بسم الله الرحمن الرحیم
«بحــــران»
مقدمه؛
شاید کمتر واژه ای همچون «بحران»، ادبیات معاصرو از جمله ادبیات علوم اجتماعی را به خود مشغول داشته و رشته های علمی مختلف را درگیر ساخته است. دانشمندان روابط بین الملل دل مشغول جلوگیری از بروز جنگ بین کشورها، سیاست شناسان نگران بروز ناآرامی ها و بی ثباتی های سیاسی،صاحب نظران علم مدیریت و با ورشکستگی و فروپاشی شرکت ها و کسب و کارها مواجه هستند، مهندسان و متخصصان فنی که روش های کاهش خسارت ها و خرابی های ناشی از بلایای طبیعی یا سوانح صنعتی را جستجو می کنند، اقتصاددانانی که تلاطم ها و نوسانات شدید بازارهای پولی و مالی را تجزیه و تحلیل می نمایند، روانشناسانی که با نابسامانی های روحی بیماران سروکار دارند و سایر صاحب نظران و محققان رشته های مختلف علمی، هر یک به گونه ای، واژه ی بحران را بکار گرفته و از آن برای توصیف پدیده ی مورد نظرخود استفاده کرده اند.
تنوع در پدیده هایی که بحران خوانده می شوند، هنوزکمتر از تنوع در تعریف هایی است که ازاین واژه ارائه شده است. دانش پزشکی، بحران را «نقطه عطفی درسیر بیماری،یعنی وقتی که معلوم می شود بیمار نجات خواهد یافت یا خواهد مرد» تعریف می کند. دانش روبط بین الملل با عنایت به حوادثی مانند بحران موشکی کوبا، بحران ها را جانشین جنگ و نه صرفاً ماجراهای خطرناکی که مقدمه جنگ اند تلقی می کند؛ ازاین نظر،کارکرد سیستمی بحران ها این است که منازعات بسیارحادی را که قابل حل ازطریق دیپلماسی معمولی نبوده و درزمان های قدیمی تر از راه جنگ حل می شدند، بدون خشونت یا صرفاً با حداقل خشونت ممکن فیصله دهند. علم اقتصاد، بحران ها را «مرحله ای طبیعی از چرخه ی کسب و کار که دوره هایش را براساس قوانین و پویش های خود سپری می کند»، می داند. دانش تاریخ ورود جهان به مرحله تغییرات بزرگ ناگهانی،یعنی تغییراتی که با حالتی دهشتبار، شتابی ناگهانی در مسیر تاریخ ایجاد می کند را بحران می داند. از نظرمورخان، بحران فقط تغییری بسیار سریع در محدوده ی اندکی از زمان است که بر جنبه های بسیار اساسی نهادها؛ نگرش های اخلاقی، انواع اندیشه و احساس، ساختارهای قدرت و تشکیلات اقتصادی تأثیر می گذارد. دانش مدیریت، بحران راآخرین مرحله از عمریک سازمان درحال انحطاط،یعنی زمانی که مرگ آن را قریب الوقوع می نماید تعریف کرده وازنظربرخی محققان این رشته، همچون گرینر، لیپیت و اشمیت، «بحران ها دوره هایی هستند که داغ خود را بر چهره ی تغییرات مربوط به چرخه ی عمر سازمان ها برجا می گذارند .آیا می توان ورای اختلاف برداشت ها و تفاوت دیدگاه هایی که بین رشته های مختلف و حرفه های گوناگون درگیر بحران وجود دارد، تعریف مشترک و قابل اجماعی ارائه کرد، به گونه ای که بیشترین انطباق را با ویژگی های پدیده هایی که بحران نامیده می شوند، داشته باشد و ازآن مهمتر، پدیده هایی را که با تسامح،بحران خوانده می شوند، بیرون از دامنه ی شمول خود واگذارد؟
گسترش شهرنشینی و عدمآگاهی و توجه به حوادث طبیعی از آنها بلا میسازد. سوانح طبیعی اغلب در زمره بزرگترین بحرانها بوده و برای زندگی شهرنشینی خطر جدی محسوب میشوند. وجود صنایع و سازههای مختلف باعث میشود وقوع سوانحطبیعی بهطرز پیچیدهای مخرب شوند و باوجود پیشرفتهای صنعتی و علمی، انسان همچنان در برابر این سوانح بسیار آسیبپذیر باشد.یکی از سادهترین راههای کاهش صدمات و خسارات اینگونه بحرانها، آمادگی و آموزش مردم است که خود در معرض خسارات جانی و مالی هستند.وجود زیرساختهای مدیریت بحران یا امکانات امدادونجات چهسودی دارد اگر مردم از وجود آنها مطلع نبوده یا برای نحوه استفاده از آنها آموزش ندیده باشند. آمادهسازی فضاهای مناسب تخلیه امن و تجهیزات پیشرفته و… به چه کار میآید اگر مردم از وجود آنها و نحوه کاربریشان اطلاع نداشته باشند، پس در کنار اقدامات پیشگیری و آمادگی در برابر بحرانهای طبیعی، یکی از مهمترین اقدامات برای کاهش خسارات جانی و مالی، ارایه آموزشهای مقابله با بحران از طرف سازمانهای مسئول در این زمینه است.
واژگان کلیدی؛ بحران، سوانح طبیعی، تعریف بحران، انواع بحران، آسیب های اجتماعی.
تعریف بحران؛
بحران پیشامدی است که بصورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ میدهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه و یا جامعه میانجامد. بحران باعث بوجود آمدن شرایطی میشود که برای برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی و فوقالعاده است. بحرانها بر حسب نوع و شدت متفاوتند. بحران یک فشارزایی بزرگ و ویژه است که باعث در هم شکسته شدن انگارههای متعارف و واکنشهای گسترده میشود و آسیبها، تهدیدها، خطرها و نیازهای تازهای به وجود میآورد.
برخی از ویژگی های بحران؛
- معمولاً غیر قابل پیشبینی است (یعنی نمیتوان پیشبینی کرد که کی و در کجا اتفاق میافتد) اما معمولاً غیرمنتظره نیست.
- بیشتر یک وضعیت اضطراری و آنی است تا یک حالت ماندگار.
- پویا و متغیراست.
- بحران تهدید واقعی نسبت به هدف ها و مقاصد عوامل درگیراست.
- بحران نقطه عطف خطیری برای هر ارگانیزم، اعم از فرد، جامعه یا سیستم، با توجه به توانایی و آمادگی آنها برای انطباق با شرایط جدید است.
- بحران لحظه ای است که نوع دیگری از انطباق را می طلبد.
- بحران سیاست مداران و مدیران را به طورجدی درگیر می سازد و آنها را از امور سیاسی واجرایی روزمره به موقعیتی حساس وارد می کند.
- بحران موجد رفتارهای پاتولوژیک، مانند احساس بی کفایتی، مقصریابی،توجیه، یأس و فرارازمسئولیت می شود.
- دروضعیت بحرانی، معمولاً آگاهی ها و اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیرندگان ناقص و غیرکافی است. و …
انواع بحران؛
- بحران شخصی
- بحران اجتماعی
- بحران اقتصادی
- بحران سیاسی
- بحران بینالمللی
- بحران زیست محیطی
در میان انواع بحران که به آنها اشاره شد، به دلیل اهمیتی که بحران اجتماعی و زیست محیطی در زندگی روزمره دارند، مطالبی ارائه می شود:
بحران اجتماعی؛
در خصوص مهار آسیب های اجتماعی باید این نگرانی جدی را در میان گذاشت که سه بخش مهم اندیشه ، سازمان و ساختار های موجود از پیشگیری و مدیریت عاجز هستند. این عجز را باید در توفیق دستگاهها ، اندیشه ها و یا نظام های ساختاری در مهار مثلا اعتیاد، خودکشی ، حاشیه نشینی ، فقر و طلاق و چیزهایی ازین دست جستجو کرد. بعبارتی روشن دستگاههای کشور از تغییررفتارعاجز هستند. نمی توانند چیزی را تغییر دهند. همین ناکارآمدی بحران مضاعفی است بروی سایر مشکلات من جمله فقیر بودن و لاغری مفرط نظام اندیشه در کشور.کسی حاضر به تولید اندیشه مولدی در حوزه علوم انسانی نیست و این بسیار نگران کننده تر از آن چیزی است که تصور می شود. مثلا ما از سال ۱۳۸۸ به جنگ نرم آنهم به مدد هشدار جدی رهبری معظم انقلاب توجه کردیم، اگر چه در سالهای طولانی قبل از آن ادامه داشت. در جنگ نرم تنها موج سیاسی وامنیتی مهار شد اما موج های بسیار مهم اجتماعی و فرهنگی به قوت خود باقی ماند. اینها نشان می دهد بخش های جنگ نرمی کشور بی فایده ، پر هزینه و ناکارآمد هستند.
آسیبهای اجتماعی در کشور که هیچ کدام روند نزولی ندارد و همه نمودارها رو به بالاست چند پیام بسیار مهم دارد. اول اینکه دگرگونی های اجتماعی در پنج سال آتی باور نکردنی خواهد بود. دوم اینکه وضعیت اجتماعی کشور حقیقتا بحرانی و در معرض فاجعه انسانی است. سوم اینکه عدم پیشگیری و مهار آسیب های یاد شده می تواند منجر به دگرگونی سیاسی کشور شود. یکی ازین مظاهر شاخص غلبه حاشیه نشین ها بر شهر نشین هاست. معمولا از علل عمده انقلاب ها همین شورش حاشیه علیه متن است. چهارم اینکه هیچ یک از دستگاههای کشور در حوزه مهار آسیب ها دستاورد و توفیقی نداشته اند. اما چه باید کرد؟ اینجا از بخش اول بسیار سخت تر است.بنظر بنده اول باید برخی از مجموعه های خدمات اجتماعی ناکارامد کشور را بروز رسانی کرد. دوم اینکه بخش های جنگ نرم عملا هیچ دستاوردی نداشته اند و یا باید تعطیل شوند یا در دستور کارهایی که دارند جدا مورد سوال قرار بگیرند. سوم اینکه نظام فکر و اندیشه درایران مطلقا کارامد نیست. یعنی در واقعیت های جاری کشور نقشی ندارد کشور برای عبور ازین بحران ناچار است که علوم انسانی را به معنای عام آن تقویت کند.این علوم انسانی فقیر قادر به مدیریت بحران های کشور نیست.
بحران زیست محیطی؛
منابع آب شیرین ایران تحت فشار برداشتهای غیرقابل تحملی قرار دارند. ۹۰ درصد خاک ایران را -که منطقهای اندکی کوچکتر از ایالت آلاسکا [در آمریکا] را دربرمیگیرد- سرزمینهای خشک یا نیمه خشک تشکیل میدهند و تقریباً دو سوم حجم بارندگی کشور پیش از آنکه بتواند رودها را پر آب کند، تبخیر میشود. در نتیجه، ایران بیش از نیمی از آب مورد نیاز خود را با برداشت از آبخوانها تأمین میکند، و مصرف عمومی به سرعت در حال تحلیل بردن منابع زیرزمینی است. با نرخ کنونی مصرف بیرویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور، ظرف ۵۰ سال آینده ذخایر آبی خود را به پایان خواهند رساند، بیش از دو سوم خاک ایران -در حدود ۱۱۸ میلیون هکتار- به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است. نتیجه مطالعات مراکز معتبر بین المللی، ایران از میان ۱۳۲ کشور مورد مطالعه، در جایگاه ۱۱۴ ام قرار گرفته است. بنابراین؛ در حال حاضر خطری که از جانب بحران قریبالوقوع زیستمحیطی ایران احساس میشود، به مراتب بیش از خطر دشمنان خارجی و منازعات سیاسی داخلی است.
پیشینه و ضرورت مطالعه تاریخی بحران ها؛
ممکن است این پرسش پیش آید که در قرن بیست و یکم و با برخورداری از آخرین پیشرفتهای فناوری در زمینه مقابله با حوادث غیرمترقبه از جمله روشهای مدرن ارتباطات و فوریتهای پزشکی و مداوای مجروحین، چه نیازی به مطالعه تاریخ حوادث وجود دارد. به عبارت دیگر مطالعه پیشینه مقابله با این حوادث چه کمکی برای افزایش توانمندی مدیران بحران در زمان ما مینماید. پاسخ به پرسش فوق را میتوان بصورت زیر خلاصه نمود.
- تلقی عمومی از نهادها، فرایندها و سیستمها به گونهای است که گویی آنها به یکباره و خلقالساعه بوجود آمدهاند، در حالیکه آنها در طول زمان و متاثر از عوامل عدیدهای توسعه یافتهاند و حاصل و برآیند تقابل میان وضیعت ایدهآل و واقعیتهای سیاسی و اقتصادی هستند که در طول زمان تغییر مییابند. درک اینکه یک نهاد چگونه ایجاد شد و چرا اینگونه عمل میکند کمک بزرگی برای آینده است.
- حوادث تاریخی به ما یادآوری میکند که چه اتفاقاتی ممکن است در آینده رخ دهد. بلایا و حوادثی که در گذشته رخ داده راهنمای ارزشمندی برای طراحان و برنامهریزان در مرحله تجزیه و تحلیل مخاطرات میباشد.
- حوادث تاریخی بیانگر مخاطراتی هستند که قابل پیشبینی است و از برنامهریزان و طراحان انتظار میرود مخاطراتی را که اثرات ژرفی برجامعه و مردم میگذارد شناسایی کرده و برای آنها برنامهریزی کنند.
- حوادث تاریخی، نظرات بلندمدت و گستردهای را از مخاطرات بالقوه به ما ارایه میدهد. مردم بطور طبیعی به مسائل کوتاهمدت توجه دارند در حالیکه با بررسی سریع سوانح تاریخی بویژه مخاطرات زمینشناسی افق دید وسیعتری مییابند.
- حوادث تاریخی نمایانگر تاثیرات اجتماعی سوانح است. در حالیکه اکثر مردم به سوانح به صورت نیازهای فوری و مقابله و پاسخ به تبعات آن مینگرند وظیفه یک مدیر حوادث اضطراری بررسی نیازهای بلندمدت و اعاده شرایط عادی جامعه است.
- مطالعه تاریخ به ما میآموزد که چه حوادثی میتواند سریعاً منجر به بلایا و فجایع بزرگ گردند. اینگونه حوادث منجر به یک رشته واکنشها و زنجیره حوادث بزرگتری میگردد که سریعاً مناطق وسیعتری را که در ابتدا از این حوادث متاثر نگردیده بودند به کام خود میبلعد.
مدیریت بحران؛
مدیریت بحران : به انگلیسی🙁 Crisis management) از اصطلاحات حوزه مدیریت است، که به مجموعهای از فعالیتها، چارهجوییها و دستورالعملهایی اطلاق میگردد، که مدیریت یک سازمان، در چالش با بحران انجام میدهد و هدف آن کاهش روند، کنترل و رفع بحران است. بطور کلی مدیریت بحران بمعنای سوق دادن هدفمند جریان پیشرفت امور، به روالی قابل کنترل و انتظار بازگشت امور در اسرع وقت، به شرایط قبل از بحران است.
بهاختصار، مدیریت بحران، کلیه اقدامات مربوط به پیشگیری و مدیریت ریسک، سازماندهی و مدیریت منابع مورد نیاز در پاسخ به بحران میباشد. مدیریت بحران، فرایند پیشبینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالم سازی بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران گویند. مدیریت بحران علمی کاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها، در جستجوی یافتن ابزاری است، که بوسیله آنها بتوان از بروز بحرانها، پیشگیری نمود و یا در صورت بروز آن، در خصوص کاهش اثرات بحران، آمادگی لازم امداد رسانی سریع و بهبودی اوضاع، اقدام نمود.
تجارب بشری در طول تاریخ در مواجهه با بحران و نحوه مهار و غلبه بر آلام انسانی تا عصر حاضر، یک فرآیند طولانی منجر به نوعی از مدیریت شده است که از آن به مدیریت دانش نام برده می شود، با نگاهی دقیق تر به بیش از ده هزار سال تاریخ بشری و با توجه به این پشتوانه ی تاریخی، ادعای اینکه ما در اجتماع دانش محور بعنوان پدیده ای جدید، زندگی می کنیم، واهی به نظر می رسد. مدیریت دانش می گوید، دانش خویش را در اختیار دیگران بگذاریم؛ اما مقدمه تسهیم دانش، اعتماد است. تا زمانی که فردی از ناحیه دیگری احساس امنیت نکند، اعتماد بوجود نخواهد آمد. که متاسفانه در واقعیت کنونی جامعه ما، کمتر بروز و نمود دارد. اعتماد، بستر مناسب فرایندهای دانش مدار است. کارمندی که از امنیت شغلی خویش می ترسد، امکان ندارد تخصص خویش را به اشتراک بگذارد. درنتیجه و در گذر زمان، تجربیات و دانش کسب شده یا دانش گرد آمده، به بوته فراموشی سپرده خواهد شد. هرفرد علاقمند به مدیریت دانش بهتر است صادقانه یک سئوال را ازخود بپرسد ؛ چقدر دربارهﯼ مدیریت دانش جدی است؛ و آیا خود را از حامیان جامعه مبتنی بر دانش محسوب می کند؟ دانش دارایی گران بهایی است که سطح حرمت اجتماعی افراد راتعیین می سازد. آیا آن را با میل و رغبت به دیگران واگذار می کند؟ مدیریت دانش مبتنی بر قدردانی شاید یکی از موثرترین داروها برای درمان بحران مدیریتی فعلی باشد.
وظایف مدیر بحران؛
آنچه مسلم و بدیهی است، انسان ها برای غلبه بر انواع بحران در جمع تجارب به دانش و تخصصی رسیده اند که بطور طبیعی از عهده عموم خارج است، این مطلب به هیچ وجه از وظایف ذاتی مردمان عادی نمی کاهد، بلکه بر تخصصی به نام مدیریت و مدیران تأکید و از آنان سئوال می کند که در قبل و حین وضعیت های بحرانی چه اقداماتی را بایستی انجام دهند:
- آمادگی کامل برای هر گونه پیشامد.
- پی ریزی دفاتر مطالعاتی ملی، منطقه ای و هماهنگ سازی آنها به نحوی که از دوباره کاری پرهیز شود.
- تهیه بانک اطلاعاتی روز آمد برای استفاده هر چه بهتر آن.
- استفاده از سیستم هشدار دهنده خطر گرچه هزینه بالایی را میطلبد.
- تفکیک وظایف واحدهای امداد رسانی و انجام رزمایشهای عملیاتی سالانه.
- ایمن سازی شبکه ها و شریانهای حیاتی که شامل آب ، برق، سوخت ، ارتباطات جاده ای مخابراتی برج کنترل فرودگاهها و سدها و… به دلیل اینکه شرایط منطقه پس از بحران نابسامان است در کوتاهترین زمان نمی توان به ترمیم این شبکه پرداخت. زیرا این کار خود خسارات زیادی را به بار می آورد و از سرعت عمل امداد می کاهد.
- تقویت بیمه در مناطق حادثه خیز حتی به صورت اجباری می توان ابعاد بحران را کاهش دهد ، چرا که با توجه به ابعاد حادثه ، پرداخت خسارت خود عامل بزرگی در رفع بحران است.
- آگاهی افکار عمومی یکی دیگر از وظایف مدیر بحران است تا وقتی مردم قدم در این راه نگذارند تلاش دولتها بی فایده است.
- شناسایی انواع بحرانها ،ارزیابی ریسک و الویت بندی آنها.
- تعیین ارتباطات بحرانی.
- تعیین راهبردهای برخورد با رسانه ها.
- تشکیل گروه مدیریت بحران و تهیه برنامه مدیریت بحران.
- پیش بینی و پیشگیری از وقوع بحران.
- تعیین روشهای مداخله در بحران.
- تعیین روشهای سالم سازی.
- برنامه ریزی، سازماندهی و کوشش در جهت استفاده بهینه از منابع.
اقدامات موثر و عمومی در قبل از بحران؛
در اینجا آگاهیهای کاربردی و عملی که لازم است مردم آنها را کسب کنند بهطور خلاصه مرور میشود:
۱- در زمان وقوع بحران انواع سیستمهای ارتباطی قطع شده یا دچار اختلال میشوند.(ارتباطات بیسیم، ارتباطات موبایلی، تلفنثابت، اینترنت و تلفنماهوارهای) گاهی ایستگاههای زمینی مرکزی و تقویتی، تخریب میشوند. گاهی در اثر قطع برق یا تراکم زیاد ارتباطی و گاهی در اثر قطع کابلهای فیبرنوری این اتفاق میافتد. یکی از اقدامات اولیه امدادی در این زمینه اعزام تجهیزات ارتباطات ماهوارهای سیار است.
لازم است مردم از اولویتهای ارتباطی، توان سرویسدهی این تجهیزات آگاه بوده و درمورد مکالمات کوتاه و… آموزشدیده باشند.
۲- در زمان بحران نقلوانتقال بسیار دشوار میشود. ساختمان و تجهیزات فرودگاهها آسیب دیده و پروازها مختل میشوند. امکانات موجود نیز برای امدادرسانی استفاده میشود. راههای زمینی نیز بهشدت آسیبدیده یا بسته میشوند. راههای ریلی از مسیر خارج شده و تونلها ریزش میکنند.تمام اینها باعث میشود علاوهبر مرگ و جراحت، هزاران مسافر در مسیرها سرگردان شوند. درکنار همه اینها هجوم مردم وحشتزده که میخواهند منطقه را ترک کنند یا برای یافتن عزیزان گمشده خویش وارد منطقه شوند باعث ترافیک و ازدحام مردم خواهد شد که باعث میشود روند جابهجایی و حرکت وسایلنقلیه امدادی کند شود که نتیجه مستقیم آن افزایش آمار مرگ و آسیبهای دایمی در مجروحان خواهد بود.
۳- تخریب مراکز و لولههای آبرسانی شهری، تخریب فاضلاب و آبگرفتگی معابر از معضلات بزرگ بحرانهای طبیعی است. در این حالت علاوهبر نیاز به آب بهداشتی، امکان انتقال و گسترش بیماریها و ایجاد اپیدمی وجود دارد. بسیار مهم است مردم بدانند که چگونه با کمترین میزان آب نیازهای بهداشتی خود را رفع کرده و چه آبهایی را استفاده کنند.
۴- معمولا هنگام وقوع بحران به دلیل تعداد زیاد مصدومان و تخریب اغلب بیمارستانها و مراکز درمانی و عدم ظرفیت بیمارستانهای نزدیک به منطقه و… در زمان وقوع حادثه قبل از رسیدن نیروهای امدادی این مردم هستند که در صحنه حاضرند. درصورتیکه این مردم آموزشهای امدادی مناسب را دریافت کرده باشند، میتوانند جان تعدادی از مردم را نجات دهند.
۵- به دلیل تخریب سیستم فاضلاب، اجساد زیر آوار مانده و… امکان بروز بیماریهای همهگیر زیاد است و تنها راه جلوگیری از آن توجه به دستورات نیروهای امدادی و همکاری با آنهاست.
در ساعات و روزهای اول بحران نیروهای امدادی فرصت آموزش در این زمینه را نداشته و میبایست این موارد از قبل به مردم آموزش داده شود تا در فاصله رسیدن نیروهای متخصص و دارو و ایمنسازی منابع آب و غذا، آلودگیهای کوچک خطرساز نشوند.
۶- درصورت وجود تأسیسات و کارخانههای شیمیایی، مخازن سوخت و مواد منفجره یا هستهای و… در اثر تخریب صدمه خواهند دید و احتمال نشت مواد سمی و خطرناک وجود دارد. مردمی که در نزدیکی این تأسیسات سکونت دارند باید آموزشدیده باشند که در صورت وقوع حادثه چگونه عمل کنند.
۷- سدها بسیار آسیبپذیرند. امکان دارد آبهای ورودی در اثر بحران به آلایندههای خطرناک آلوده شوند. یا ساختمان سد تخریب شده و وقوع سیل نیز به بحران قبلی اضافه شود. یا باوجود مقاومت بدنه سد، آب مخزن در اثر ریزش سنگ افزایش ارتفاع یافته و سیل ایجاد کند. مردمی که در نزدیکی سد ساکن هستند باید بدانند کی و چه کاری انجام دهند و برای تخلیه سریع آموزش دیده باشند.
۸- تخریب ساختمانها و انواع سازههای شهری از نخستین نتایج بحران حوادث طبیعی است. مردم باید بدانند که چرا و چگونه بهسرعت ساختمانها را ترک کنند، از سازهها دور شوند، به ساختمانهای نیمه تخریبشده وارد نشوند و بدانند در چه ساختمانی احتمال انفجار یا برقگرفتگی وجود دارد.
۹- مراکز اسکان مجهز معمولا در فاصله دورتری احداث میشوند و لازم است مسیرهای احتمالی و نحوه رفتن به آنجا برای مردم شفاف شود.
۱۰- مردم باید مطمئن باشند که نیروهای امدادی برای کمک به آنها حضور دارند و اگر در تأمین نیازهای روزانه تاخیری هست دلایل احتمالی آن را بدانند تا بتوانند اولویتهای امدادرسانی را درک کرده و با صبوری منتظر بمانند.
بههرحال اگر هر یک از سازمانهای مسئول در زمینه تخصصی خود آموزشهای مختصر و مفیدی را به مردم ارایه دهد، رفتارهای مردم حادثهدیده پس از بحران تا حدی قابل پیشبینی شده و میزان همکاری آنان با نیروهای امدادی افزایش خواهد یافت.
نتیجه؛
بحران، حالتی غیرعادی و غافلگیر کننده و با توجه شدت و آثار کوتاه مدت و دراز مدت اقتصادی و اجتماعی بایستی مورد توجه عمومی مردم باشد و مسئولین بویژه از آمادگی و آموزش لازم را برای مقابله با بحران ها داشته باشند، از جمله اقدامات موثر مسئولین مرتبط با بحران که در زمان وقوع اثرات آنی خواهد داشت، آموزش عمومی و آماده نگه داشتن توده های مردمی خواهد بود.
۱۸دی ماه ۱۳۹۵ – ذوالفقار صادقی
منابع؛
- ویکی پدیا دانشنامه آزاد، https://fa.wikipedia
- بابازاده مقدم، حسین (۱۳۹۵)، blogfa.com.www
- جباری ثانی، محمدعلی (۱۳۹۲)،www .bohroan.com
- بهرامی، محمدعلی (۱۳۹۵)، bohroan.com
- حسینی، سید حسین (۱۳۹۰)net
- مفاهیم، مدیریت بحران چیست (۱۳۹۱)،HAMSHAHRIONLINE
- بحران زیست محیطی ایران (۱۳۹۲)info