روندهایی که آینده تروریسم را شکل می‌دهند

سیّد عبدالمجید زواری؛

ترور و تروریسم هرچند پیشینه‌ای به قدمت تاریخ بشر دارد، اما گسترش دامنه و ماهیت فعالیت گروه‌های تروریستی در قرن اخیر، جهان را با یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های تاریخ خود روبرو کرده است. در حقیقت، ظهور گروه‌هایی هم چون القاعده، طالبان، داعش و … از یکسو و گسترش ارتباطات و تسهیل دسترسی این گروه‌ها به سلاح‌ها و مواد ممنوعه از سوی دیگر، شرایطی را رقم زده است که کابوس تروریسم به چالشی جدی برای امنیت کل جهان بدل شده است.

در سال‌های اخیر شهروندان کشورهای مختلف، به‌تناوب خبر وقوع اقدامی تروریستی در گوشه‌ای از جهان را شنیده‌اند و رسانه‌ها نیز با دامن‌زدن به این موضوع، خطر تروریسم را به یکی از جدی‌ترین نگرانی‌های جوامع بشری بدل کرده‌اند.

بر همین اساس و با توجه به پیامدهای ناامنی در حفظ ثبات و در نتیجه توسعه کشورها، اغلب مردم با رصد روندهای مختلف و پیامدهای آن بر تروریسم، از خود می‌پرسند وضعیت تروریسم در دنیای آینده چگونه است؟ آیا در آینده کم تر شاهد خشونت و ناامنی خواهیم بود؟ و یا گروه‌هایی هم چون داعش و القاعده، کابوس وحشت را در سراسر جهان پراکنده خواهند کرد؟

گزارش پیش‌رو، تحلیلی مستقل از یک پژوهش بلندمدت در مورد روندهای مؤثر بر آینده تروریسم است که در ادامه، هفت مورد از مهم‌ترین‌های آن مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

تداوم تأثیرپذیری تروریسم از راهبردهای قدرت‌های بزرگ

راهبردهای قدرت‌های بزرگ، همواره نقش مستقیمی بر گسترش یا کاهش تروریسم در مناطق مختلف داشته است و قدرت‌های سلطه‌طلب با شعله‌ور‎ساختن آتش اختلاف در جوامع مختلف، در جهت بیشینه‌کردن منافع خود گام برداشته‌اند.

برای مثال، گمانه‌زنی‌های بسیاری در مورد ارتباط وضعیت آشوبناک فعلی غرب‌آسیا و قدرت‌نمایی گروه‌های تکفیری و راهبردهای دولتمردان آمریکایی برای تحقق خاورمیانه جدید مطرح است که برای تأمین منافع بلندمدت واشنگتن، طرح تجزیه و کوچک‌سازی کشورهای منطقه را دنبال می‌کنند.

بر همین اساس، با توجه به تداوم و بازتاب این روند در راهبردهای قدرت‌ بزرگ، در آینده نیز شاهد اثربخشی بالای این مؤلفه در گسترش یا کاهش پدیده تروریسم در مناطق مختلف خواهیم بود.

  تداوم رشد اقتصادی جهان، حداقل طی پنج سال آینده

در تحلیل‌های رایج، پیدایش تروریسم را به فقر و دموکراسی نسبت می‌دهند. در حقیقت، عوامل اقتصادی به‌عنوان پیشرانی مهم، می‌تواند دیگر مسائل را تحت تأثیر خود قرار دهد.

رکود اقتصادی بالطبع منجر به بیکاری افراد می‌شود و فقر انگیزه لازم برای اقدام های تروریستی را فراهم می‌کند. در شرایط فعلی، هرچند اقتصاد جهان تا حدودی از رکود خارج شده، اما به دلیل عدم‌توسعه متوازن، بخش قابل‌توجهی از شهروندانِ کشورهای توسعه‌نیافته برای دسترسی به فرصت‌های بهتر، ناگزیر باید به کشورهای پیشرفته مهاجرت کنند.

بااین‌حال، مهاجرت، پایان راه نیست و به دلیل عدم‌دسترسی به فرصت‌های برابر و تبعیض و نابرابری، این افراد تحت تأثیر فقر و عدم امید به آینده‌ای بهتر، انگیزه لازم برای پیوستن به گروه‌های تروریستی را پیدا می‌کنند.

کمبود منابع و رقابت بر سر دسترسی بیش تر به منابعی هم چون آب یا موادغذایی نیز از دیگر مسائلی است که می‌تواند زمینه لازم برای فعال‌شدن گروه‌های تروریستی به‌ویژه در کشورهای توسعه‌نیافته را فراهم کند.

  گسترش و قدرت‌گیری گروه‌های افراطی مذهبی و قومی

بخش‌های زیادی از جهان، میزبان گروه‌هایی است که به دلایل قومی و مذهبی، مرتکب اقدامات تروریستی و خشونت‌بار می‌شوند. اغلب این گروه‌ها در آفریقا، غرب‌آسیا و مناطقی فعال هستند که تحت تأثیر فقر و بیکاری، کمبود منابع، خشک‌سالی و عوامل مذهبی، زمینه جذب افراد مختلف به آن‌ها فراهم می‌شود.

بااین‌حال در سال‌های اخیر در اروپا و کشورهای غربی نیز گروه‌های افراطی رشد قابل‌توجهی داشته‌اند.

این در حالی است که چنین کشورهایی به لحاظ دسترسی به منابع کم تر در تنگنا هستند و از اقتصادهایی نسبتاً پویا برخوردارند. مهم‌ترین دلیلی که این گروه‌ها برای توجیه اقدام های خود بیان می‌کنند، نگرانی از حضور بی‌رویه مهاجران به‌عنوان تهدیدی علیه هویت ملی است.

بر همین اساس، با توجه به نرخ رشد جمعیتِ پایین این کشورها و نیاز ضروری آن‌ها به نیروی کارِ جوامع دیگر و نیز افزایش شمار آوارگان و پناه‌جویان به دلیل ناامنی در غرب‌آسیا و آفریقا، پیش‌بینی می‌شود در سال‌های آینده، بیش ‌از پیش شاهد تقویت اقدام های خشونت‌بار میان گروه‌های افراطی محلی و جوامع مهاجری باشیم.

  افزایش جمعیت جهان به ۲/۹ میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰

پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰، جمعیت جهان به ۲/۹ میلیارد نفر برسد. این در حالی است که با ادامه روند نرخ بالای موالید در کشورهای فقیر، در سال ۲۰۵۰ نسبت جمعیت کشورهای توسعه‌یافته به نسبت جمعیت کل جهان، از چهارده‌درصد کنونی به ده‌درصد در سال ۲۰۵۰ کاهش می‌یابد.

 این موضوع بدان معناست که هم‌زمان با بحران جهانی برای تأمین غذای این جمعیت عظیم، مسأله شکاف طبقاتی و دسترسی به منابع نیز پررنگ‌تر خواهد شد؛ چراکه به دلیل افزایش سرسام‌آور مناطق توسعه‌نیافته، سهم آن‌ها از امکانات کم تر و کم تر خواهد شد.

این موضوع در کنار پیامدهای گرم‌شدن کره زمین و بحران خشک‌سالی، انگیزه لازم را برای گسترش اقدام های تروریستی چه در این مناطق و چه در عمق کشورهای غربی فراهم می‌کند.

پیش‌بینی می‌شود ادامه این روند به افزایش مهاجرت از مناطق کم تر توسعه‌یافته به کشورهای توسعه‌یافته منجر شده که به‌نوبه خود منجر به تشدید خشونت‌ میان گروه‌های افراطی و مهاجران خواهد شد.

  تسلط بیش‌از پیش فناوری بر اقتصاد و جامعه

با توجه به روند رو به رشد نفوذ فناوری در زندگی امروز و توسعه بسیاری از شغل‌ها و خدمات با محوریت فناوری، این بخش نیز از چند منظر می‌تواند مورد سوءاستفاده و یا تهدید گروه‌های تروریستی قرار گیرد.

استفاده از فضای مجازی برای فعالیت‌های تبلیغی، اطلاع‌رسانی و یا سوءاستفاده از هوش مصنوعی یا واقعیت مجازی برای تأثیرگذاری بر انسان، از مواردی است که می‌توان بدان اشاره کرد. استفاده داعش از فضای مجازی برای عضوگیری و پیاده‌سازی ابزارهای جنگ روانی از جمله این موارد است.

  یکپارچه‌ترشدن اقتصاد جهانی (همگرایی اقتصاد جهانی)

نیمی از حجم کل اقتصاد جهان در اختیار شرکت‌های چندملیتی است و جهانی‌شدن و توسعه ارتباطات، اقتصاد کشورها را بیش‌ازپیش به یک دیگر وابسته کرده است.

برای مثال، قطعه های بوئینگ در هشت کشور در سراسر جهان ساخته و در نهایت برای مونتاژ به آمریکا منتقل می‌شود. هم چنین اینترنت و تجارت الکترونیک، تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان را به شکل غیرقابل تصوری به هم نزدیک کرده است.

بدین‌ترتیب گسترش روابط اقتصادی بین کشورها می‌تواند با تقویت روابط سیاسی بین کشورها، خطر وقوع جنگ بین آن‌ها را کاهش دهد. بااین‌حال به‌رغم این تأثیر مثبت، همگرایی اقتصادی هم چنین می‌تواند به‌مثابه ابزاری در خدمت گروه‌های تروریستی قرار گیرد.

برای مثال، این تجارت‌های یکپارچه می‌توانند با تشدید فاصله طبقاتی، به توسعه تروریسم در جوامع فقیر کمک کنند. هم چنین ابزارهایی هم چون اینترنت می‌تواند با تسهیل ارتباط گروه‌های تبهکار با یک دیگر و فراهم‌آوردن امکان تقلب، پول‌شویی و دیگر جرایم اقتصادی، به تقویت بنیه مالی گروه‌های تروریستی کمک کند.

  چالش‌های زیست‌محیطی و بحران آب

امروزه کم تر منطقه‌ای از جهان است که با بحران‌های زیست‌محیطی دست‌به‌گریبان نباشد. گرم‌شدن کره زمین، بحران آب، خشک‌سالی، افزایش زباله‌ها و مواردی از این دست، کشورهای مختلف را با چالشی پیچیده روبه‌رو کرده است که تحت تأثیر آن، مسائل زیست‌محیطی به دغدغه غالب بیش تر مردم تبدیل شده است.

بر اساس آمارِ سازمان ملل، تا سال ۲۰۲۰ حدود دوسوم مردم جهان با کمبود آب روبه‌رو خواهند بود. تحت تأثیر این عامل، پیش‌بینی می‌شود حدود یک‌سوم زمین‌های زراعی جهان نیز به علت شوری مفرط، قابلیت کشت خود را از دست بدهند.

کاهش زمین‌های کشاورزی به‌نوبه خود کاهش تولید مواد غذایی را دربرخواهدداشت و این موضوع نیز به افزایش قیمت مواد غذایی و گسترش فقر در جوامع مختلف دامن خواهد زد.

بدین ترتیب چالش‌های زیست‌محیطی و رقابت بر سر دستیابی به منابع آبی، می‌تواند به‌عنوان یکی از مهم‌ترین پیشران‌های جنگ‌ها و عاملی مؤثر بر سر تقویت گروه‌ها و اقدام های تروریستی مورد توجه قرار گیرد.

  برگرفته از؛

 

trends now shaping the future of terrorism 55 /  commandtheraven.com

 منبع؛ آینده پژوهی

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *