حاکمیّت و التهاب قومیّت کُردی در خاورمیانه!؟

بسم الله الرحمن الرحیم

حاکمیّت و التهاب قومیّت کُردی در خاورمیانه!؟

مقدمه:

قوم کُرد، شاخه ای از اقوام شکل دهنده در ساختار سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی ایران است، از زمان ضعف در قدرت و حاکمیت ایران و به طبع آن قدرت گیری سایرین که نتیجه طبیعی و عمدی آن کوچک سازی سرزمینی ایران بود، در قراردادهایی مثل سایر اقوام، بین همسایگان تقسیم شد. چیزی که در این تقسیم بندی به شکل تعمدی لحاظ شده، ترسیم سیاسی مرزها است، این مرزها در حدی تحریک کننده هستند که توانسته اند ناامنی را در منطقه به شکل روزافزون پایدار کنند؛ از یک طرف روح استقلال طلبی قومی و از سویی حفظ حاکمیت ملی در قواعد بین المللی توسط دولت ها، زمینۀ دائمی بهره برداری و سلطه بر ملت ها و مهار قدرت های منطقه را در اختیار قدرت های فرامنطقه ای از نوع انگلیسی و آمریکایی فراهم آورده است. به همین خاطر، پایش دائمی تحرکات منطقه فرضی است برای سیاستمداران، نظامیان و فرهنگ دوستان و هر کس که برای ایران و ایرانی احترام قایل است. چرا که هر انتخابی در تصمیم گیری های سیاسی، می تواند در عمق بخشی بر نا امنی بیفزاید که بهره بردار آن اجانب هستند.

این مقال، به اختصار در بحث قومیت، راهبردهای متقابل جریانات کُردی، اقلیم، ترکیه و سیاست نوعثمانی گرایی و در نهایت به بازخوانی سیاست های غربی – صهیونیستی می پردازد، به امید برداشتن قدمی در تحکیم پایه های امنیت ملی کشورم.

 

واژگان کلیدی:

مرز، ترکیه، اقلیم، صهیونیسم، آمریکا، ملی گرایی، عثمانی گرایی نوین، انگلیس، کردستان بزرگ، عراق، سوریه، ایران، مقاومت، قومیت، پ.ک.ک، جلال طالبانی، مسعود بارزانی، عبدالله اوجالان، اروپا، قندیل، اردوغان، داوداغلو.

 

 

قومیت در خاورمیانه:

تجربه ملی گرایی در اروپا که منجر به فروپاشی امپراطوری های بزرگ و ظهور دولت های عمدتاً ملی را رقم زد و ناآرامی های خونینی که اروپاییان ازآن درس گرفتند و گام هایی اساسی در اتحاد از نوع جدید برداشتند ، و در همین فرایند بود که غربی ها برای غارت منابع زیر زمینی و سلطه بر ملل خاورمیانه تخم های اختلاف و ناامنی را با قراردادهای «لوزان» و «سایکس – پیکو» در مرز های ترسیمی پایه گذاری کردند که یکی از این مرزها مربوط به مرز های مناطق کردنشین است که در بطن خود و در بازی های سیاسی عثمانیان و انگلیسی ها ، جنبش های خونینی بنا نهاده شد و ادامه دارد، بیراهه نخواهد بود اگر بگوییم بازی بزرگ صهیونیسم بین الملل در نقشه راه و خاورمیانه نوین بر محوریت قوم کُرد چرخش پیدا میکند.

و در این تفسیر است که هم اکنون ملت های خاورمیانه، بار دیگربرای جنبشی نوین و مورد نظر غرب و در راستای تامین امنیت اسرائیل و سلطه غرب بر منابع زیر زمینی در نبردی حیرت آور در گردابی خونین گرفتار آمده اند و مسیر ترقی را خلاف آنچه غرب برای حل مشکل قومیت و ملی گرایی طی کرده، ادامه می دهند.

از پیامد های اندوه بار و تلخ سیاست سلطه در منطقه ما است که؛ « از سویی یکسان سازی فرهنگی و رنگ باختن فرهنگ های کلان ، زایا و پردامنه و پیشینه در فرهنگ پر زرق و برق و خیره کننده آمریکایی است و از سویی دیگر، پر و بال دادن و پر رنگ کردن خرده فرهنگ ها به جای فرهنگ ملی . از همین روست که امروزه آشکار و نهان شاهد منطقه گرایی و قوم مداری هستیم که گرچه در بسیاری مواقع ساختگی بودنش آشکار است، اما سردمداران مهر گسل و بیگانه جویش بی شرم و پروا به گرداب ستیز با فرهنگ ملی و بلکه بنیاد کشور هم کشیده می شوند و مشتی جوان خام و جویای نام و نوطلب و ناآگاه را در فریب قوم و مذهب و … نیز با خود همراه میکنند!(یزدان پرست-۱۳۹۴) راهی که با خون و جانفشانی نتیجه ای جز خدمت به فرهنگ و تمدن غربی نداشته و نخواهد داشت.

راهبرد متقابل:

به جرأت می توان ادعا کرد که راهبرد جریانات سیاسی ، نظامی و فرهنگی کُردها از یک زمینه و آبشخور واحد نشأت میگیرد، « مردمانی که در نوستالژی داشتن وطن بودند، امروز پاسخ به این حسرت را دور نمی بینند . کردها با تاریخی دیرینه ادعا دارند آنان جغرافیا، زبان و دین واحد دارند اما همچنان کشور ندارند ( ملکی – ۱۳۹۴) و همین زمینۀ مستعد است که قدرت ها را به طمع سلطه پایدار خود و ناامنی پایدار در منطقه تهییج می کند و در همین نگاه است که واژه « کردستان بزرگ » به گفتمان پیدا و پنهان مردمان کرد تبدیل شده است؛« در واقع بخشی از سیاست های تجاوز کارانه و زیاده خواهانه غرب و در راس آن آمریکا و هم پیمان منطقه ای آن از جمله رژیم صهیونیستی است. مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی ، حمایت صریح از تشکیل کردستان بزرگ در عراق و سوریه دارند تا از طریق بی ثباتی ،تجزیه طلبی و اختلاف قومی در منطقه دامن بزنند … . با سناریوی تشکیل کردستان بزرگ ، غرب و متحدان مزدور منطقه ای آن ، ضمینه پذیرش ناتوانی نیرو های شورشی در براندازی دولت سوریه و عراق و به دست گرفتن کنترل کشور ، می خواهند با تجزیه عراق و سوریه دست کم به تضعیف نقش منطقه ای این کشور ها و محور مقاومت در منطقه مبادرت ورزند. ( صادقی – ۱۳۹۴) راهبرد متقابلی که غرب و سیاسیون کرد نمی توانند و نخواهند توانست از آن چشم پوشی کنند .

به عبارتی میتوان گفت: کردها درمنطقه ،« در موقعیتی هستند که بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای ، نمی توانند ظرفیت ها و توان آنان را نادیده بگیرند. بااین حال هیچ گونه اراده راسخ و عزم جدی برای تقویت کردها در مسیر ایجاد دولت مستقل کردی وجود ندارد… . در عین حال، کردها را به عنوان یک بازیگر، در صحنه نگاه می دارد. ( دستمالی -۱۳۹۴ ).

راهبرد جریانات کردی چه در روش و چه در شخصیت و ایده دارای انشقاق سیاسی است . ( حزب کارگران کردستان در این پروسه نقش پر رنگ تری از دولت اقلیم و احزاب آن خواهد داشت . اختلافات در حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی از یک سو و سنگینی تمرکز بر کرد های عراق از قدرت تاثیر گذاری آنان بسیار کاسته و این اختلافات تا حدودی این دو حزب را به ابزار کشورهای منطقه تبدیل کرده است. حزب کارگران کردستان از آغاز ظهور وتا به امروز یک استثنا در احزاب کردی است. در راهبرد پ.ک. ک . این حزب، حزبی است که برای همه سرزمین های کردی برنامه داشته و اهداف آن را در بر گیرنده همه اکراد منطقه است. این نگاه است که سبب میگردد صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلق ها پیروزی حزبش در انتخابات ترکیه را ، پیروزی مظلومان ( بخوانید کردها ) عنوان کند. ( ملکی -۱۳۹۴) و در همین تفسیر است که می توان به سهولت افکار و موقعیت رهبران کردی را بیان کرد ،«در شرایط کنونی ، مام جلال به خاطر کسالت و بیماری ، عملا از صحنه قدرت و سیاست کنار رفته ، می توان مسعود بارزانی و عبدا… اوجالان را مهمترین سران اکراد کُرد دانست که اتفاقا بین آنان ، رقابت و اختلاف جدی وجود دارد. این دو چهره سیاسی تفاوت های جدی بینا دینی دارند : مسعودبارزانی، پسر ملا مصطفی، از راه مدیریت بن مایه های قدرت خاندانی و حمایت عشایر کرد به قدرت رسیده و به نوعی ، مغز اصلی هدایت افکار ناسیونالیستی کردی شناخته می شود.

اما قضیه اوجالان یا آپو (در زبان کردی کورمانجی به معنی عمو ) فرق می کند. او دارای ریشه های چپ گرایانۀ دانشجویی است . پارادایم قدرت به معنی واقعه کلمه را ، مهم تر و خواستنی تر از گرایش قومی و ناسیونالیستی می داند و تقریبا در تمام آثار خود ، بارزانی و طالبانی و همه رهبران دیگر کرد را به تبعیت از اندیشه« ملی گرایی بدوی » متهم می کند. در قطب و جبهه اوجالانی ، شاهد فعالیت احزاب و نهاد های اقماری فراوانی در عراق ، ترکیه، ایران ، سوریه و اروپا هستیم و در این حوزه ، چندین گروه ، حزب ، رسانه ، نهاد مدنی و غیره، اوجالان را رهبر ملی کرد ها میخوانند. اما در قطب و حوزه مقابل ، حزب دموکرات کردستان عراق و بسیاری از کردهای اقلیم و دیگر کشور ها بارزانی را نمادی از تلاش یک رهبر کرد برای رسیدن به استقلال و تشکیل دولت کردی می شناسند. (دستمالی – ۱۳۹۴) اختلافات این دو جبهه کردی در پیش رو یکپارچه خواست سیاسی کردها تاثیر مطلوبی نداشته است، تا جایی که در تحولات اخیر در حالی که بارزانی برای تداوم قدرت شخصی و منطقه ای خود راهبرد اتحاد با دولت ترکیه را پی می گیرد، قطب اوجالانی به شدت با آن مخالف و مبارزه می کند، و در این اختلافات برنده اصلی سیاست های منطقه ای غربی – صهیونیستی بوده و خواهد بود .

اقلیم کُردی:

سیاست دوستونی جناحهای کُردی در التهاب منطقه اثرگذار و در عین حال بر خونریزی های قومی و تحریک قدرت های منطقه ای و جهانی افزوده است و باعث سوء استفاده طراحان نا امنی در منطقه شده است که واکاوی آن در این مختصر کمک کار این نوشتار در کلیت خواهد شد؛

اقدامات رژیم صهیونیستی در مناطق کُردنشین و ارتباط با کُردهای عراق از سال ۱۹۶۴ با انتخاب «مییرامیت» به ریاست موساد به طور جدی شروع شد. او برای مقابله با اعراب برای مقابله با اعراب یک استراتژی طراحی نمود که هدف آن افزایش عملیات تهاجمی علیه هدف های عربی بود. بدین منظور رژیم صهیونیستی سعی نمود با ملامصطفی بارزانی، رهبر کُردها ارتباط برقرار کند و کُردها را به شورش و مبارزه علیه حکومت عراق تحریک نماید!(صادقی-۱۳۹۴) این تحریکات در طول زمان و به تناسب منافع منطقه ای قدرت ها و تنظیم روابط و گسترش سلطه ادامه داشته است، تا اینکه؛ «در سال ۱۹۹۱ و در جریان عملیات نظامی ائتلاف ضد عراق به رهبری آمریکا، شورشی از سوی کُردها علیه دولت مرکزی عراق صورت گرفت که به شدت از سوی صدام سرکوب شد و منجر به قتل عام و آواره شدن شمار زیادی از کُردها شد؛ بنابراین، واشنگتن با تصویب قطعنامه ۶۸۸ شورای امنیت، منطقه پرواز ممنوع را در شمال عراق با هدف ایجاد منطقه امن تأسیس کرد. که در پی آن استان های کُردنشین سلیمانیه، اربیل و دهوک از نفوذ بغداد رهایی یافتند و کُردها موفق شدند پس از برگزاری انتخابات پارلمانی ۱۹مه ۱۹۹۱میلادی یک دولت خودمختار منطقه ای با حضور اقلیت های آشوری و ترکمن در این مناطق تشکیل دهند. این تحول آغازگر مناسبات جدی تری میان کُردها و ایالات متحده شد. پس از آن نیز در سال ۱۹۹۸ واشنگتن تلاش کرد که اختلاف میان حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی و گروه اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی را حل کند.(نورعلی وند-۱۳۹۴) بارزانی احساس پشتیبانی که از سوی ایالات متحده و پایگاه منطقه ای آن، یعنی رژیم صهیونیستی داشت و دارد، «در توطئه و دگرگون کردن برگه های بازی های سیاسی باعث شده تا او [بارزانی] آتش بیار فتنه و جنگ داخلی سنی و شیعه از سال ۲۰۰۳ تاکنون شود. با ایجاد بی اعتمادی و ایجاد در دو طرف منازعه جنگ شیعه و سنی را شعله ورتر کند. او به مقامات ارشد و افراد بارز حزب بعث و خانواده صدام پناه داد و از آنها حمایت کرد و اجازه داد تا اربیل به اتاق عملیات آنها برای شعله ور کردن جنگ داخلی در عراق تبدیل شود.(هیکل-۱۳۹۴) و دامن زدن به این اختلافات بود که توانست به حاکم قدرتمند و در عین حال تأثیرگذار و فتنه انگیز عراق تبدیل شود.

ظهور و قدرت گیری داعش، «موج نوینی از استقلال طلبی مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق آغاز شد. او با صراحت تمام اظهار داشت که عراق جدید دیگر نظم سابق را نخواهد داشت(صادقی-۱۳۹۴) اشتباه استراتژیک بارزانی از عدم تحلیل اوضاع و اهداف سیاسی اردوغان نشأت گرفت و نتوانست تشخیص دهد که ترک ها از جملاتی که بوی استقلال می دهد ناراحت خواهند شد، به همین خاطر وقتی داعش به سمت تنبیه اربیل چرخش پیدا کرد، بارزانی خود را باخت و دست به دامن ایران شد.

اربیل که به تدبیر ایرانی از سقوط رهایی یافت بالاجبار به سمت درگیری با داعش سوق پیدا کرد و توانست اعتبار بین المللی در مبارزه با تروریسم پیدا کند، و در این رویارویی از خلاء حضور نظامی بغداد استفاده کرد و «بخشی از ساکنان استان های کرکوک، صلاح الدین، نینوا و دیاله [را تحت کنترل گرفت و] اکنون خواستاد گسترش مناطق خودمختار کُردنشین در عراق هستند.(صادقی-۱۳۹۴)

جریان دیگری که در اقداماتش از ثبات بیشتری برخوردار و از حوادث بنفع ملاحظات سیاسی خود بهره برده، مربوط به پ.ک.ک و شاخه های مرتبط با آن است. در حالی که از حدود دو سال پیش مذاکرات صلح با دولت اسلامگرای ترکیه را پیش می بُرد، «نمایندگان کُرد وابسته به پ.ک.ک نیز با کسب یک پیروزی بزرگ در انتخابات هفتم ژوئن سال جاری میلادی تعداد کُرسی های خود را در پارلمان از ۳۱ به ۸۰ رساندند.(دستمالی-۱۳۹۴) دولت ترکیه که مذاکرات را با هدف تثبیت نظم اجتماعی و بهینه سازی روند دموکراتیک کشورش پیش می بُرد متوجه نتیجه معکوس از اقداماتش شد و در طراحی استراتژیک دیگر به عنوان «نوعثمانی گرایی» بود، به شکل گیری داعش کمک کرد تا در یک نبردی چند سویه ضمن تضعیف دولت شیعه گرای عراق، تنبیه اقلیم کُردی در عراق که سودای استقلال به سر زده بود و مهم تر از آن به سمت سرکوبی و حذف پ.ک.ک وارد عمل شد تا از صدور تهدید کانتونی کُردی در سوریه به داخل ترکیه جلوگیری نماید. لیکن، مقاومت شاخه های سوری پ.ک.ک نه تنها اعتبار بین المللی این گروه را در مبارزه با داعش نشان داد، فرصتی که ترکیه دنبال آن بود را برباد داد، و در این نگاه است که آنکارا بدون اینکه بخواهد خواسته کردها را تقویت کرده است.

ترکیه، عثمانی گرایی از نوع کپنهاکی در مواجهه با واقع گرایی پ.ک.ک:

دولت اسلامگرای ترکیه در راستای تأمین امنیت ملی خود و مطابق تراوشات ذهنی داوداغلو، ابتدا با سیاست به صفر رسانیدن اختلافات با همسایگان و بعد با هدف شکل دادن خاورمیانه نوین، تز «نوعثمانی گرایی» را در راستای معیارهای امنیتی از نوع «کپنهاکی» و معیارهای اروپایی، ناخواسته در پازل استراتژی «نقشۀ راه» آمریکایی گام برداشت و وارد مذاکره صلح دموکراتیک با عوامل اصلی ناامنی یعنی پ.ک.ک شد، مذاکراتی که به مدت ۱۸ماه طول کشید، سیاست محوریت دادن به «عبدالله اوجالان» که در زندان «امرالی» دربند است را در پیش گرفت و به عمد قندیل را از محوریت مذاکرات کنار گذاشت، غافل از آن که قندیل نشینانِ رادیکال، هر چند معترض بودند، ولی خود را از خط رهبر زندانی خود کنار نکشیدند و در محاسبات ذهنی اردوغان – داوداغلو، خلل ایجاد کردند تا موعد مقرر.

هدف ترکیه در ایجاد شکاف در صفوف پ.ک.ک راه بجایی نبرد و از طرفی در محاسبات خود در خصوص راهبرد آمریکایی ها نیز به غلط افتادند! واقعیات صحنه نشان می دهد که ترکیه فکر می کرد در روند پی گیری سیاست های خود از پشتیبانی آمریکایی ها برخوردار خواهند شد، ولی متوجه نبودند که راهبرد آمریکایی «در منطقه عدم مخالفت با «مدیریت های محلی» و حتی همکاری با آنها است.(سیف الدیتی-۱۳۹۳) و حال، تُرکها بایستی نگران باشند که این سیاست در صورت توسعه و تحکیم ناامنی در جغرافیای سرزمینی ترکیه توسط غربیها پی گیری نشود!؟ و بنظر، بمباران قندیل و نشان دادن مشت آهنین از همین مطلب نشأت گرفته است!

ترکیه که در مذاکرات، دنبال وادار کردن کُردها به فعالیت مدنی بود و به سمت بی خاصیت کردن رادیکالیسم کُردی قندیل نشین گام برداشت، خواسته یا ناخواسته به سمت رویارویی در کوبانی کشیده شد و طرفدارانه از داعش در تهاجم به کوبانی حمایت کرد، مردمانی که در کوبانی از سوی جناح رادیکال پ.ک.ک محافظت می شدند، باعث تقویت قندیل نشینان شد که حفظ سلاح را ضامن حق خود در مذاکراتِ گشایش کُری ۲۰۰۹ (Kurdish opening) بیان می کردند. ناکامی سران ترک در به ثمر رسانیدن سیاست های ضد کُردی باعث سرریز شدن بحران اجتماعی در مناطق کردنشین این کشور شد؛ «نبرد کوبانی و سپس بحران ۸-۶ اکتبر که طی آن چندین استان ترکیه دستخوش ناآرامی های شهری شد نقطه عطفی بود در رابطه با پ.ک.ک و کردها. ترکیه مجبور به انتخابی سخت و شاید مقطعی بین داعش و پ.ک.ک بود و انتخاب اولی به منزله یک وقفه بزرگ در مذاکرات سازش محسوب می شد. در این بین حزب الله کُردی (حودا پار) نقش مهمی در سرکوب هواداران پ.ک.ک بازی کرد. این حزب در دهه های گذشته روابط نزدیکی با ارتش داشت و از طرف محافل وابسته به ارتش ترکیه به عنوان حزبی بدیل در برابر گرایش های قومی پ.ک.ک حمایت می شد.(سیف الدینی-۱۳۹۳) اقدامات دولت ترکیه به دست حزب الله کُردی نتوانست نتیجه مورد نظر را در صحنه درگیری ایجاد نماید و به همین خاطر اردوغان بدست ارتش درگیری باشدت را با هدف قطع روند رو به توفیق پ.ک.ک انتخاب کرد.

کُردها حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل می دهند. حدود دو سوم کردهای ترکیه در جنوب شرقی و شرق ترکیه سکونت دارند. « مسئله کرد »، دردناک ترین و بغرنج ترین مسئله ای است که دولت مردان ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه با آن روبرو بوده اند. ترکیه مدرن هرگز مفهوم اقلیت کردی را در کنار حقوق اقلیت ها نپذیرفت. ترکیه از یک سو تحت فشار اروپا ناگزیر است حقوق کردها را به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر، شاهد سیل مطالبات کردها از داخل می باشد( صادقی- ۱۳۹۴) و در نگاه به همین روند رو به رشد بود که مذاکرات صلح با پ.ک.ک  شکل گرفت، مذاکراتی که نه تنها باعث به حاشیه رفتن پ.ک.ک نشد، بلکه در روند دموکراتیک باعث قدرت گیری سیاسی شاخه سیاسی و مدنی پ.ک.ک تحت عنوان حزب دموکراتیک خلق ها شد، حزبی که به شکل قانونی « مانند اسب تروای پ.ک.ک.» نقش آفرینی می کند، از ادعای خود مختاری طی تبلیغات انتخابان شهرداری ها (۲۰۱۴) تا ادعای تخصیص بخشی از درآمدهای نفتی به مناطق کُرد نشین و حمایت تمام قد از پ.ک.ک (سیف الدینی-۱۳۹۳).

حزب دموکراتیک خلق ها (H D P) از نهادهای اقماری پ.ک.ک در انتخابات هفتم ژوئن امسال، در انتخابات سراسری شگفتی ساز شد و توانست هشتاد کرسی بدست بیاوردکه دقیقاً معادل تعداد کرسی های حزب حرکت ملی (M H P) یعنی مهمترین حزب راست افراطی مبتنی بر اندیشه های پان ترکیسم است. این حزب در مناطق کرد نشین جنوب و جنوب شرقی و همچنین در استانبول، حزب عدالت و توسعه را شکست داد( دستمالی- ۱۳۹۴) توجه به موارد مذکور نشان می دهد که حزب کارگران کردستان از آغاز ظهور و تا به امروز یک استثنا در احزاب کُردی است. در راهبرد پ.ک.ک این حزب، حزبی است که برای همه سرزمین های کُردی برنامه داشتند و اهداف آن در برگیرنده همه اکراد منطقه است. این نگاه است که سبب می گردد صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلق ها پیروزی حزبش در انتخابات ترکیه را، پیروزی مظلومان( بخوانید کُردها) عنوان کند.(ملکی- ۱۳۹۴)

با اوصافی که از واقعیات صحنه رویارویی سیاسی- نظامی ترکیه با پ.ک.ک داشت، بنظر می رسد اقدام نظامی ارتش ترکیه در بمباران قندیل و برخورد در ابعاد مختلف سیاسی نظامی با پ.ک.ک در منطقه، زمانی آغاز شد که کردها با محوریت پ.ک.ک نظر مثبت و کاربردی غرب را در پی گیری سیاست های سکولاریزه کردن خاورمیانه و مبارزه با تروریسم با محوریت کُردها باور کرده است، مطلبی که بیش از هرچیز بر عصبانیت اردوغان افزوده و ضمن تکرار انتخابات مجبور به اعطای امتیازات به آمریکایی ها شده تا در سرکوب کُردها وادار به سکوت شوند.

سیاست منطقه ای ترکیه:

شناخت سیاست های منطقه ای مستلزم فهم درست تئوری نو عثمانی گرایی اردوغان-داود اوغلو است! « در نگاه تاریخی ترکیه»، کُردها نیز میراث دار عثمانی بوده و متحد آنان تلقی می شود. اما عثمانی تاریخ دیروز بود. امروز کُردها بیش از تکیه بر هر هویتی، کُرد هستند و برای خویش نقشه راه و آرمانی دارند که مرحله به مرحله پیش می رود. (ملکی- ۱۳۹۴) ترکها در تحلیل وضعیت و در ترسیم تحقق نو عثمانی گرایی غافل بوده اند که؛ « نظام و قدرت های بین المللی که نقشه امروز خاورمیانه در بخش مهمی حاصل چیدمان آنان است. امروز نیز به عنوان مهمترین فاکتور تاثیر گذار ناظر بر بازی هستند که خود چیدمان آن را طراحی کرده و آن را به پیش می برند. غرب با اختلافاتی که میان کشورهای خاورمیانه ایجاد کرده است توانسته خطوط قرمز کشورها را تغییر داده و قدرت اول تاثیر گذار معادلات منطقه گردد.( همان)

عدم توجه به چنین مواردی است که ترکیه دیگر فروپاشی سرزمینی عراق و استقلال کُردها را مسئله داخلی عراق فرض کرده است. « آنکارا تصور می کند روابط ویژه با اربیل و روند آشتی ملی و مذاکرات صلح با پ.ک.ک، کُردها را به آنان پیوند داده و آنکارا را برادر بزرگتر خواهد کرد. اگر آسیای میانه در دهه ۱۹۹۰ رویای برادر بزرگی آنکارا را بر باد داد، کُردها در عصر جدید نه تنها رویا، بلکه جغرافیای امروز ترکیه را نیز می توانند بر باد دهند. دعوا و چالش کُردها در ترکیه، فارغ از هویت کُردی، دعوای جغرفیا است توجه داشته باشیم در روند مذاکرات میان آنکارا و پ.ک.ک به نقل از اوجالان اعلام شده وی و حزبش از آرمان استقلالی کُردها عدول کرده اما تبلور عدم عدول از آرمان و هدف وی امروز در سوریه عملاً ظاهر شده.(همان)

کُردها بزرگترین گروه اقلیت نژادی در سوریه هستند و ۱۸ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل می دهند. نواحی کُرد نشین در شمال و شمال شرقی سوریه است که بخشی از استان حسکه، رقه و حلب را در بر می گیرد. در حال حاضر ارتش سوریه مناطق کُرد نشین را تخلیه کرده و کنترل کردستان سوریه در دست نیروهای کُرد می باشد، کُردهای سوریه نیز همانند کُردهای عراق، منطقه ای در شمال این کشور تحت عنوان « کردستان غربی » (Rojava) ایجاد کرده و سه شهر راس العین، قامیشلی و الماروبیه را کنترل می کنند. حزب « وحدت دموکراتیک کُرد» (PYD) به رهبری صالح مسلم هم، ارگان رسمی آنهاست (صادقی ۱۳۹۴) بر اساس یک توافق نانوشته با دمشق، کنترل مناطق جزیره، کوبانی و عفرین در دست دارند و شاخه نظامی آن یعنی «واحدهای دفاع از خلق» (Y P G).(دستمالی-۱۳۹۴) دفاع از آنها را در مقابل داعش بعهده دارند و راه را بر نفوذ طرفداران بارزانی و ترکیه بسته اند.

نگاهی به مطالب طرح شده نشان می دهد که اگر در «نقشه راه» آمریکایی و غربی «سایکس – پیکو»ی جدیدی در حال وقوع باشد، کُردها در آن محوریت مهمی خواهند داشت و «در این پروسه نقش اول از آنِ حزب کارگران کردستان می باشد. توجه داشته باشیم اگر چه پ.ک.ک همچنان در لیست تروریستی بسیاری از کشورهاست، اما با آغاز مذاکرات آنکارا با پ.ک.ک عملاً این نگاه دیگر مشروعیت و موضوعیت جدّی نمی تواند داشته باشد. کُردها در کنار نقشی که در دموکراتیزه نمودن خاورمیانه دارند با توجه ویژه به نقش زنان و ارتقای موقعیت آنان تابلوی مقبولی را در نزد غرب نسبت به خود ایجاد کرده اند. غرب فارغ از موضوع کُردی به این باور رسیده است که کُردها می توانند در سکولاریزه کردن خاورمیانه و … نقشی اساسی تر از دیگر بازیگران ایفا نمایند.(ملکی-۱۳۹۴)

آمریکا (غرب و صهیونیسم)، بازخوانی سیاست ها:

همانطوری که در سطور پیشین از آن یاد شد، چیدمان سرزمینی انگلیسی در قرن گذشته که حاصل نگاه «تفرقه بینداز و حکومت کن» است، باعث حضور موثر و دائمی غرب بعنوان متغیر مستقل در جهت تأمین منافع سلطه گرانه شده است. تأمل در اهداف آمریکا و اسرائیل در حمایت از حکومت خودگردان اقلیم کردستان عراق می تواند موید نظر فوق باشد؛

  • علنی شدن طرح «جو بایدن» در ضرورت تقسیم عراق به سه منطقۀ فدرال، هرچند با واقعیات صحنه، یعنی بررسی میزان کمک آمریکا به کُردها و حمایت نکردن «اوباما» از طرح، به نظر تندروانه می آید. ولی، با هدف راهبردی رژیم صهیونیستی در بهم خوردن موازنه قدرت در منطقه، از تجزیه عراق حمایت می کند، همخوانی دارد.
  • قدرت گیری شیعیان در عراق که با منافع غربی ها ناسازگار باشد، مورد رضای آمریکا نیست. بخصوص اینکه رژیم های طرفدار آمریکا در منطقه نیز از شکل گیری دولت قدرتمند شیعی نگران هستند، در همین نگاه است که حمایت و تحریک اقلیم کُردی در عراق معنی پیدا می کند و کُردها در منطقه ابزار مطمئنی در همین راستا ارزیابی می شوند.
  • تبدیل کردن اقلیم کُردی در ابعاد مختلف به الگوی آرمانی به کُردهای ساکن در ترکیه، ایران و سوریه، ضمن بالا بردن قدرت چانه زنی منطقه ای غرب در تحریک دائمی قومیت ها از دولت های فوق امتیاز گیری نماید و در تضعیف دولت مرکزی عراق عمل نماید، سیاستی که با اهداف اسرائیل همخوانی دارد که، در راهبرد خود نا امنی دائمی را برای رقبای منطقه ای خود خواستار است.
  • اقلیم کردستان عراق مطمئن ترین مکان برای کنترل اطلاعاتی منطقه برای سازمان های جاسوسی غرب و بخصوص آمریکا و اسرائیل تبدیل شده و تقویت خواهد شد. و …

نتیجه گیری:

تلاش غرب و عوامل منطقه ای آن در سرریز کردن بحران قومیت که، آخرینِ آن شکل دادن گروه تروریستی پژاک بود، برای انتقال نا امنی به ایران نتایج دلخواه را نداشته است. و علت آن وجود فاکتورهای تاریخی، فرهنگی متفاوت قوم کُرد در ایران با سایر مناطق است. با این همه، وجود زمینه های نا امنی در ایران نمی تواند بی ارتباط با تحولات منطقه ای و اثرات سیاست های فرامنطقه ای باشد. مطالبات قومی در ایران بیشتر از نوع صنفی است و قوم کُرد نیز از آن مستثنی نیست. بایستی مواظب بود تا مطالبات هویتی قوم کُرد در ترکیه و عراق و سوریه در ایران بازسازی نشود که، تلاش های بدخواهان در شکل دهی بدلیل هوشیاری و بصیرت ملی ابتر مانده و خواهد ماند. لیکن، کنترل و پایش جریانات فعال قومیتی در منطقه از ضروریات عمق بخشی به امنیت ملی است تا در فرآیند آگاه سازی و بصیرت افزایی، بموقع نسبت به تأمین منافع ملی اقدام کرد.

ذوالفقار صادقی ۰۸/۰۷/۱۳۹۴

منابع:

  1. ملکی، صادق(۱۳۹۴)- گام به گام به سوی دولت کُردی/ دیپلماسی ایرانی.
  2. سیف الدینی، سالار(۱۳۹۳)- جزر و مد روند مذاکرات صلح با پ.ک.ک/کُردها.
  3. صادقی، سید سعید(۱۳۹۴)- منافع رژیم صهیونیستی از استقلال کردستان عراق/تبیین.
  4. دستمالی، محمدعلی(۱۳۹۴)- کُردها و فرمول همه چیز منهای دولت/ دیپلماسی ایرانی.
  5. دستمالی، محمدعلی(۱۳۹۴)- اختلافات احزاب و جریانات کُردی و تأثیر آن بر روابط منطقه ای کُردها. www.tisri.org
  6. نورعلی وند، یاسر(۱۳۹۴)- روابط سیاسی- نظامی اقلیم کردستان عراق با آمریکا/ تبیین.
  7. حسنین هیکل(۱۳۹۴) – مسعود بارزانی، ارابه ران جنگ شیعه و سنی/دیپلماسی ایرانی.
  8. یزدان پرست، حمید(۱۳۹۴)- به خود آییم! دشمن نه تنها در همسایگی، که در خانه است/ اطلاعات سیاسی- اقتصادی ۲۹۹٫
  9. کرمی، هاشم(۱۳۹۴)- بحران ریاست در حکومت کردستان عراق/ دیپلماسی ایرانی.

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *