ویژگی و پیامدهای جنگ هیبریدی و آینده آن

گفتگو با دکتر سید رضا میرطاهر (کارشناس مسائل دفاعی)

یکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵
 
جنگ هیبریدی یا همان جنگ ترکیبی به راهبرد نظامی پیچیده‌ای اطلاق می‌شود که ترکیبی از نبردهای متعارف، نامتعارف، سایبری، روانی و اطلاعاتی را در خود جای می‌دهد. دراین‌میان، برای بررسی ویژگی‌ها و وضعیت و پیامدهای به‌کارگیری آن گفتگویی با دکتر میرطاهر داشته‌ایم.
 
سابقه و ویژگی‌های جنگ هیبریدی چیست؟
جنگ‌ها را از دیدگاه‌ها و زاویه‌های مختلف می‌توان به چند دسته تقسیم کرد؛ لذا برای شناخت جایگاه جنگ‌های هیبریدی، نیاز به یک تقسیم‌بندی منطقی وجود دارد. جنگ‌ها را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول جنگ‌های منظم یا کلاسیک چون جنگ ایران و عراق هستند. در این نوع جنگ‌ها از نیروهای منظم سه‌گانه و تجهیزات متعارف وارد جنگ می‌شوند و هدف بیشتر تصرفات ارضی است. معیار شکست یا پیروزی در این جنگ‌ها حفظ مرزها و یا بالعکس، گسترش مرزها بوده است. نوع دیگر جنگ‌ها، جنگ‌های نامنظم یا چریکی است که شیوع این نوع جنگ‌ها از بعد از جنگ جهانی دوم، در قالب پیدایش گروه‌های مختلف و جنبش‌های آزادی‌بخش ملی و به‌ویژه بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، در قالب انواع و اقسام گروه‌های تروریستی رخ داده است. در جنگ نامنظم شاهد وجود گروه‌ها یا دسته‌ها یا جنبش‌هایی هستیم که معمولاً از سلسله‌مراتب نظامی پیروی نمی‌کنند. در این‌گونه گروه‌ها ساختار سلسله‌مراتبی کمتر حاکم است و بیشتر ساختار سلولی وجود دارد. همچنین تاکتیک‌های جنگی بیشتر حاصل ابتکار جنگجویان، شبه‌نظامیان و یا تروریست‌هاست و سلاح‌هایی که در این جنگ‌ها استفاده می‌شود، سلاح‌های سبک، نیمه‌سنگین و راکت‌ها هستند. این جنگ‌ها کمتر به‌دنبال افزایش قلمرو یا زمین خود هستند. در این جنگ‌ها، هدف اصلی وارد آوردن خسارات جانی و مالی به طرف مقابل است. توانایی بقا مهم‌ترین مسئله در این نوع جنگ‌ها شمرده می‌شود.

بعد از بحران اوکراین، شاهد نوع جدیدی از جنگ‌ها هستیم که از آنها به‌عنوان جنگ‌های هیبریدی یا ترکیبی یاد می‌شود. در این نوع جنگ‌ها که بیشتر توسط دولت‌ها صورت می‌گیرد ما شاهد به‌کارگیری ترکیبی قابلیت‌های یک کشور اعم از قابلیت‌های نظامی متعارف، انواع جنگ‌افزارها، انواع نیروها، انواع تاکتیک‌ها و انواع شیوه‌ها هستیم که اگر به‌ترتیب نام ببریم، شامل دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی، حمایت از شورش‌های داخلی یا محلی، استفاده از نیروهای نامنظم و چریکی، استفاده از نیروهای نظامی ویژه و جنگ اقتصادی و حملات سایبری است. این چهارچوب تعریفی است که کنفرانس مونیخ درمورد جنگ ترکیبی از آن یاد کرده است. بنابراین در جنگ ترکیبی، یک دولت متمرکز، از انواع شیوه‌ها و روش‌های در دسترس خود برای نیل به هدف موردنظر در کشور هدف استفاده می‌کند و به‌این‌ترتیب در جنگ ترکیبی با یک مرکز فرماندهی متمرکز مواجه هستیم که به‌صورت آگاهانه و هماهنگ از کلیه امکانات، قابلیت‌ها، مقدورات و توانمندی‌هایی که دراختیار دارد، برای رسیدن به هدف مدنظر استفاده می‌کند.

 
علل افزایش توجه و به‌کارگیری جنگ هیبریدی چیست؟
اساساً از زمانی‌که بحران اوکراین روی داد، نیروهای ناتو بعد از یکی دو سال متوجه این مسئله شدند که روسیه در بحران اوکراین دقیقاً از شیوه‌های جنگ هیبریدی یا جنگ ترکیبی استفاده می‌کند و همین مسئله باعث شد که فرماندهان ناتو در این مورد اعلام خطر کنند و ضعف آشکار ناتو در مقابله با این نوع جنگ و به‌کارگیری این نوع جنگ در شرق اوکراین را یادآور بشوند و اینکه بایستی برای مقابله با این شیوه جنگ جدید برنامه‌ریزی‌های جدیدی صورت گیرد. ما شاهد این بودیم که یکی از فرماندهان ارشد ناتو به نام ژنرال دنیس وورسیف، در مرداد ۱۳۹۵ (ژوئیه ۲۰۱۶) هشدار داد که بایستی ناتو آمادگی‌های لازم را برای مقابله با جنگ ترکیبی ایجاد کند و برنامه‌های مدنظر را دراین‌زمینه ارائه دهد. همچنین خانم فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز دراین‌زمینه اعلام کرد که اتحادیه اروپا و ناتو، همکاری خود را برای برخورد با چالش‌های بی‌سابقه‌ای که در شرق اروپا از جانب روسیه مطرح شده است، مخصوصاً تهدیدات ترکیبی، امنیت سایبری و مسائل دفاعی، تقویت می‌کند؛ لذا می‌توان گفت که علت توجه غربی‌ها به‌ویژه ناتو به جنگ هیبریدی، استفاده مؤثر روس‌ها از این شیوه جنگی در شرق اوکراین بوده است که تاکنون هم نتایج قابل توجهی را برای روسیه در شرق اوکراین به‌دنبال داشته است. با توجه به عناصر هشت‌گانه تشکیل‌دهنده جنگ ترکیبی یا هیبریدی، در مرحله اول شاهد این بودیم که بعد از گذشت بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴، روسیه در وهله اول از توانمندی اقتصادی و انرژی خود استفاده و در ابتدا اوکراین را تحریم کرد و در مرحله بعدی در چهارچوب دیپلماسی به تعاملات دیپلماتیک خود با اتحادیه اروپا ادامه داد و جنگی رسانه‌ای را ازطریق شبکه رسانه‌ای و همچنین شبکه‌های اجتماعی درمورد اوکراین راه انداخت.
 
پیامدهای جنگ هیبریدی به‌ویژه در بحران اوکراین چیست؟
دغدغه اصلی از جنگ هیبریدی این است که روس‌ها این جنگ را در دیگر نقاط ازجمله جمهوری بالتیک هم به‌کار ببرند. روسیه در چهارچوب جنگ هیبریدی، در ابتدا تلاش کرد که اوکراین را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. در بعد سیاسی یا دیپلماتیک، تلاش کرد که تعاملات دیپلماتیک را با کشورهای غربی مخصوصاً اتحادیه اروپا درمورد بحران اوکراین تشدید کند. روسیه جنگی رسانه‌ای را ازطریق رسانه‌های خبری این کشور، با توجه به توانمندی سایبری که دراختیار دارد، علیه اوکراین شروع کرد. بعد دیگر جنگ ترکیبی که ازسوی روس‌ها در شرق اوکراین پیاده شد، حمایت همه‌جانبه نظامی، لجستیکی، مالی و انسانی از گروه‌های تجزیه‌طلب یا جدایی‌طلب در شرق اوکراین بود که درنهایت منجربه اعلام استقلال یک‌طرفه دو استان شرقی اوکراین شد. درعین‌حال، روس‌ها بارها از نیروهای ویژه خود در شرق اوکراین برای مقابله با نیروهای دولتی اوکراین استفاده کردند. به‌علاوه درعین‌حال روس‌ها از نیروهای منظم خودشان، یعنی نیروهای ارتش روسیه نیز برای انجام رزمایش‌ها در جوار مرزهای غربی روسیه که هم‌مرز با اوکراین و سایر کشورهای اروپای شرقی می‌شد، برای ارعاب مقامات اوکراین و سایر کشورهای غربی استفاده کردند و از همه مهم‌تر در موارد مختلف توان سایبری خود را علیه اوکراین به‌کار گرفتند. این ترکیب باعث شد که راسموسن، دبیرکل قبلی ناتو صراحتاً اعلام کند که آقای ولادیمیر پوتین، متخصص جنگ‌های هیبریدی است.

 

آینده نگاه به جنگ هیبریدی در حوزه‌های مختلف چیست؟
با توجه به کاربرد موفق جنگ ترکیبی توسط روسیه در پهنه اوکراین و هشدارهایی که ناتو و سایر مقامات غربی درمورد کاربرد این نوع جنگ در آینده ازسوی دولت‌ها یا کشورهای معارض غرب در نقاط مختلف ارائه می‌شود، به‌نظر می‌رسد که در وهله اول باید انتظار داشت که کشورهای غربی در چهارچوب ناتو با برگزاری نشست‌ها و جلساتی به تنظیم یا برنامه‌ریزی برای طراحی تاکتیک‌ها و یا تکنیک‌های مختلف برای مقابله با جنگ هیبریدی مبادرت کنند و در مرحله دوم غربی‌ها به‌ویژه کشورهایی مانند آمریکا که داعیه دخالت در نقاط مختلف جهان را دارند تلاش کنند که از این شیوه جنگی در راستای رسیدن به اهداف مدنظر خود در کشورهای هدف استفاده کنند. درعین‌حال می‌توان انتظار داشت که به‌طور کلی، با توجه به کاربست موفقیت‌آمیز جنگ‌های هیبریدی، در آینده کشورهای مختلفی به‌خصوص کشورهایی که از توانمندی‌های نظامی، اقتصادی، سایبری و سیاسی بیشتری برخوردارند، مانند چین و هند، از این شیوه جنگی در برخورد با کشورهای رقیب خود استفاده کنند. به‌علاوه، در کنار روسیه، آمریکا و برخی کشورهای غربی می‌توان انتظار داشت که حتی کشورهایی که قدرت منطقه‌ای چه در خاورمیانه و چه در دیگر نقاط دنیا محسوب می‌شوند نیز از این شیوه‌ها استفاده کنند.

 
منبع tisri
   
 
 
 
   

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی-۸ (چالش چهاردهم):

به‌دنبال سقوط بالگرد و پایان زودهنگام دولت سیزدهم و روش سیدابراهیم رئیسی، انتخابات زودهنگامی با چالشی فراگیر و آگاهی بخش در کشور به‌وقوع پیوست، این متن نه در چگونگی انتخاب که بحثی جداگانه که تلاشی بود در حد وسع و دسترسی در بیان دیدگاهها و وصف بندی‌های اجتماعی و سیاسی که در آن بیندیشیم و کمک کار کشور در طی مسیر با سرعتی مطمئن و تعالی بخش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *