سویه های فرهنگی و اجتماعی آینده جنگ های سایبری

مجید زواری (۳۰ مرداد ۱۳۹۵)؛

اختصاصی/ افق آینده‌پژوهی راهبردی/ حسن محسنی: انقلاب اطلاعاتی در سال های اخیر، حتی تعریف جنگ ها را نیز در بسیاری موارد تغییر داده و امروزه جنگ های جدید با واژگانی هم چون جنگ های اطلاعاتی، جنگ های نرم و یا جنگ های سایبری تعریف می شوند. در واقع، همسو با گسترش اطلاعات در جهان معاصر، سبک های نوینی از جنگ شکل گرفته که بر پایه اطلاعات و نبرد اطلاعاتی قابل تبیین هستند.

در این میان، جنگ های سایبری را می توان فراگیرترین و گسترده ترین نوع جنگ های جدید دانست که انواعی از جنگ های مبتنی بر اطلاعات (جنگ فرماندهی و کنترل، جنگ اطلاعاتی، جنگ الکترونیک، جنگ روانی و …) را شامل می شود.

در این نوشتار (که در واقع مقدمه ای بر مجموعه مطالب جدیدی با موضوع «آینده پژوهی جنگ سایبری» است) تلاش می شود نکته ها و مباحثی ویژه درباره برخی سویه ها و ابعاد فرهنگی و اجتماعی جنگ سایبری – با تمرکز با جمهوری اسلامی ایران- مطرح شود.

مقدمه

“ایران در سال ۲۰۱۵ در ردیف سوم جدول کشورهای هدف حمله های سایبری قرار داشته است. در واقع، بعد از کشورهای مصر و هند، ایران اسلامی بیش از هر کشور دیگری آماج حمله های گسترده و متنوع سایبری قرار دارد” (۱)

در جهان امروز که جهانی مملو از تحولات پیچیده و سریع فناورانه در تمامی زمینه های علمی و دانشی است، انقلاب اطلاعاتی و ارتباطاتی را می توان رکنی مهم از این پیچیدگی و تحولات گسترده دانست؛ چنان که توأمان با دامنه وسیع و فراگیر تحولات اطلاعاتی و ارتباطی، نه تنها شمول و مصادیق و تعاریف بسیاری از مفاهیم به صورتی بنیادین تغییر یافته، بلکه مفاهیم و تعابیر جدیدی به وجود آمده که تا پیش از این، نمونه و معنای چندانی نداشته یا به این شکل فراگیر و مؤثر، جایگاهی نداشتند.

از زمره این مفاهیم بنیادین، که به معنای تغییر تعریف های موجود و سنتی از «جنگ» است، می توان به «جنگ اطلاعاتی» اشاره کرد که هم زمان با انقلاب اطلاعات نمود پیدا کرده  و دایره گسترده ای از معانی و مفاهیم مرتبط را نیز با خود همراه آورده است.

از مهم ترین مصداق های مرتبط با «جنگ اطلاعاتی»، می توان به واژگان و مفاهیمی چون «جنگ نرم» و «جنگ سایبری» اشاره کرد که در سال های اخیر مورد توجه و تحلیل بسیاری از صاحب نظران سیاسی، امنیتی، فضای مجازی و مطالعات فرهنگی و اجتماعی (به خصوص با تمرکز بر مقوله هایی چون رسانه، فضای سایبر و اینترنت) قرار داشته اند.

نگاهی به آمار مستند و رسمی که در ابتدای این نوشتار ارائه شد، برای اشاره به اهمیت این مقوله راهگشا خواهد بود؛ اما آیا گستره مفهومی و مختصات «جنگ سایبری» صرفاً محدود به بُعد فنی و سخت افزاری (در قالب انواع «حملات ات سایبری» شامل ارسال ویروس ها، وُرم ها، بدافزارها، اِسپم ها و نیز نشانی های مخرب و البته انواع هک) است؟

بدیهی است حجم متنوع و فراگیری از روش های تهاجمی و ابزارهای فنی در زمینه جنگ سایبری (شبکه های مجازی، رسانه های اینترنتی و دیگر ابزار قابل تصور) که به صورتی گسترده علیه فرهنگ های ملی و حکومت های مختلف از جمله ایران اسلامی به تهاجم مشغولند، در دایره مصداق های این جنگ ها قرار می گیرند و از همین روست که شناخت دقیق مفهوم جنگ های سایبری از اهمیت فراوانی برخوردار می شود؛ اما بحث از معنا و مصادیق جنگ های سایبری بدون اشاره ای کوتاه به مقوله «جنگ نرم» چندان ساده نخواهد بود.

 جنگ نرم – جنگ سایبری

چنان که ذکر شد، واقعیت آن است که در دوران جدید با تأثیرپذیری عمیق و جدی از مؤلفه های فناوری های نوین و مقوله هایی هم چون جهانی شدن، جهان امروز به شبکه ای پیچیده و متفاوت از قبل تبدیل شده که مهم ترین ویژگی آن، برقراری نوعی انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی بسیار فراگیر است و به مدد همین انقلاب ارتباطی که شمول و ابعاد فلسفی، فنی و ماهوی متنوعی نیز دارد، تعاریف جدیدی نیز از ماهیت تقابل ها و جنگ ها ایجاد شده است.

در یک تقسیم بندی کلی، جنگ ها و تهدیدها را عموماً به دو شاخه اصلی تقسیم  می کنند: «جنگ سخت» (یا تهدید سخت)  و «جنگ نرم» (یا تهدید نرم). اما امروزه، در رویکردی متفاوت و بر خلاف جنگ های سنتی و «سخت»، در بسیاری موارد، جهان امروز به عرصه ای برای وقوع جنگ های «نرم» بدل شده که در گستره ای از رسانه ها، آداب و رسوم، نمادها و نشانه ها، ارزش ها و هنجارها و بر بستری بسیار متنوع از سخت افزارها و نرم افزارهای اطلاعاتی و ارتباطی رخ می دهد.

در یک تعریف کلان، جنگ نرم را «جنگ برای تغییر نظام سیاسی و اعمال سلطه با روشی متفاوت از جنگ سخت»(۲) دانسته اند که در شش حیطه (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و علمی) قابل دسته بندی است و از مهم ترین محمل ها و عرصه های وقوع جنگ نرم، عرصه اطلاعات و ارتباطات است؛ یعنی بهره گرفتن از اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی به مثابه ابزارهای اصلی در جنگ نرم. برای جنگ های اطلاعاتی، معمولاً انواعی هم چون جنگ الکترونیک، جنگ هکری، جنگ روانی، و … را برمی شمرند اما کامل ترین و فراگیرترین نوع جنگ های اطلاعاتی، عموماً «جنگ سایبری» نامیده می شود که در اصل، ترکیبی از انواع جنگ های اطلاعاتی است و در عرصه و فضایی به کلی متفاوت از جنگ های کلاسیک رخ می دهد.

برای مفهوم «جنگ سایبری»، تعریف ها و تعبیرهای متعددی ذکر شده، اما در یک تبیین کلی، می توان این نوع جنگ را «برهم زدن موازنه دانش و اطلاعات به نفع نیروهای خودی»(۳) دانست ؛ یعنی نبرد در عرصه رزمی نامتقارن و نامنظم که بر بستری از اطلاعات و ارتباطات بنا شده است.

جنگ سایبری، می تواند یا میان دولت ها، یا میان افراد با دولت ها، و یا میان بازیگران متفاوت دیگر (اعم از اشخاص، سازمان ها و دیگر بازیگران غیر دولتی) رخ دهد و اهداف هم امکان دارد نظامی یا صنعتی یا  غیر نظامی یا دیگر اهداف قابل تصور باشد.

از دیرباز، رسانه ها (رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و …) در اغلب منازعه ها و جنگ ها به مثابه ابزاری برای تبلیغات، فضاسازی و جنگ روانی و تخریبی مورد استفاده قرار می گرفته که این استفاده، با گسترش فضای مجازی و افزایش دامنه فنی و سخت افزاری فضای سایبری، ابعاد و زوایای بسیار متنوعی نیز یافته؛ تا آن جا که امروزه، عملاً فضای سایبری را مهم ترین و مؤثرترین محمل جنگ نرم می دانند.

در شماری از تحلیل ها، جنگ سایبری را از نظر اهمیت در مرتبه بعد از «جنگ هسته ای» می دانند که این تعریف، اهمیت و تأثیرگذاری فراوان این نوع جنگ را در جهان امروز بازتاب می بخشد؛ تأثیری که با گسترش و افزایش دستاوردها و اختراع های اطلاعاتی و ارتباطی، آینده ای سرشار از پیچیدگی را پیش روی انسان ها و حکومت ها قرار می دهد.

  عرصه های جنگ سایبری

اگر از منظری صرفاً فنی و سخت افزاری به موضوع نگریسته شود، می توان  انواع و شمول جنگ سایبری را محدود به حمله های سایبری (انواع هک، بدافزارها و …) دانست؛ اما اعتقاد بر این است که جنگ سایبری، علاوه بر ابعاد فنی و سخت افزاری خود، دارای شمول و عرصه های متنوعی است که در جهان امروز، به اَشکال مختلف، از سوی برخی دولت ها یا بازیگران مؤثر غیر دولتی علیه دیگر کشورها به کار گرفته می شود.

بر این اساس، به نظر می رسد می توان حوزه ها و عرصه های ذیل را برای مصداق های جنگ سایبری بر شمرد:

  حوزه های فنی و سخت افزاری

از آشکارترین و گسترده ترین عرصه های جنگ سایبری، عرصه های متنوع فنی و سخت افزاری است که در قالب هایی هم چون: انواع و اقسام روش های Hack، جنگ افزارهای مدرن در حوزه های دفاعی و تهاجمی، افزارآلات و ادوات و روش های جاسوسی سایبر در تمامی زمینه ها، تولید و ارسال انواع بدافزارها، ویروس ها، وُرم ها و نشانی های الکترونیکی مخرب برای ویران کردن تأسیسات و زیرساخت های نظامی، علمی، دفاعی و سایبری کشورها، برخی سازمان ها و حتی افراد صورت می پذیرد.

بنابر آماری که در ابتدای نوشتار ذکر شد، جمهوری اسلامی ایران در رتبه سوم کشورهای آماج حمله های سایبری در سطح بین المللی قرار دارد و در سال های اخیر در موارد متعدد، تجربه حمله های گسترده ای با استفاده از انواع روش ها و ابزارهای ویرانگر سایبری را پشت سر گذاشته که از شاخص ترین نمونه های آن ها می توان به تولید و نفوذ ویروس پیشرفته استاکس نت برای ویران سازی زیر ساخت های هسته ای کشور اشاره کرد.

در مجموع، باید اذعان داشت که این نوع حمله ها و جنگ های سایبری که در سال های اخیر به صورت مداوم علیه ایران در جریان بوده، در آینده نیز با افزایش قابلیت های فناورانه و اکتشاف های جدید در فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، ادامه خواهد داشت.

  حوزه های فرهنگی و اجتماعی 

بی تردید، نمی توان- و نباید- حوزه های جنگ سایبری در جهان امروز را محدود به زمینه های فنی و سخت افزاری آن کرد؛ بلکه جنگ سایبری- به عنوان یکی از زیرشاخه های اصلی جنگ نرم- دارای ابعاد و عرصه های فرهنگی و اجتماعی مهمی است که غفلت از آن ها عوارض و تبعات تهدیدآمیز و مخرب عمیقی را برای هر نظام سیاسی در جریان جنگ سایبری به دنبال خواهد داشت(۴)

واقعیت عیان آن است که قدرت های استکباری، اکنون با رویکرد تضعیف فرهنگ های ملی و با هدف تخریب زیرساخت های فرهنگی، اجتماعی، ایدئولوژیک و سیاسی- امنیتی کشورها و جوامع هدف، از انواع و اقسام ابزارها و امکانات فنی و محتوایی بهره می گیرند.

در دوران جدید، که جنگ نرم به اصلی ترین ابزار این قدرت ها بدل شده، دیگر جنگ های سنتی و کلاسیک، آن کاربرد و کارایی سابق را ندارند و با خارج شدن آن نوع جنگ ها از اولویت قدرت های بزرگ، انجام حمله های سایبری در قالب های مختلف که سویه های آشکار فرهنگی و اجتماعی داشته باشند در صدر اولویت های این قدرت ها قرار دارد.

بدیهی است مهم ترین ابزار در اختیار آن ها نیز همین امکانات اطلاعاتی و ارتباطاتی مدرن است که به روش های مختلف، زمینه های اصلی حمله ها و جنگ های سایبری را برای این قدرت ها فراهم می کنند.

تعدادی از مهم ترین حوزه های فرهنگی و اجتماعی که می توانند محملی برای جنگ سایبری قرار گیرند به شرح ذیل قابل ذکر است (شمار و شمول این نوع محمل ها فراوان است، اما در مجال محدود این نوشتار، ضمن اشاره ای فهرست وار به فقط شماری از مهم ترین موارد، به شکل جزیی نگرانه تری به شبکه های اجتماعی مجازی و موبایلی می پردازیم):

  1. بازی های رایانه ای

در سال های اخیر، پیشرفت های ویژه ای در زمینه طراحی و تولید بازی های رایانه ای مختلف رخ داده و بسیاری از مرزهای تخیل و خلاقیت به واسطه این بازی ها درنوردیده شده است؛ تا آن جا که برخی بازی ها به مفهوم واقعی کلمه، در حال گذر از مرز واقعیت و مجاز هستند. اما جنگ سایبری این حوزه را نیز بدون توجه رها نکرده و شماری از بازی ها را می توان – حداقل مشکوک به- مصداقی از جنگ های سایبری دانست؛ چنان که تعدادی از بازی ها (چه در کشور ما و چه در شمار قابل توجهی از کشورها) به واسطه احتمال سوءاستفاده از آن ها در جاسوسی های پیشرفته(۵) و حتی بهره برداری از آن ها در زمینه تروریسم آنلاین و دیگر سوءاستفاده های تروریستی(۶)، دچار محدودیت هایی در استفاده شده اند.

بدیهی است با توجه به پیشرفت های روزافزون این حوزه، تداوم این روند و افزایش میزان تهدیدهای قابل تصور از این ناحیه، کاملاً قابل پیش بینی است.

۲. شبکه های ماهواره ای و فناوری های جدید صوتی و تصویری

برخی صاحب نظران، صِرف گسترش امکانات ماهواره ای و افزایش بهره گیری انسان ها از این امکان را مصداق مستقیم «جنگ سایبری» نمی دانند؛ اما چنان که ذکر شد، متوقف ماندن در تعریف صرفاً فنی و سخت افزاری برای مقوله «جنگ سایبری»، غفلت بزرگی است که عواقب خطیر فرهنگی و اجتماعی را برای فرهنگ های ملی و کشورهای هدفِ قدرت های استکباری در پی خواهد داشت.

از سوی دیگر، شماری از جدیدترین و مدرن ترین فناوری های صوتی و تصویری برای تولید، نمایش، بهره برداری و تبلیغ دستاوردهای صوتی و تصویری هم در همین رده قابل ارزیابی هستند. این امر از زاویه دید «نفوذ» هم (که به صورت اکید مورد اشاره صریح مقام معظم رهبری است) قابل تأمل و مصداق بارزی برای «جنگ نرم فرهنگی» و «تهاجم فرهنگی» علیه ارزش های انقلاب اسلامی محسوب می شود.

بر این اساس، با توجه به این که اغلب زیرساخت های سخت افزاری این امکان، در فضای سایبری پشتیبانی و تقویت می شود، آن را می توان به صراحت، یکی از مهم ترین سویه ها و زمینه های فرهنگی و اجتماعی جنگ های سایبری دانست که با توجه به پیشرفت های مداوم آن در زمینه های فنی و تخصصی، پیش بینی آینده نقش آفرینی آن در گسترش مصادیق جنگ سایبری، چندان پیچیده نیست.

  1. شبکه های اجتماعی مجازی و موبایلی

به زعم شماری از صاحب نظران، «ابداع اینترنت تنها یک تحول در عرصه فناوری نیست، بلکه نمایانگر تغییر و تحولات در نوع نگاه به هستی و انسان است». بدین معنا که اینترنت، اساس اندیشه ارتباطی را دگرگون کرده و تعریف جدیدی برای مفاهیم این حوزه بنا کرده است؛ چرا که مفهوم «شبکه» و اندیشه مبتنی بر «زندگی شبکه ای» را ایجاد کرده است.

چنان که ذکر شد، تحولات و اکتشاف های اطلاعاتی و ارتباطی، جهان را وارد عصر جدیدی کرده که بسیاری از مفاهیم در آن دچار تغییر و تبدیل شده و یا مفاهیم جدیدی خلق شده است. از زمره مهم ترین مصداق های این تغییرات و تحولات، پیدایی اینترنت است که خود با پدیدارسازی الگوهای نوین و متمایز ارتباطی و اطلاعاتی، مفهوم «جامعه اطلاعاتی» را به عرصه های فکری، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وارد کرده؛ مفهومی که خود موجّد مقوله «شبکه» و «جامعه شبکه ای» بوده است.

در این باره، «مانوئل کاستلز» (نظریه پرداز معروف جامعه اطلاعاتی) شبکه، مجموعه ای از نقاط اتصال یا گره های به هم پیوسته است» و «فرد در محیط شبکه ای، یک سوژه منفعل نیست، بلکه این محیط با قابلیت های موجود، کنش و تحرک فرد را در ابعاد مختلف برمی انگیزد”

در یک تعریف کلان، برخی، شبکه های اجتماعی را «جامعهای برخط (آنلاین) که کاربران آن، مجاز به اشتراک اطلاعات، تصاویر، فیلمها، نرمافزارها و…، برقراری ارتباط با دیگران و کشف نشانی ارتباط افراد جدید هستند» می دانند که «در آن ها، اعضا با مشارکت و همفکری و با استفاده از برنامهها، به ساختن محتوای وب میپردازند”

طبیعی است که چنین محیطی که بسیاری از تعریف ها و مفهوم های فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی را تغییر داده، می تواند یکی از مهم ترین محمل های وقوع جنگ های سایبری باشد و بسیاری از حاکمیت ها و سرویس های امنیتی، به سادگی از کنار چنین امکان آماده ای برای تأثیرگذاری و بهره برداری نمی گذرند (بماند که بسیاری، این شبکه ها را اساساً تا حد زیادی مساوی با اینترنت تلقی می کنند؛ و حتی برخی، شالوده شبکه های مجازی را عموماً دستاوردی – در ظاهر- علمی و پژوهشی، اما در اصل، ساخته و پرداخته سرویس های اطلاعاتی شماری از قدرت های جهانی می دانند).

تعدادی از مهم ترین شبکه های مجازی (چه در عرصه تلفن های همراه و چه در شبکه های اجتماعی اینترنتی) هم چون فیسبوک، توییتر، گوگل پلاس، تلگرام، واتس اپ و …، در سال های اخیر از محبوبیت فراوانی برخوردار شده اند و نه تنها عملاً به محملی برای سوءاستفاده های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی- اجتماعی (و البته تولید و انتشار انواع و اقسام انگاره ها و محتوای مخالف با ارزش های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی کشور و البته معرفی و ترویج سبک های خاص زندگی) بدل شده اند، بلکه در برهه های زمانی خاصی (هم چون فتنه ۸۸) به مثابه ابزاری مؤثر برای جریان سازی و تبلیغ و فضاآفرینی ضد امنیتی و تخریبی علیه ارکان نظام عمل کرده اند(۷)

در این زمینه می توان این مدعا را مطرح کرد که بسیاری از چالش ها و رخدادهای فیزیکال پس از فتنه ۸۸، از فضای شهری و اجتماعی به عرصه سایبر منتقل شده است.

بیان نکته های فوق لزوماً به مفهوم یک سره خطرناک و ضد امنیتی بودن این شبکه های مجازی نیست، اما باید توجه داشت که بدون داشتن تحلیل درست از فلسفه، ماهیت، کارکرد واقعی و آینده این شبکه ها نمی توان به مقاومت مؤثر و البته بهره برداری صحیح و سنجیده از این امکان مهم اندیشید.

آینده جنگ سایبری

نکته بدیهی: روند پیشرفت بشری و اکتشاف های علمی در تمامی حوزه ها و زمینه ها متوقف ناشدنی است. در عصر اطلاعات و ارتباطات، حوزه سایبر هم از این قاعده مستنثنی نیست و آینده، سرشار از تلاش بشر برای درنوردیدن مرزهای دانش و خلاقیت و علم در همه زمینه ها به ویژه حوزه اطلاعات و سایبر است.

به موازات این تلاش و تکاپو نیز، لایه های جنگ نرم و جنگ های سایبری، بسیار پیچیده تر از قبل و شناسایی آن ها هم بسی دشوارتر از پیش خواهد بود. بنابراین، با گذشت زمان و حرکت به سوی آینده فرارو،  موضوع گسترش مصداق ها و انواع جنگ های نامتقارن سایبری و الکترونیکی، تهدیدهای ضد امنیتی و جاسوسی در فضای سایبر و البته بهره برداری از امکانات و دستاوردهای ارتباطی جدید و جدیدتر در این راستا، امری کاملاً قابل پیش بینی است؛ چنان که شماری از صاحب نظران و آینده پژوهان، به صراحت، اغلب جنگ های آینده را در قالب جنگ های سایبری و ژنتیکی پیش بینی کرده اند.

ضرورت آینده پژوهی درباره جنگ های سایبری (و حوزه های متنوع و گوناگون آن)، امری غیر قابل انکار است؛ اما فراتر از مجال محدود این نوشتار، مؤسسه افق آینده پژوهی راهبردی، با درک این ضرورت و اهمیت، به صورتی جدی با بهره گیری از نقطه نظرهای کارشناسان و متخصصان توانمند این عرصه، آینده پژوهی این موضوع را در دستور کار خود قرار داده است.

ارائه تعاریف و مفاهیم بنیادین این مقوله، شناخت انواع و گستره مصداقی آن، هم چنین تحلیل وضعیت موجود و تلاش برای ارزیابی روندها و متغیرهای مؤثر بر آینده این حوزه، و البته ارائه راهبردها و راهکارهای متنوع برای مواجهه منطقی و سنجیده با آینده فراروی ما در عرصه جنگ سایبری، شماری از موضوع هایی است که در قالب تحقیقات آتی این مؤسسه، تهیه و تدوین خواهد شد.

* در نگارش این مطلب، از مقاله «آسیب شناسی جنگ نرم ایران در فضای سایبر و رسانه ای» به قلم دکتر حمید ضیایی پرور نیز بهره برده شده است.

منبع: آینده پژوهی

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *