آمریکا، چالشی فرارو در نگاه شورای ملّی اطلاعات

بسم الله الرحمن الرحیم

آمریکا، چالشی فرارو در نگاه شورای ملّی اطلاعات

مقدمه؛

     شورای اطلاعات ملی آمریکا در سال ۱۹۷۹م تأسیس شده است، شورایی که قدمت آن به پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران بازمی گردد، و با هدف بررسی روندها و تبیین فرآیندها و ترسیم چشم اندازی مطمئن برای سیاستگذاران این کشور تشکیل شده است. راه اندازی چنین نهادی با توجه به مأموریت محول شده، نشان می دهد که دستگاه های اطلاعاتی این کشور از وجود یک خلاء بزرگ اطلاعاتی – تحلیلی در رنج بوده اند و ناتوانی سیستم اطلاعاتی آمریکا در تشخیص وقوع انقلاب بزرگ اسلامی در جزیرۀ ثبات آمریکایی، ضرورت آن را به اثبات رسانیده، و پا به عرصۀ وجود گذاشته است.

     این شورا در هر دورۀ چهارساله بر اساس روندهای اقتصادی – اجتماعی جهانی بر اساس داده های تعداد ۱۶ آژانس اطلاعاتی و تعداد زیادی از اندیشکده های داخلی و همپیمانان خارجی خود گزارشی را برای برنامه ریزی در اختیار سیاست گذاران جدید آمریکایی در کاخ سفید قرار می دهد.

     آخرین گزارش تنظیمی با عنوان؛ «ترسیم چشم انداز جهانی تا سال ۲۰۳۰ برای رئیس جمهور» این کشور در سال ۲۰۱۲م تنظیم شده و در نوع خود قابل تأمّل و برای دستگاه های اطلاعاتی و سیاستگذاران کشورمان قابل توجه است. این مقال، به اختصار، به تبیین و تحلیل بخشی از این گزارش که به طور عمده، به امنیت ملی کشورمان، با توجه به مبانی و راهبردهای ترسیمی، می پردازد. باشد که مورد عنایت حق تعالی قرار گیرد.

کلیدواژه ها؛

آمریکا، سند چشم انداز ۲۰۳۰، ایران، خاورمیانه، شکاف های سیاسی و اجتماعی، اینترنت، جنگ های داخلی، اقتصاد، جهان سوم، ایران هراسی، تکنولوژی، دموکراسی، سلطه فرانو.

الف) مبانی ترسیمی در گزارش؛

  • «دموکراسی های نوپا دارای ریسک بالاتری از پسرفت و بی ثباتی می باشند»(ص۱۲۵)
  • «هرجا جنگ های داخلی و قومی ظهور یافتند، به تداوم یافتن گرایش داشته اند . . . صلح بانی و ملّت سازی . . . به کاهش تلفات کمک کرده است»(صص۱۲۲و۱۲۱)
  • «فزونی گرفتن انتظاراتی که برآورده نشده اند در طول تاریخ نیروی قدرتمندی برای آشفتگی و بی ثباتی سیاسی بوده است»(ص۱۳۷)
  • «تفاوت ها بین دارا و ندارها آشکارتر و به گونه ای فزاینده تغییرناپذیر می شود . . . شکاف های سیاسی و اجتماعی در تمام سطوح[و چنین جوامعی] از امنیت کم تری برخوردار[هستند](صص۲۳۳و۲۳۲)
  • «اینترنت قدرت نقش آفرینان غیر دولتی را . . . بیش تر تقویت نموده و فاکتورهای کلیدی در پخش قدرت بوده است(ص۲۰۵)

نگاهی به تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا و آنچه که در تجزیه کشور سودان اتفاق افتاده است، نشان از توجه سردمداران آمریکا به مبانی ترسیمی در گزارش است که، تا چه اندازه برای حفظ هژمونی خود در نظام بین الملل و گسترش سلطۀ فرانو، از این مبانی بهره برداری کرده و می کند. اگر نگاهی به تحولات اروپای شرقی بعد از فروپاشی نظامی دوقطبی و بروز انقلاب های رنگی در این کشورها که برپایۀ دموکراسی های نوپا، بنا گذاشته شد و آمریکایی ها و سازمان نظامی – سیاسی و فرهنگی ناتو را در حیاط خلوت روسیه تقویت کرد و آنچه که بر همین مبنا، بر پایه های دموکراسی نوپا شکل گرفته در کشور مصراتفاق افتاده و زمینۀ دخالت غربی – آمریکایی را فراهم آورده است که، انتظارات برآورده نشدۀ مردم از «مُرسی» مستمسکی برای ایجاد شکاف اجتماعی و سیاسی و کودتا شد.

     شکاف های طبقاتی نشأت گرفته از فقر و فساد و تبعیض و برنامه های کلان استعماری در بهره گیری از اقوام و مذاهب توسط مستشرقین، مسبوق به سابقه است، شعار استعماری «تفرقه بینداز و حکومت کن» بیانگر بسیاری از تحولاتی است که در مناطق مختلف جهانی و بخصوص در منطقه غرب آسیا و آفریقا، قابل رد یابی در تحکیم سلطۀ فرانو است. ابزاری که به کمک این سیاست استعماری نوین آمده و به عنوان مبانی ذکر شده، تقویت و استفاده از فضای مجازی و اینترنت است که، با تکیه بر آن، قدرت نرم آمریکایی – صهیونی ، پی گیری شده و خواهد شد.

ب) تهدیدات مبنایی؛

     آنچه از تهدیدات کلان در چشم انداز ۲۰۳۰ برای حاکمیت سیاسی این کشور در صفحات ۴۲و۵۳ گزارش قابل توجه است، مربوط به کاهش جمعیت جوان و امکان شکوفایی اقتصاد کشورهای کلمبیا، مصر، اندونزی، ایران، آفریقای جنوبی، مکزیک، ترکیه و . . . ذکر شده است. البته؛ جذب نخبگان از سراسر جهان و بخصوص از کشورهای جهان سوم در دستور کار قرار گرفته است. لیکن، با آنچه مد نظر است، فاصله معنی داری خواهد داشت و هویت آمریکایی را تهدید می کند.

     مطلب قابل تأمل در تناقضی که نشأت گرفته از شعارها و سیاست های عملی این کشور است؟ پیشرفت سایر ملت ها با افول آمریکایی ارتباط تنگاتنگی در گزارش مشهود است! و می توان بعنوان تهدید مبنایی علیه منافع ملی کشورمان مورد توجه نخبگان و سیاستمداران کشور قرار گیرد.

پ) راهبردها؛

از میان راهبردهای متعدد طرح شده در سند چشم انداز ۲۰۳۰م، سه محور متناسب با این گزارش قابل تأمّل است:

راهبرد اوّل ) در صفحات ۲۹و۴۸ گزارش، با اشاره به اهمیت اینترنت، شبکه های مجازی و جنگ سایبری که، در مجموع با مدیریت منسجم و ملی سایبری به ریاست ژنرال چهار ستاره(الکساندر کی) که جایگاهی بالاتر از رئیس ستاد مشترک این کشور دارد، نشان از اهتمام ویژۀ این کشور در توجه به این راهبرد دارد و هدف آن تلفیق شبکه های مجازی و اجتماعی و دست کاری جریان فکری و عقیدتی ملت ها و جوانان و نفوذ در لایه های اجتماعی جهت تأثیرگذاری و عمق بخشی به شیوۀ نرم و فرهنگی دارد.

راهبرد دوّم ) در توجه به صفحات ۴۹و۱۴۳گزارش، راهبرد آمریکا در بهره گیری از نقش آفرینان غیر دولتی با هدف به زیر سئوال بردن مشروعیت نظام های مخالف و غیر همسو و به زیر سلطه آوردن ملت ها، پی برد. مطلب قابل تأمّل، توجه و بهره گیری این کشور به چندپارگی های قومی و مذهبی در رسیدن به اهداف سیاسی و نظامی است که، هم اکنون در منطقۀ غرب آسیا قابلیت استناد دارد، و در همین گزارش به مرزهای سوریه و عراق اشاره کرده، که به این شیوه می تواند برداشته شود. مطلبی که نشان از راهبرد اساسی این کشور در اجرای نقشۀ راه خاورمیانۀ مورد نظر آمریکا را می رساند.

مطلب قابل تأمل در این راهبرد که، از مدتها قبل اجرایی شده، مربوط به برنامه آمریکا در اسلام هراسی و ایجاد مشروعیت برای دخالت های نظامی و سیاسی است. تقویت اسلام طالبانی و مشروعیت بخشیدن به جنگ نیابتی است که هم اکنون در کشور سوریه و در بمب گذاری های عراق و در غلبه بر اخوانی ها در مصر می تواند مورد اشاره و استناد قرار گیرد.

راهبرد سوم ) مربوط به برنامه های سخت و نیمه سخت این کشور در صفحات ۱۲۸و۱۸۱گزارش، منعکس است. نقش جاسوسی را درموفقیت های سیاسی و نظامی این کشور در ابعاد مختلف ذکر کرده و بر توسعۀ هرچه بیشتر آن تأکید دارد، و در ابعاد سخت نظامی به گسترش رباتیکی جنگ، نقش نیروی هوایی و توسعۀ هواپیماهای بدون سرنشین تأکید کرده است. نگاهی به استفاده ارتش آمریکا از انواع پهپاد در افغانستان، پاکستان و یمن و افشاگری های «اسنودن» موید این راهبرد می تواند باشد.

راهبرد چهارم ) نگرانی از افول اقتصاد آمریکا، دغدغۀ اصلی شورای اطلاعات ملی آمریکا در گزارش منعکس شده است. و چشم انداز مثبتی را در سطح جهانی پیش بینی نمی کند و ظهور اقتصاد قدرتمند چین که گوی سبقت را از این کشور ربوده، یکی از نگرانی های سران کاخ سفید است. فلذا، در صفحه ۲۰۹سند چشم انداز، توصیه می کند که ؛ «اقتصاد قوی تر آمریکا متکی بر تجارت در زمینه خدمات و تکنولوژی پیشرفته باشد.» تا بتواند در صحنه رقابت آیندۀ اقتصاد جهانی برتری خود را حفظ نماید.

ت) محورهای تقابل با ایران؛

خط تقابل با جمهوری اسلامی ایران، در سند چشم انداز ۲۰۳۰یکی از دغدغه های اساسی تهیه کنندگان گزارش است و نگرانی از قدرت فزایندۀ ایرانِ اسلامی باعث شده تا موضوع ایران بشکلی پررنگ و در ابعاد مختلف مطرح شود، القای ایران هراسی با هدف یارگیری از کشورهای منطقه نکته اساسی مستتر در گزارش است، نگرانی آمریکایی ها، به اختصار در محورهای زیر قابل بررسی است:

محور اول؛ دغدغۀ پیشرفت ایران است، نگاهی به صفحات ۱۱۸،۱۲۵و۱۴۳گزارش، به صراحت از موفقیت ایران در حفظ اقتدارش را با منافع غربی ها در تعارض فرض کرده است، و به زیرکی سعی شده این موفقیت را در توسعه سلاح های هسته ای بیان و ایران هراسی را القا نماید. و با اشاره به این که ایرانیان صاحب یک دموکراسی نوپا هستند و آسیب پذیر. فلذا، رقابت ها بین ایران و همسایگان از ناحیه توسعه سلاح های هسته ای(ایران هراسی)، موجودیت نظام اسلامی را تهدید می کند و درنهایت باعث بی ثباتی فزاینده در خاورمیانه را درپی خواهد داشت. نکتۀ ظریف این محور؛ القای یک تحلیل به برخی جریانات منفعل و سازشکار داخلی است که، پی گیری انرژی هسته ای باعث رقابتی در منطقه می شود که، جمهوری نوپای اسلامی – ایرانی، توان ایستادگی را از دست می دهد و تحمل هزینه های غیرقابل وصف می تواند امنیت ملی کشور را با خطر جدی روبرو کند، و به این طریق سعی در تحریک تعارض بین جناحی و . . . در ایران دارد.

محور دوم ؛ فضای مجازی و تدبیر ایرانیان در راه اندازی اینترنت ملی است که، در صفحه۱۳۲گزارش، مشهود است. با اشاره به «آف لاین» شدن در استفاده از شبکه مجازی، مجبور به سخت شدن کارها خواهد شد. مطلب اساسی که آمریکایی ها را نگران کرده است، تدبیری است که باعث ایجاد سد نفوذ مطمئن برای حضور نامیمون شبکه های جاسوسی و عملیات نرم غربی – آمریکایی است که، البته با سرعت بخشیدن در رفع موانع فنی شبکه ملی اینترنت، می توان در صحنه رویارویی سایبری، صهیونیسم بین الملل را ناکام گذاشت.

محور سوم ؛ اردوگاه مقاومت، ناکامی راهبردی رژیم صهیونیستی در تقابل نظامی و سیاسی با حزب الله و حماس، بهم خوردن محاسبات نظامی در جنگ نیابتی که با هدف ضربه زدن به خط مقاومت صورت می گیرد، سیاست های سلطه طلبانه آمریکایی و رشد رادیکالیزم و افراط گرایی که در صورت خارج شدن از کنترل منافع غرب و موجودیت رژیم صهیونیستی را به خطر اندازد. و بالاتر از آن بی نتیجه بودن و حتی گرفتن نتیجه عکس از تحریم های ایران، سیاست های خاورمیانه ای آمریکا را متوجه ضعف بزرگ رژیم جعلی اسرائیل کرده است. فلذا، راه اندازی مجدد مذاکرات سازش با هدف پایان دادن به درگیری اسرائیلی – فلسطینی و رضایت دادن به تشکیل حکومت مستقل فلسطینی در کنار کمک رسانی به تخریب هرچه بیشتر کشور سوریه با هدف واداشتن ایران و اردوگاه مقاومت به یک عقب نشینی استراتژیک صورت می گیرد که، در صفحه ۱۴۸ گزارش، منعکس است.

محور چهارم ؛ خط تقابل ایرانی – عربی، یکی از محوری ترین برنامه های عملیاتی آمریکا در مهار امواج انقلابی نشأت گرفته از ایران اسلامی، با توجه به صفحات۲۲۲،۲۲۱و۱۴۹گزارش، قابل تأمل و در حال اجرایی شدن است. آمریکایی ها سعی می کنند، با حفظ وضع موجود و کمک به پادشاهی های وابسته در کشورهای عربی، هزینه کنترل مصر و سوریه را تأمین کنند که در نهایت به امنیت رژیم غاصب اسرائیل کمک می کند و از سویی انگیزه این رژیم ها را در تقابل با محور مقاومت و ایران در مسیر افزودن به یک جنگ سرد ایرانی – عربی، پی گیری کند. جنگ سردی که جانمایۀ آن را دامن زدن به اختلافات شیعه و سنّی و با تشدید فرقه گرایی به نهایت تقابل ایران و عربستان منتهی می کند و در صورت خارج شدن از کنترل می تواند به درگیری باز در منطقه منجر شود.

محور پنجم ؛ مربوط به تحولاتی است که با محوریت کردستان در حال شکل گیری است. در صفحه۲۳۸سند چشم انداز۲۰۳۰، از بازترسیم مرزهای خاورمیانه با ظهور کردستان بحث شده و در صفحه۲۳۹، آسیبی که تمامیت ارضی کشور ترکیه متحمل می شود، قابل توجه است و مهم تر از آن اشاره به منازعه ای دارد که در صورت تحقق چنین فرضی با همسایگی اش، یعنی کشورمان ایران با آن مواجه خواهد شد.

نتیجه؛

در گزارش شورای اطلاعات ملی آمریکا که، سعی شده چشم انداز بیست ساله ای را برای ریاست جمهوری این کشور تنظیم کند، از جامعیتی که بتواند سلطۀ سیاسی – نظامی آمریکا را در اقصی نقاط جهان حفظ و آن را گسترش دهد، برخوردار است. لیکن، در این مختصر سعی شده، بخش هایی از گزارش که بطور مستقیم و غیرمستقیم با امنیت ملی کشورمان مرتبط است، واکاوی و ارائه گردد، و بطور طبیعی می تواند فراتر از این مقال نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این مختصر سعی کرده با استناد به گزارش مذکور، نشان دهد که، آمریکایی ها برای مهار انقلاب اسلامی و کنترل ایران، راهبرد اساسی، چند وجهی و بسیار پیچیده ای را در دستور کار قرار داده است و سعی دارند از همۀ ظرفیت های موجود منطقه ای و جهانی و بشکل نیابتی در تسهیم هزینه های عملیاتی و عمدتاً نرم، استفاده کنند. و نویسنده معتقد است؛ رونمایی این تهدیدات و تنظیم راهکارهای مقابله ای و بصیرت افزایی ملی بر همۀ فرهیختگان و تصمیم سازان و تصمیم گیران این کشور در سطوح مختلف، فرضی است انقلابی، ملّی و تاریخی.

۲۲/۰۵/۱۳۹۲ – ذوالفقار صادقی

برای مطالعه بیشتر، مراجعه کنید به؛

۲۰۳۰ در نگاه شورای اطلاعات ملی آمریکا (GLOBAL TRENDS 2030)/ ترجمه و تحلیل: احمد وخشیته، عارف حاجی ئی. با مقدمۀ دکتر جواد منصوری. انتشارات امجد؛ لبنان- بیروت، چاپ۲۰۱۳م.

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *