نگاه نو نگاه نو
بسم الله الرحمن الرحیم
اندیشه های تکفیری، در خدمت و خیانت!؟
اقدام گاه گاهی رسانه های غربی در اهانت به مقدسات دینی مسلمانان، مثل قرآن سوزیِ کشیش آمریکایی تا توهین به ساحت مقدس نبی گرامی اسلام در رسانه های غربی و حال، توسط نشریه «شارلی اِبدو»CHARLI HEBDO صورت گرفته است. اقداماتی از این دست در لفافۀ ارزش های غربی و بخصوص به بهانه دفاع از آزادی بیان که مقبولیت عام و یکی از پایه های تمدن غربی است صورت می گیرد. و طبیعی است که غربی ها با تکیه بر قدرت رسانه ای اقدام به سازماندهی مردمی و با تمسک به ارزش های لیبرالی آن را موجه جلوه نمایند، در این میان آزادی خواهانی از غرب وجود دارند که توانسته اند اهداف اصلی چنین اقداماتی را برای جامعه خود روشن نمایند. لیکن، بدلیل نداشتن پشتوانه های سیاسی اثرات مقطعی داشته و از صحنۀ فرهنگی و سیاسی کنار گذاشته می شوند. در سیاسی بودن چنین اقداماتی، توجه به همین نکته کافی است که ادیان الهی در این پروسه ارزشی کمتر از دروغ های تاریخی و سیاسی غرب داشته اند. یادآوری «هلوکاست» و تلاش برای رونمایی از دروغ بافته شده و هجمه رسانه ای و سیاسی غرب، گویای مطلب خواهد بود. این نوشتار قصد تفسیر کلمه «آزادی» و حدود آن در اندیشه های دینی و یا لیبرالی ندارد، عمیقاً، قصد پرداختن به سیاسی بودن مسئله و نقش و ارزش اندیشه های تکفیری که از آن گروه هایی چون؛ طالبان، القاعده، بوکوحرام و در نهایت داعش تولید می شوند و با جمود فکری و اقدام جهاد گونۀ خود در اقدامات تروریستی به اهداف سیاسی غرب کمک می رسانند، ضروری است.
یادمان آخرین خلافت اسلامی که، در شکل امپراتوری عثمانی توانسته بود مسلمانان را در جغرافیای پراکنده، زیر یک چتر و قدرت گرد آورد و در مقابلِ جهان مسیحیت قد علم کند، و فروپاشی آن بر اثر توسعه تفکر ملی گرایی صادر شده از غرب مسیحی که طومار خلافت اسلامی را درهم پیچید و امپراتوری عثمانی را به موضوع مطالعاتی و تاریخی برای آیندگان سپرد، در واقع تبادر ذهنی و عینی شکست اسلام در مقابل کفر تلقی شده است و تداوم این شکست با حضور ناسیونالیسم عربی و حاکمیت های سکولار و غیر اسلامی برای اندیشمندان و سیاستمداران اسلامی قابل توجه بوده است. تا به این وسیله خلاء قدرت مسلمین پر شده و از بین برود. و تعادل قدرت در حداقل ممکن در مقابل غرب فراهم آید و طبیعی است که زمینه فوق نقش بسیار اساسی در اندیشه های اسلامی در شکل مثبت(انقلاب اسلامی ایران) و منفی آن، بازی می کند. و ریشه های تکفیر و یا سیاسیونی که با تکیه بر چنین زمینه ای دنبال قدرت خود هستند، بسیار اساسی است.
به باور محققین، آغاز فعالیت های سیاسی اهل سنت، مربوط به دو منطقه؛ یکی مربوط به شبه قاره هند و جنبشی در احیای خلافت اسلامی بود و آثار متعددی از خود برجای گذاشته است که مکتب «دیوبند» حاصل همین تفکر است. و دیگری مربوط به «اخوان المسلمین» است که در مصر پایه گذاری شد، و تأکید نوشتار بر آنچه که در مصر اتفاق افتاده، قرار گرفته است. تفکر اخوانی در مصر به زودی مورد هدف قدرت سیاسی و ناسیونالیستی عربی قرار گرفت و تبدیل به مسئله امنیتی شد و فعالین جنبش و بخصوص افرادی چون «حسن البنا» دستگیر و زندانی شدند، اندیشه های حسن البنا در سال ۱۹۲۸م بطور اساسی توسط «سیدقطب»، در حالی که در زندان بسر می بُرد، در قالب کتابی تحت عنوان «معالم فی الطریقه» روان سازی و بعنوان مانیفست جریان «اخوان المسلمین» مورد توجه قرار گرفت. وی در این کتاب نوشته؛ «ما در دوران جاهلیت قرن بیستم هستیم و هرکس نسبت به این جاهلیت راضی یا ساکت باشد، کافر است.»
تفکر اخوانی با هدف احیای خلافت اسلامی در ساختار خلیفه گری با دو گرایش میانه رو و رادیکال مواجه شد. طرفداران میانه رو به سمت و روش کارهای فرهنگی گرایش یافتند و پایگاه اصلی خود را مساجد قرار دادند، اقدام به ارائه خدمات اجتماعی – بهداشتی، راه اندازی موسسات خیریه و تبلیغ دین و مبارزۀ نرم با حاکمیت ها پرداختند. و تفکر رادیکال، عمدتاً در اختلاف با ناسیونالیسم عربی که عمدتاً در دوران حاکمیت «جمال عبدالناصر» قوت گرفت، متمایل به مبارزه در قالب رویارویی قهرآمیز با حاکمیت ها نضج یافت و گروه های سلفی – جهادی چون؛ «گروه الجهاد»، «گروه جماعه المسلمین»، «گروه شباب محمد» در مصر و مکتب «دیوبندی» در شبه قاره هند، بسرعت رشد کردند و مورد توجه سیاستمداران و سازمان های جاسوسی در درون و بیرون جهان اسلام قرار گرفتند. بنظر در درون جهان اسلام، پیوند میان آل سعود و وهابی ها در «نجد» و تشکیل عربستان سعودی(۱۹۳۱م) که پیروان فرقه «ابن تیمیه» از مذهب «حنبلی» بخش هدایت و کنترل افکار افراطی را بعهده داشتند، به کمک دلارهای نفتی شدت بیشتری گرفت. لیکن، آنچه باعث توجه قدرت های جهانی در استفاده از پتانسیل موجود شد، اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ و پیشتازی این جریان در جهاد علیه شوروی ها(کفر) بود.
جنگ در افغانستان، که در اصل صحنه رویارویی دو قدرت جهانی بود، در بطن خود شکل گیری گروه هایی چون القاعده و طالبان و قوت یابی سلفی ها شد. این گروه ها در رویارویی با ارتش شوروی و در ارتباط با سازمان های جاسوسی، صاحب تجارب سیاسی و نظامی ارزنده ای شدند و در بعد از فروپاشی شوروی و عقب نشینی ارتش سرخ نقش اصلی خود را در پازل راهبردی آمریکا در منطقه و در جهت گیری های سیاسی – ایدئولوژیک، یافتند. این نقش را می توان در توجیه «عبدالله عزام» برای نجنگیدن با اسرائیل می توان بخوبی دریافت، نظر وی این است که؛ «چون جنگ با اسرائیل با ملی گرایی و عرب گرایی مخلوط شده است و مشوب و باطل است.» به عبارتی، اولویت نخست تکفیری ها تصرف کشورهای مسلمان و تغییر حاکمیت ها است. یعنی تشکیل حکومت اسلامی، آنطوری که «داعش» مدعی است و بعد جنگیدن با کفر(اسرائیل)!؟ نگاهی به استراتژی تکفیری ها و توجه به استراتژی غربی ها در جهان اسلام، می توان به شکل گیری روشی نوین در نقشه راه صهیونی در تأمین امنیت اسرائیل و منافع راهبردی غرب پی بُرد.
در نظر بگیریم، راهبرد غرب در تضعیف جبهه مقاومت و تأمین امنیت اسرائیل، راهبردی که در آن اقدام مستقیم نظامی آمریکا هزینه بر است و اقتدار آمریکا به زیر سئوال رفته، چه باید بکنند؟! در توجه به همین مسئله است که اختلافات تاریخی درون سازمانی و ایدئولوژیک جهان اسلام در راهبرد غرب جای می گیرد، و با اهداف سیاسی تکفیری ها تلاقی پیدا می کند و در نقدترین شکل خود که تعبیر رهبر معظم انقلاب گویاتر است؛ «خط درگیری از داخل سرزمین های اشغالی به خیابان های شهرهای جهان اسلامی تغییر جهت داده است.»(۱) و اسرائیل برای اولین بار از تیررس فتاوای علمای اهل سنت در قتل عام کودکان «غزه» در امان مانده است!؟ پتانسیل عظیم مسلمانان به سمت حذف همدیگر جهت گیری شده است. در نظر بگیریم، راهبرد آمریکا در تضعیف اسلام گرایی در ترکیه و مهار ایران در منطقه و یا مهار خیزش های اصیل اسلامی در منطقه مثل یمن. چه اندازه متکی و همسان با راهبرد تکفیری هاست؟! و این همۀ ماجرا نیست و تکفیری هایی که در پیله ای به دور خود تنیده اند، همسان با آمریکاییها و یا سعودی ها اقدامی تاریخ ساز می کنند!! اگر خبر ملاقات «ابوبکر البغدادی» با رئیس قبیله «عُتَیبه» در عربستان صحت داشته باشد، کشمکش جدی در کمترین حالت و جنگ داخلی در بعد از فوت پادشاه عربستان بین طوایف دور از انتظار نخواهد بود.
نگاهی به حمله تروریستی تکفیری ها به مقر مجله فکاهی «شارلی اِبدو» CHARKLE HEBDO در فرانسه که، در پاسخ به اهانت به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) صورت گرفت، یکی از نمونه های اساسی طراحی شده توسط همین تلاقی راهبردی تکفیری- صهیونیتی در زمین اروپاست که «نتانیاهو»ی تروریست در صف اول راهپیمایی ضدتروریست آن دیده می شود. هرچند رئیس جمهور فرانسه از حضور نخست وزیر اسرائیل ابراز ناخرسندی کرده است، ولی معلوم است که داستان از قبل طراحی شده؛ چرا که واکنش ها علیه اقدام تروریستی و هم حرکات اهانت آمیز رسانه ای غرب در بعد از حادثه توسط تکفیری ها منفعلانه بوده است؟ و برعکس، دانشگاه الازهر و دارالفتوای مصر و سایر مراکز و علمای جهان اسلام بسیار جدی تر به موضوع پرداخته اند. هدف کشانیدن درگیری در ریل ایدئولوژیک افراطی بین ادیان از نوع صلیبی است! راهبردی که در صورت عدم توجه و دقت، باعث خواهد شد، اسرائیل نفسی دیگر و فرصتی بهتر در بقا پیدا کند؟!
۲۵دیماه ۱۳۹۳ – ذوالفقار صادقی
پی نوشت ها؛
- نقل به مضمون است.
- این قبیله در به قدرت رسیدن سعودی ها نقش اساسی داشت و بعد مورد غضب قرار گرفته و ناراضی هستند.
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید؛
- مهدی فرمانیان(۲۵/۶/۱۳۹۳) www.TNEWS.IR .
- پیرمحمد ملازهی(۲۳/۱۰/۱۳۹۳) www.TISR.IR.
- احمد کاظم زاده(۲۴/۱۰/۱۳۹۳) www.TASNIMNEWS.COM.
- سعدا… زارعی(۲۳/۱۰/۱۳۹۳) MASHREGNEWS.IR
