ترکیه، در گرداب تحول سیاسی و چالش امنیتی

بسم الله الرحمن الرحیم

ترکیه، در گرداب تحول سیاسی و چالش امنیتی

چکیده؛

     ترکیه، کشوری اسلامی، با سابقۀ تاریخی و تمدّنی مشخص، در همسایگی شمال غرب کشورمان ایران، قرار دارد. و بطور طبیعی تحولات سیاسی- امنیتی در آن، بر معادلات سیاسی- نظامی کشورمان اثر می گذارد. فلذا، بررسی تحولات این کشور یکی از فرض های اساسی است که غفلت از آن می تواند جبران ناپذیر باشد.

     حاکمیت اسلامگرایان در ترکیه، تحوّل بزرگی است در صحنه سیاسی این کشور و خاورمیانه. لیکن، تحولات اخیر که از سیاست به صفر رسانیدن مشکلات با همسایگان به نوعثمانی گرایی و تصمیم بر ایفای نقش پررنگ در خاورمیانه و فرورفتن در جنگ نیابتی در سوریه و ناکامی در الگوسازی نظام سیاسی مصر و دخالت در لیبی و تونس و بالاتر از آن تن دادن به توافقنامه با رهبر زندانی پ.ک.ک، چالش اساسی را در درون و تنش در بیرون، در پی گیری منافع و امنیت ملی خود را تجربه می کند. مطلب زیر، در راستای تبیین روندها و ترسیم چشم انداز تحولات کنونی این کشور مسلمان و همسایه دارد.

واژگان کلیدی؛

ترکیه، پ.ک.ک، اردوغان، اوجالان، نوعثمانی گرایی، سوریه، مصر، جنگ نیابتی، اتحادیه اروپا، آمریکا،اسرائیل، ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، صفویان، دولت اقلیم، عراق، ناتو، انقلاب اسلامی، ایران، جنگ ایران و عراق، سلطان سلیم، علوی.

۱– سیاست و امنیت در ترکیه؛

     اولویت در سیاست خارجی ترکیه از زمان تأسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳م، غربی و صنعتی شدن بود؛ بنابراین، نخبگان نظامی و سکولار این کشور همواره روابط خود را با دیگر کشورها و مناطق بر اساس رابطۀ خود با غرب تنظیم کرده اند. به عبارت دیگر، غرب در سیاست خارجی ترکیه همواره یک متغیر مستقل محسوب می شود.(قهرمان پور-۱۳۸۸) و بر همین راهبرد بود که پیوستن به اتحادیه اروپا یکی از آرزوهای دیرینه این کشور پایه ریزی و سعی شد از هرگونه مانعی در این مسیر احتراز و در بهره گیری از دنباله روی از سیاستهای اروپایی بر آن غلبه نمایند. در پی گیری چنین سیاستی بود که سرکوب اکراد در اولویت سیاست داخلی این کشور قرار گرفت، «سرکوب دولتی که باعث رادیکالتر شدن و تبدیل به جنگ چریکی(احمدیان-۱۳۹۲) شد. مسئله ای که بعد از پنج سال از تأسیس جمهوری ترکیه در این کشور آغاز شده و در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰م با کودتای نظامی(اوجالان-۱۳۹۲) در گفتمان واقع گرایی بر آن غلبه پیدا شد. با این همه، ارگان سیاسی حزب کارگران کردستان در ۲۷نوامبر۱۹۷۸ و ارگان نظامی آن در سال ۱۹۸۴م در عرصه امنیتی ترکیه به واقعیتی انکار ناپذیر تبدیل شد.

     ناکامی ایدۀ نظامیان و ملی گرایانِ سکولارِ حاکم بر ترکیه سبب شد تا؛ «امنیت گرایی ترکیه نیازمند بهره گیری از مولفه های هنجاری، اجتماعی، ساختاری و راهبردی(متقی-۱۳۹۱) باشد.که نشأت گرفته از مکتب انتقادی امنیت است و تصمیم گیران این کشور را بخصوص در بعد از روی کار آمدن اسلامگرایان نوعثمانی وادار به تمکین کرده است، « به دلیل مشکلات متعدد در منطقه خاورمیانه، نخبگان ترک، به ویژه نظامیان کوشیده اند با اجتناب از نزدیکی بیشتر به این منطقه، از گسترش ناامنی های منطقه ای به داخل کشور و در نتیجه، تهدید نظام سکولار مبتنی بر آرمان های آتاتورک جلوگیری کنند، اما در عین حال، هر وقت نزدیکی موقتی به خاورمیانه موجب می شد تا ترکیه به غرب نزدیک تر شود نخبگان این کشور درنگ نکرده اند(قهرمان پور-۱۳۸۸) و در توجه به این مهم بود که، «سیاست فقدان مشکل یا مشکل صفر ترکیه با همسایگان منطقه ای، سیاستی معطوف به دولت ها بود و با مردم و ملت های منطقه ارتباطی نداشت(متقی-۱۳۹۱)

     فروپاشی نظام دو قطبی، ظهور شعارهایی چون «نظم نوین جهانی»، یکه تازی آمریکا و غرب در منطقه، بروز دو جنگ منطقه ای و اشغال دو کشور مسلمان در پروسۀ «خاورمیانه جدید» و از سویی تقویت محور مقاومت در شرایط نامتقارن و شکست افسانۀ شکست ناپذیری اسرائیل غاصب و افول قدرت آمریکا در منطقه و بالاتر از آن خیزشهای اسلامی – عربی و سقوط دومینووار دیکتاتورهای نگهبان منافع غربی، نظامیان و سیاستمداران ترکیه را وادار به تجدید نظر در سیاست خارجی و داخلی کرد؛ «از سال ۲۰۰۱تا سال ۲۰۰۷م، بجای نظامیان سیاستمداران در رأس تصمیم گیری های داخلی و خارجی قرار گرفتند و نظامیان به آن تن دادند، باعث تبدیل شدن به بازیگر منطقه ای بدون توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خود و همسایگان شدند، ترکیه به غرب نشان داد که کشوری قابل اتکا است. شکل گرفتن چنین دیدگاهی موجب شد تا از ۲۰۱۰ و بویژه پس از رفراندوم قانون اساسی، سیاست به صفر رسانیدن [مشکلات با همسایگان] کنار گذاشته شود، [و با سیاست نوعثمانی گرایی] که محتوای کلی آن نظر داشتن به منافع مسلمانان در دنیای غرب و منافع غرب و مسیحیان در دنیای شرق و جهان اسلام(اسکندری-۱۳۹۲) است. وارد عرصۀ رقابت منطقه ای شود، در عرصۀ بین الملل؛ «مسأله ترک نشست «داووس» از سوی اردوغان و سخن وی موسوم به «وان مینت» از وی چهره ای سرشناس در نزد کشورهای اسلامی ترسیم کرد(آمریکا،نگاه نو-۱۳۹۲) و اُمید تازه ای در مردمان مسلمان و عرب و بخصوص اهل سنت پدید آورد، که مبارزه با رژیم غاصب صهیونی وارد فاز جدیدی شده است! و در صحنه داخلی و در برخورد با اکراد ناراضی، «راهبرد متضاد گفتگو و روش های قهرآمیز را در پیش گرفته،بیشترین زندانی را نسبت به دولت های قبلی دارد(اوجالان-۱۳۹۲). مطلبی که نشان می دهد، اوجالان سیاست های جدید ترکیه را ابزاری برای غلبه و فائق آمدن بر پ.ک.ک ذکر کرده است. با این همه، اعلام مصالحه و توافق دولت با رهبر زندانی پ.ک.ک، «حمایت ۸۸درصدی ترک ها و ۹۷درصدی کردها(بهرامی-۱۳۹۲) را در پی داشته است و نیروهای این گروه را در وضعیت روانی شکننده ای قرار داده و توانسته امنیت را هرچند بشکل مقطعی و در فصل عملیات به ارمغان آورَد. تحولات میدانی در صحنه سیاسی- اجتماعی ترکیه، که در اوج خود انفجار ریحانلی در ۲۱/۲/۱۳۹۲ه.ش(۵۲کشته و ۱۴۰زخمی) توسط جبهه انقلابی مارکسیستی لیبرال (THRR-C) به ریاست میهراج اونال، که از سال۱۹۸۰ تحت تعقیب است(فلاح-۱۳۹۲)، و شکست سیاستهای مداخله جویانۀ اردوغان در سوریه، چشم انداز روشنی را از داستان صلح اردوغان – اوجالان به نمایش نمی گذارد.

۲- نوعثمانی گرایی؛

     تفکر نوعثمانی گرایی، بیش از همه مدیون اندیشۀ حاکم بر سیاست و قدرت ترکیه و نشأت گرفته از اندیشه های اردوغان- داوود اوغلو است، و در بررسی رفتار و تحرکات دیپلماتیک این کشور می توان به سهولت، به این نکته مهم رسید که؛ ترکیه تصمیم دارد در تحولات منطقه ای از انزوای گذشته خارج و بازیگری فعال در منطقه و نقش نیابتی از جانب آمریکا و اروپا را برای خود تعریف کرده است. تفکر عثمانی گرایی نوین بطور مشخص حاصل نظرات عدنان مندرس و اوزال است که اهدافی چون؛ ۱- نفوذ در سرحدات امپراطوری عثمانی، ۲- فعال شدن در خاورمیانه، ۳- توجه به قدرت نرم این کشور که حال پشتوانه ای از اقتصاد قدرتمند نیز دارد، و به این وسیله، ۴- کانون محوری را در حل و فصل منازعات منطقه ای بعهده بگیرد. جالب توجه است که قدرت اقتصادی موجود این کشور با محوریت ایجاد جذابیت از طریق؛ «سیاست های معطوف به کاهش محدودیت های تردد اجتماعی در جهت حمایت از گردشگری پیروی کرده است(متقی-۱۳۹۱). لیکن، جذابیت حاصل شده بر پایه های شکننده امنیت بنا شده است که عنصر اساسی ناامنی از سوی اکراد معارض با محوریت پ.ک.ک شکل گرفته است.

     سیاست اردوغان برای حفظ قدرت و حاکمیت در شکل پارلمانتاریستی برای تحقق با مشکل مواجه می شد، بخصوص که کُردها در انتخابات ۲۰۰۲و۲۰۰۷ به حزب عدالت و توسعه رأی داده بودند اما در سال ۲۰۱۱ به حزب صلح و دموکراسی رأی دادند(اوجالان-۱۳۹۲) که، زنگ خطر برای تیم حاکمیتی اردوغان بصدا درآورد، اردوغان برای ماندن در قدرت و برای پیروزی به ۳۳۰کرسی از ۵۵۰کرسی نیاز داد، در حالی که ۳۲۶کرسی را در پارلمان صاحب است. به همین خاطر است که با تغییر در قانون اساسی و تحمل اختلافات داخلی قصد دارد اقدام نهایی خود را با پیروزی در انتخابات ۲۰۱۵سیستم پارلمانی را به نظام ریاستی تغییر دهد و خود به ریاست آن تکیه زند و در توجه به همین نکتۀ مهم است که؛ «در تبلیغات ۲۰۱۱ اعلام کرد تا ۲۰۲۳(صدمین سال تأسیس ترکیه) ترکیه را به یکی از قدرت های بزرگ جهان تبدیل خواهد کرد(احمدیان-۱۳۹۲) و در محاسبات اردوغان، تحقق این پیروزی منوط به حمایت اکراد در پای صندوق های رأی است، مسیری که با افول تدریجی کمالیسم و اوج گیری عثمانی گرایی در سند چشم انداز ۲۰۲۳در پیوند زدن هویت ترکی با ژئوپلتیک قابلیت تحقق دارد. مطلبی که صلح با پ.ک.ک به ریاست اوجالان همزمان با وارد کردن سیاستمداران کُردی چون معمّرگولر ماردینی به کابینه با عنوان وزیر کشور، در کنار راهبرد گفتگو – فشار و پر کردن زندان ها از معارضین کُرد، پارادوکسی معماگونه است.

۳- سیاست قدرت ها؛

     نظر سنجی مرکز «پیو» نشان می دهد که محبوبیت آمریکا در خاورمیانه روبه کاهش است. فعال سازی بازیگرانی همانند ترکیه می تواند زمینه های لازم برای افزایش نقش سیاسی ایالات متحده از طریق ساز و کارهای کنش نیابتی را فراهم سازد(متقی-۱۳۹۱)، مطلبی که سیاستمداران حاکم بر ترکیه با وقوف به آن، سیاست نوعثمانی گرایی خود را در اثبات قابل اتکا بودن به اجرا گذاشتند و «بجای ایفای نقش میانجی گرانه و دوستانه در منطقه با قرار گرفتن در کنار غرب به برخورد با مخالفان در داخل نیز برخیزد، و در مورد همسایگان نیز به دلایل مختلف به ایفای نقش امنیتی دوران قبل از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه بازگردد(اسکندری-۱۳۹۲). آمریکا پس از مشاهده تحولات و سیاست خارجی ترکیه تحت عنوان نگاه به شرق، سخت گیری اتحادیه اروپا را در پذیرش عضویت ترکیه، یکی از علل جدی این رویکرد دانسته است(متقی-۱۳۹۱). لیکن، برخلاف تصور ترکها در جلب پشتیبانی از سوی ایالات متحده، با مانع جدی روبرو شده، اردوغان ضمن این که از ملاقات با اوباما طرفی نبست و از سویی با اعتراضات اجتماعی رو به گسترش و از سوی احزاب رقیب مواجه شده است، درحالی که در زیر بمباران خبری رسانه های غربی با عناوینی چون نقض حقوق بشر و . . . روبرو شد، در ۲۵/۳/۱۳۹۲ه.ش با عصبانیت در مقابل سیاستهای غربی – آمریکایی واکنش نشان داد. مطلبی که مورد توجه پیش بینانه و نگاه تیزبینانه اوجالان در پیام نوروزی منعکس است؛ «تشکیل جغرافیای اتنیکی و تک ملتی از اهداف غیر انسانی مدرنیته سرمایه داری و به معنای انکار اصلیت و موجودیت ماست . . . برای پایان دادن به این ستم من دعوت می کنم هر دو نیروی اصلی و استراتژیک خاورمیانه [کُرد و ترک] دست در دست هم قرار دهند و طبق تاریخ و فرهنگ کهن خود مدرنیته دموکراتیک را تأسیس نمایند». اوجالان می خواهد به سردمداران ترکیه یادآوری کند که حل مشکل امنیتی در ترکیه یک مسئله داخلی است و در صورت تکیه بر نیروهای فرامنطقه ای در دور باطل نزاع و خونریزی ادامه خواهد یافت، ولی، آیا سیاست های سلطه اجازه چنین تصمیم گیری را به دولتمردان ترک خواهد داد؟

۴- سیاست های منطقه ای؛

     کشمکش ها بین امپراتوری عثمانی با ایران که نقطه اوج آن را جنگ چالدران رقم زد، صفویان شکست خود را مدیون بکارگیری کُردها توسط حریف بودند، هرچند در ارتش صفوی کُردها جانبازی کردند.لیکن، بعد از فروپاشی عثمانی و شکل گیری ترکیۀ نوین که کُردها در آن سهم بسزایی ایفا کردند، ولی در سهم گیری، اکراد به حاشیه رانده شدند و در ترسیم ساختگی و تحمیلی مرزها،بذرهای ناامنی بدست کُردها کاشته شد. مطلبی که در پیام نوروزی اوجالان به صراحت بیان شده است؛ «ترسیم مرزهای ساختگی، با بر روی کار آوردن حکومت های سرکوبگر در تلاش بودند خلق های عرب، فارس، ترک و کُرد را به دشمنی با هم وادارند(اوجالان-۱۳۹۲)، به عبارتی نا امنی به شکل سیستمی در ساختارهای هویتی و هستی شناختی جغرافیای منطقه بهینه شده و بطور غیر مستقیم با وجود حاکمیت های وابسته تقویت نیز شده اند، و راه رهایی از چنین چرخه ی نا امنی و امنیت دریدن زنجیرهای استکباری است. و آیا اسلامگرایان حاکم بر آناطولی با سیاست نوعثمانی گرایی توان رهایی از چرخۀ ساختارهای سلطۀ فرانو دارند؟ تا بار دیگر تجربه موفق گذشته از پتانسیل کُرد منافع ملی کشور خود را پی گیری نمایند. این که؛ «فیلمی بنام(شه قای دکتور قاسملو) توسط فردی بنام فهمی میرزائیان علیه ایران ساخته می شود، و تعدادی ایرانی توسط مسئولین حاکم بر اقلیم کردی در شمال عراق اخراج (بولتن-۱۳۹۲) می شوند، بایستی ریشه در همین دیدگاه، مورد مطالعه قرار گیرد.

     بدیهی است که در صورت بی توجهی و عدم تناسب دیپلماسی منطقه ای؛ «شکل گیری دولت اقلیم که خواستار استقلال کامل است می تواند به استقلال ترکیه آسیب زند(احمدیان-۱۳۹۲) احساس خطری که از این ناحیه متوجه امنیت ملی ترکیه است قابل مقایسه با سایر مناطق جغرافیایی نخواهد بود. به همین توجیه است که ترکها راهبرد چند وجهی را برای حل مسئله در پیش گرفته اند که محوریت اصلی آن را برنامه های اقتصادی شکل می دهد، هم اکنون؛ «در شمال عراق ۸۰۰۰شرکت ترکیه ای حضور دارند(بولتن-۱۳۹۲)، در راستای همین راهبرد است که دولت ترکیه قصد شکل دادن یک اجماع بین المللی از قدرت ها با محوریت خود در هدایت سیاسی- اقتصادی دولت اقلیم و نا امن کردن عقبۀ پ.ک.ک دارد، و بر محور مقاومت و دولت شیعی عراق فشار وارد می کند،«شرکت نفتی «ای.کی.گروپ« ترکی- اسرائیلی با وارد کردن شرکت «اکسون موبیل» آمریکایی و قرارداد نفتی کردستان عراق بدون دولت مرکزی با ترکیه و همراه کردن آمریکا(خبرآنلاین-۱۳۹۲) خیالات بزرگی در سر دارد، که با هشدار وزیر خارجه آمریکا مواجه شده، موضع گیری که نشان می دهد آمریکایی ها با استقلال عمل ترکها و هر عملی که مقوّم سیاست های صهیونی در منطقه نباشد برخورد خواهند کرد. لیکن، ترکها در وجه دیگر عملیاتی سازی برنامه های تحریک دولت اقلیم و مردم کُرد در شمال عراق نسبت به دولت مرکزی عراق هستند تا از قدرت یابی دولت مرکزی جلوگیری نمایند. کُردها تحریک می شوند که اگر دولت مرکزی قدرتمند شود تضییع حقوق اکراد را باعث خواهد شد. با این همه کُردها در شمال عراق روی خوشی به سیاست های اردوغان نشان نمی دهند و بنظر می رسد تلاش های روانی عوامل پ.ک.ک حاضر در منطقه، در خنثی سازی این سیاست ها کارساز بوده است. این نیروها، ضمن حضور قدرتمندانه در بام کردستان، عملاً حاکمیت سه گانه ای را بر دولت مرکزی عراق و دولت اقلیم کُردی تحمیل کرده اند و در کنار آن با تشدید برنامه های فرهنگی- روانی مردمان کُرد را علیه دولت اقلیم با عنوان این که دنباله رو صهیونیسم بین الملل است و ترکیه بعنوان قصاب کُردها به چالش کشیده اند. اکثر شرکتهای ترکیه ای که در شمال عراق فعال هستند بدنۀ کُردی دارند، مطلبی که در محاسبات دولت ترکیه دیده نشده و مورد بهره برداری پ.ک.ک قرار گرفته است.

     صحنۀ سیاسی- نظامی کشور سوریه، یکی دیگر از آوردگاههای جنگ نیابتی، از صحنه های هُنرنمایی ترکیه در قالب سیاست عثمانی گرایی جدید است که، در صورت خارج شدن از کنترل می تواند امنیت ملی این کشور را با مشکل روبرو نماید. تنش در سوریه از زمانی شروع شد که تب انقلاب در جهان عرب اوج گرفت و سوریه به بستن فضای سیاسی همت گمارد و واکنش دولت سوریه به «مقاله ۱۴ مارس ۲۰۰۵ علی عبدا… در انتقاد از رابطه با ایران(متقی-۱۳۹۱) را نمود بارز کلید خوردن سیاست های ترکیه در این کشور می توان ذکر کرد که با «سفر داووداوغلو در ۱۹ آگوست ۲۰۱۱ به دمشق(احمدیان-۱۳۹۲)، که آن را سفر هشدار و بعضی ها آن را حامل پیام آمریکا به نظام سیاسی سوریه ذکر می کنند. کلید خوردن منازعه در سوریه با محوریت همسایه قدرتمند شمالی، این اطمینان را به اسلامگرایان ترکیه می داد که ظرف کم مدتی می توان به اهداف ترسیمی دست یافت. وقتی محاسبات بهم خورد و ماهیت منازعه با آنچه در جهان عرب اتفاق می افتاد مشخص شد؛ «ترکیه از مداخله مستقیم در سوریه خود داری و در عوض خواستار مداخله بین المللی و پرواز ممنوع بود که نشد(تابناک-۱۳۹۲). مطلبی که نشان می دهد مدیریت بحران در سوریه از ارادۀ ترکها خارج شده و این کشور مجبور به تبدیل شدن به بازیگر دست چندم شده است که، خوشایند سیاستمداران ترک نیست، کشوری که می خواست در منازعه سوریه از ناتو و آمریکا سواری بگیرد، در دام سیاستهای غربی- اسرائیلی گرفتار آمده و مجبور به ادامۀ آن شده است.

     اردوغان که در توافق با اوجالان، با این هدف که با خارج شدن نیروهای پ.ک.ک از ترکیه، نا امنی را به بیرون از مرزها مدیریت کرده است، مواجه با قدرتمند شدن کُردهای سوریه شده که، همزمان که ارتش سوریه را از منطقه نفتی رمیلان اخراج می کنند با ارتش آزاد طرفدار و مورد حمایت ترکیه نیز درگیر می شوند، شورشیان اسلامگرایی که از حمایت جناح غربی- عربی و ترکی برخوردارند وادار به درگیری با کُردها در «ناحیه کوهستانی افرین در مرز ترکیه(صدای آمریکا-۱۳۹۲) می شوند، تا توانسته باشند کُردها را از مرزهای ترکیه دور نگه دارند، به نظر می رسد تحلیل درستی از، «تأکید مقامات آمریکایی بر حفظ ارتش سوریه و بوروکراسی این کشور[که] ریشه در بحران عراق دارد(احمدیان-۱۳۹۲) نداشته باشند، «در سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده و کشورهای غربی جابجا شدن مرزها یا حتّی استقرار فدرالیسم هیچ جایگاهی ندارد، دستیابی کردهای عراق ریشه در نظام حقوقی این کشور دارد، در سوریه مخالفان از صحّه نهادن بر نهادهای واقعاً خودمختار اجتناب می کنند(احمدیان-۱۳۹۲). اگر تحلیل آقای احمدیان صحت داشته باشد، وارد شدن ترکیه به معادلات خاورمیانه، مثل قراردادهای یکطرفه با حکومت اقلیم در عراق و پی گیری سیاست های خطرناک در سوریه می تواند بحران را به داخل این کشور سرازیر نماید، و شاید تماس تلفنی اردوغان در مورخه ۲/۴/۱۳۹۲با اوباما که در آن، خواستار مسدود شدن قاچاق سلاح و مهمات از مرز این کشور به سوریه شد، نشان از ارزیابی مجدد تیم دیپلماسی این کشور باشد. و بدون شک تحولات کشور مصر و ناکامی اخوانی ها در حفظ قدرت، کودتای غربی- عربی و نظامی در این کشور، بازداشت رئیس جمهور منتخب(مورسی) و فراخوانده شدن سفیر مصر از ترکیه در ۲۱/۴/۱۳۹۲ و بالاتر از آن حوادثی که در میدان تقسیم و پارک قزی کلید خورده است و حال فریاد و آشفتگی اردوغان و هشدار به این که غربی ها می خواهند سناریوی مصر را در ترکیه تکرار کنند، خط پایانی بر سیاست های اشتباه عثمانی گرایی جدید می تواند باشد. اسلامگرایان اگر نتوانند حوادث کنونی را بنفع منافع ملی کشورشان مدیریت کنند، بالاجبار تن به تعریف منافع ملی خود در ذیل منافع جهانی نظام سلطه، خواهند داد.

۵- از مصاف تا توافق با اوجالان؛

     پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در ۱۹۷۹م، آرایش سیاسی و ستیزش در جغرافیای نظامی ترکیه را وارد مرحلۀ جدیدی کرد. همان گونه که نمازگزاران در مسجد استانبول علیه آتاتورک شعار دادند، در قونیه از خواندن سرود ملی اجتناب کردند و خواستار بازگشت شریعت اسلامی به زندگی اجتماعی شان شدند، و تا درگیری سال ۱۳۶۳ه.ش با نیروهای دولتی در باش قلعه، سران وقت ترکیه را متوجه خطری کرد که از ناحیه اسلام سیاسی متوجه سیستم لائیک، کرد. فلذا، سیاست محوری نزدیکی به جهانِ کشورهای اسلامی سنّی مذهب در دستور کار قرار گرفت و نخست وزیر وقت (اوزال) به این شیوه مدیریت جریانات اسلامی را در سرلوحه سیاست خارجی و داخلی قرار داد، تا از نفوذ امواج انقلاب اسلامی و افکار و اندیشه های شیعه گری جلوگیری کند. به قطع و یقین کارکرد مثبت همین سیاست می توانست در خصوص کُردها که در مذهب مشترک با حاکمیت دارند، کارساز باشد. لیکن، کُردها که خود را در مرحله جدیدی از مبارزه یافته بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی تعریف جدیدی از مصاف با دولت مرکزی را با موفقیت تجربه می کردند، اساساً مذهب را در مبارزه راه نمی دادند، و این مشکل دولت مرکزی را مضاعف کرده بود.

     دیاسپوراهای کُرد در سراسر جهان و بخصوص در اروپا، مسئله کُرد را در ترکیه وجهه بین المللی بخشیدند و با بهره گیری از انقلابی که در ارتباطات و اطلاعات بوقوع پیوسته است، افکار جهانی را نسبت به موضوع حساس کردند. موفقیت در این مهم را زندگی مردمان کُرد در جغرافیای پرطلاطم و ژئواستراتژیک خاورمیانه که طولانی ترین جنگ معاصر نیز آن را کانون توجه رسانه ها و سیاستمداران قرار داده بود، کمک کرد. جنگ ایران – عراق، بعد از هشت سال پایان پذیرفت و حال نوبت عرض اندام پ.ک.ک بود که جهانیان را باردیگر متوجه خاورمیانه و ترکیه نماید.

     ترکها که در سایه غول رسانه ای و به برکت تمرکز افکار عمومی جهانی به جنگ ایران و عراق در نگره سنتی به امنیت در سرکوب نظامی، انعکاس صدای هیچ کُردی را نمی شنید. بعد از پایان منازعه در مرزهای جنوبی متوجه شد که برخوردهای سنتی روبه فرسودگی می رود. لیکن، ماجراجویی صدام در اشغال کویت باردیگر فرصتی طلایی برای ادامه روند سرکوب به ارتش ترکیه داد. پایان کار صدام و رونمایی مجدد مسئله کُرد در ترکیه شروع شد، و ترکها را وادار کرد در طراحی جدید(نوعثمانی گرایی)، کُردها را نه در میدان رزم، بلکه در همراهی خود برای پی گیری روندهای جدید در خاورمیانه داشته باشند و در همین تحلیل است که؛ «از سال ۲۰۰۸چرخشی اساسی در سیاست های ترکی در قبال کُردهای داخل و خارج این کشور مشاهده می شود.(بهرامی-۱۳۹۲) سیاست جدیدی که اوجالان در پیام نوروزی خود آن را در مبارزات پ.ک.ک، یک سرآغاز جدید می داند و با حرارت می نویسد؛ «این سرآغازی است نو، نه یک پایان. این آغاز مبارزه ای جدید برای اقلیت های قومی است.» مطلبی که نشان می دهد، زاویه نگرش اوجالان با سران ترکیه تا چه اندازه ظریف و شکننده است، کُردها روند جدید را یک پیروزی و تن دادن دولت اسلامگرای ترکیه به مصالحه را فرار از شکست و آن را حرکتی تاکتیکی می دانند.

     از اواخر دی ماه سال ۱۳۹۱ه.ش، خبر توافقنامه دولت ترکیه با رهبر زندانی پ.ک.ک در خبرگزاری ها درج شد، خبری که نشان از تبدیل شدن پروژه نزاع کُرد در ترکیه به یک فرآیند بی بازگشت می داد که، دیگر نمی توان آن را ناقص رها کرد، توافق نامه صلح که می بایستی مراحلی را طی کند؛

  • مرحله اول این فرآیند آتش بس بود که برقرار شد، آتش بسی که قبلاً طی سال های (۲۰۰۳-۱۹۹۹) و (۲۰۰۹-۲۰۰۴) دارای سابقه است و قرار است بعد از آتش بس مذاکرات ادامه یابد.
  • مرحله دوم عقب نشینی نیروهای پ.ک.ک از ۲۵آوریل ۲۰۱۳ که با پوشش خبری مراد کارایلان که از ۸می آغاز شود. که مسبوق به سابقه در عقب نشینی ۱۹۹۹م نزدیک به ۵۰۰پ.ک.ک کشته شدند و همین سابقه باعث بی اعتمادی شده است و این بار رضایت به عقب نشینی با سلاح و مخفیانه خواهد بود.
  • مرحله سوم تغییرات قانون اساسی است که فاقد سابقه قبلی است، معترض به مواد ۱و۲و۳و۴ و بخصوص ۴۲و۶۶ قانون اساسی است.
  • مرحله چهارم کنار گذاشتن سلاح از سوی پ.ک.ک است.
  • مرحله پنجم بازگشا اعضای پ.ک.ک به خانه و شرکت در فرایند سیاسی است.(بهرامی-۱۳۹۲)

پ.ک.ک که بخشی از نیروهای خود را طبق توافق نامه اوجالان با دولت از ۸مِی۲۰۱۳(۱۹/۱/۱۳۹۲ه.ش) از ترکیه به سمت کمپ قندیل و بخشی به نیروهای حاضر در سوریه بتدریج خارج می کنند. لیکن، برای اجرایی شدن سایر مفاد و مراحل، ضمن این که در تقدم و تأخّر اجرایی شدن آن اختلاف وجود دارد، در خصوص اصل موضوع توافق نیز شکاف سیاسی در داخل احزاب قدرتمند و جریانات قومی ترکیه خود را نشان داده است، به نحوی که؛

الف) ناسیونالیست های افراطی، احزاب راست گرای حرکت ملی، حزب کمالیست جمهوری خلق و حزب اتحاد بزرگ مخالف تغییر قانون اساسی هستند و در مقابل حزب عدالت و توسعه، سعادت، صلح و دموکراسی صف آرایی کرده اند و بنظر می رسد هدف اردوغان از رفراندم قانون اساسی و تبدیل نظام پارلمانی به ریاستی مشابه آنچه در ایالات متحده وجود دارد، قصد به حاشیه راندن مخالفین سیاسی خود داشته باشد.

ب) احزاب و جریانات چپ گرای ترکیه.

پ) اقلیت های قومی و مذهبی از جمله کُردها و علوی ها که سیاست اخیر دولت ترکیه در نامگذاری بزرگترین پل هوایی ترکیه بنام سلطان سلیم که بیش از ۴۰هزار علوی را به قتل رسانده و نام او تداعی کننده سیاست های تبعیض آمیز علیه اقلیت های مذهبی در ترکیه است.

     دولت ترکیه در راستای توافقنامه، اعلام کرده است که، بازگشت تعداد ۶۸۵نفر از عناصر پ.ک.ک به کشور بلامانع خواهد بود. لیکن، پ.ک.ک، اقدام فوق را چاره کار نمی دادن، آن ها بازگشت را در قالب یک سیستم سیاسی کنفدرالیسم و به عبارتی رقیق تر سیستم پارلمانتاریستی قابل قبول می دانند، مفهومی که اوجالان بعد از سال ۲۰۰۴م تحت تأثیر اندیشه های بوکچین، وارد گفتمان سیاسی خود کرده، اتفاقی که در صحنه سیاسی ترکیه می تواند در قالب نظام ریاستی که اردوغان دنبال پیاده سازی آن است، قابلیت تحقق دارد.

     با همه مواردی که در خصوص توافقنامه صلح بین طرفین، تردیدها و سئوالات اساسی بر صداقت دولت اردوغان سایه افکنده است که با تحولات داخلی و منطقه ای، افق روشنی را در به سرانجام رسیدن توافقنامه نشان نمی دهد؛

  • مفاد توافقنامه بین دولت با اوجالان به شفافیت در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته و ابهام آلود است، این زمانی تردید آمیز است که بعد از ۱۴سال هنوز محل حبس اوجالان تعویض نشده و سعی می شود ارتباطات وی محدود شود.
  • در داخل سازمان پ.ک.ک نیز دید مثبتی نسبت به توافقنامه وجود ندارد، نیروهای پ.ک.ک به این راحتی نمی توانند بر معادله ای نامعلوم سلاح بر زمین بگذارند. تمکین پ.ک.ک بر قطع درگیری و خروج تدریجی از ترکیه، بیشتر از آن که ناشی از توافقنامه باشد، نشأت گرفته از شخصیت کاریزمای اوجالان دارد که، در صورت عدم تمکین می تواند به انشعاب بینجامد. فلذا، هوشمندانه و کج دارمریز تن به خویشتن داری داده است.
  • توافقنامه روال قانونی خود را در پارلمان طی نکرده است.
  • دولت ترکیه برای غلبه بر مشکلات ناشی از سیاست نوعثمانی گرایی و تأمین امنیت ملی و حفظ قدرت حزب حاکم در صحنۀ سیاسی ترکیه؛ ۱- برای قطعی شدن عضویتش در اتحادیه اروپا، ۲- برای حل مسئله سوریه نیاز به خاموشی سلاح پ.ک.ک دارد، ۳- برای جلب آرای کُردها در انتخابات ۲۰۱۴ پارلمانی، و . . . ابتکار طرح صلح را طراحی کرده است. لیکن،

طولانی شدن روند اجرایی توافقنامه، اختلافات داخلی، ناکامی سیاست های خاورمیانه ای در سوریه و از دست دادن مصر، تاکتیکی بودن توافقنامه بیش از گذشته مطرح و قوت می گیرد، و می تواند به شکست توافقنامه بینجامد.

     در حالی که حزب صلح و دموکراسی (B.D.P) منصوب به پ.ک.ک، به ریاست صلاح الدین دمیرتاش اعلام کرده که در مرحله دوم پروسه صلح، دولت بی برنامه است. هنوز جوانان کُرد برای مبارزه مسلحانه به کوهها پناه می برند و اعلام احمد تُرک(رئیس کنگره صلح و دموکراسی) که هر روز که از به تأخیر افتادن اجرای توافقنامه توسط دولت می گذرد، بر بی اعتمادی افزوده می شود. این درحالی است که سازمان اطلاعاتی ترکیه(میت) در گزارشی به اردوغان اعلام می کند که پ.ک.ک در خارج کردن نیروهای نظامیش به تعدادی محدود و فاقد کارآیی رزمی بسنده کرده است. و دولت به بهانه مهار معارضین داخلی در اجرای توافقنامه دست به عصا راه می رود. پ.ک.ک در ۱۲جولای۲۰۱۳(۲۱تیر۱۳۹۲ه.ش) کنگره نهم خود را در قندیل برگزار کرد و با برکناری نمادین مرادکارایلان از ریاست حزب و اعلام انتصاب عبدالله اوجالان به جانشینی وی و حفظ شالکۀ نظامی پیام روشنی را به دولت ترکیه در خصوص عواقب عدم پایبندی به تفاهمنامه داده است.

والسلام

۳۱/۰۴/۱۳۹۲- ذوالفقار صادقی

مآخذ؛

  • دوهفته نامه، جامعۀ کردستان، شماره۴، ۳۱فروردین۱۳۹۳/ مقاله بهرام امیراحمدیان؛ اردوغان و کُردهای ترکیه.
  • سایت خبرآنلاین.
  • سایت بولتن نیوز، ترکیه کُردستان را می بلعد ۸/۲/۱۳۹۲٫
  • سایت بُرهان، هادی محمدی فر؛ سند چشم انداز ترکیه۲۰۲۳، ۹/۲/۱۳۹۲٫
  • مرکز پژوهش های علمی و مطالعات خاورمیانه، سیداسدالله اطهری؛ سیاست خارجی AKP ، ۳۰/۱/۱۳۹۲٫
  • دوماهنامه اطلاعات راهبردی، سال دهم شماره۱۱۳(آذر و دی۱۳۹۱)، ابراهیم متقی؛ موازنه گرایی راهبردی و مدیریت بحران منطقه ای در سیاست امنیتی ترکیه.
  • سایت تابناک، اردوغان از آمریکا دست خالی برگشت، ۲۹/۲/۱۳۹۲٫
  • سایت بولتن نیوز، رحمت الله فلاح، ۳۰/۲/۱۳۹۲٫
  • مرکز مطالعات ملی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه؛ سیامک بهرامی، حزب کارگران کُردستان و چشم انداز صلح با ترکیه، ۱۸/۲/۱۳۹۲٫
  • ممتاز نیوز، بهرام رحمانی، ۳۰دی ماه۱۳۹۱٫
  • پیام نوروزی عبدالله اوجالان، قرائت شده در یاربکر، ۲۱مارس۲۰۱۳٫
  • مرکز مطالعات علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه؛ لیلا اسکندری، ترکیه از همکاری با همسایگان تا تقابل با آنها، ۲۷/۳/۱۳۹۲٫
  • سایت آمریکا؛ نگاه نو: بحران در ترکیه، ۲۷خرداد۱۳۹۲٫
  • خاورمیانه و جنگ ایران و عراق(مجموعه مقالات) مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، محمود یزدان فام، ۱۳۸۸/ مقاله؛ رحمان قهرمان پور: دلایل و ریشه های موضع گیری ترکیه در جنگ ایران و عراق.
  • بولتن نیوز؛ ۲۱و۲۰تیرماه سال ۱۳۹۲٫

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *