرور مردمان عالم شوید، از دو چیز بپرهیزید؛ یکی دروغ نگویید و دیگری مشروب نخورید.» و علت این که ارتش ساسانی در مقابل اعراب شکست خورد، بی رنگ شدن ارزش های ملی ایرانیان بر اثر فساد سیاسی حاکمیت بود و از سویی ایرانیان فرهنگ و باورهای خود را در شعارهای مسلمانان می یافتند و اسلام و به مرور تشیع را به اختیار قبول کردند، یک نظر در خصوص علت شکست ساسانیان همین مطلب است. و نظر دیگر این که ارتش ایران برای مقابله با ارتش رُوم و غربی ها تربیت یافته بود و جنگهای به سبک بادیه نشینی برایش تازگی داشت و غافلگیر شد، مثل ارتش آمریکا که در ویتنام غافلگیر شد، چون برای جنگهای کلاسیک تربیت یافته بود. و بعد داستان شاپور ذوالاکتاف و چگونگی غلبه بر مخلب (یا مهلبِ) عرب را برایش تعریف کردم.

پرسید؛ پس چرا، این مطالب را در کتب تاریخی نمی نویسند؟

گفتم؛ اول این که، این مطالب را غربی ها در رمزگشایی از کتیبه های اشکانی و ساسانی و تاریخ قبل از اسلام یافته اند و ما از تلاش های آنها با تاریخ قبل از اسلام آشنا می شویم و گفته اند که هزاران کتیبه هنوز در موزه های متروپلیتن، واتیکان و چین، رمز گشایی نشده است و …  دوم اینکه، دست اندرکاران مربوطه بایستی به فکر این مطلب باشند و شاید هم کسانی هستند که با تاریخ برخورد سیاسی می کنند!؟

*  *  *

چند روز بعد (۳۰بعمن۱۳۹۵ش)، در جمع فرهیختگان دیگری از اساتید دانشگاهی بودم که اتفاقاً بحث بر سرِ تاریخ و سوء استفاده از خلاءها و سوء تعبیرهایی که از آن می شود! و منافع ملی ملت ایران به زیر سئوال می رود و من در جمع فرهیختگان با اشاره به مطالب پیشین گفتم؛

وقتی، تاریخی که برای تربیت نسل آینده در کتابهای درسی تدریس می شود، نتیجه اش انفعال است و نکبت، باید هم کسانی از «پان های» مختلف برای تضعیف تاریخ ملت ایران یکه تازی کنند. در صورتی که علت گرایش ایرانیان به اسلام که در آن فرهنگ و تمدن و باورهای خود را دیدند و نه تنها از دین اسلام استقبال کردند. بلکه، فعالانه در ترویج و حراست از اسلام حقیقی کوشیدند! وقتی نتوانیم چنین تفکری را ترویج کنیم، خواسته یا ناخواسته با اسلام برخورد فرقه ای و در تطبیق عملکرد به بیراهه خواهیم رفت، از بزرگی نقل شده؛

«کسی که(بخوانید ملتی که) کتاب نخواند(بخوانید تاریخ نداند) مجبور است کل تاریخ را تجربه کند.»

و این حال و روز ما است در مواجهه با تاریخ پرافتخار کشورمان. و حال، همتی چاره ساز است که نسل امروز و فردایمان را با تاریخ پرافتخار کشورمان که در آن هم فلسفه هست و هم هُنر، هم فرهنگ زاینده است و هم تمدن شگفتی ساز، هم تجربه هست و هم هویتِ محسود قدرتمندانِ تازه به دوران رسیده، آشنا سازیم تا در ساخت تمدنی که شأنیّت ملت ایران را دارد سهیم شویم، اصولاً زندگی بدون شناخت تاریخ، در مسیر پوچی است و این است فلسفه زندگی.

۱اسفندماه۱۳۹۵ش ذوالفقار صادقی

* آقای علی وردیلو

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *