پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

پرسش و پاسخ سیاسی (۵)

رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ وَجادِلهُم بالَّتی هِیَ اَحسَنُ اِنَّ رَبَّکَ هُوَ اَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبیلِهِ وَ هُوَ اَعلَمُ بِالمُهتَدین (النحل ۱۲۵)

بخوان به راه راست پروردگارت بحکمت و پند خوب و مجادله کن با ایشان بآنچه آن بهتر است به درستیکه پروردگار تو اوست داناتر بآن که گمشد از راهش و اوست داناتر به هدایت یافتگان.

آغاز:

     رزمندگی بیش و پیش از هر ادعایی در دریایی ایثار و صداقت و جانفشانی دفاع مقدس رنگ و لعاب گرفته و معنی یافته است و اکنون که در کتابت آن و در بگارگیری آن برای تبیین در دفاع از نظام جمهوری اسلامی و یا هر عنوان دیگری، یادآور دفاعی که در صیانت از تمامیت ارضی کشور و انقلاب اسلامی است و در آن ارزش‌های نهادینه در طول سالیان دراز قبل از انقلاب که اسلام و حاکمیت آن بر همان پایه‌ها که شعارش داده شده استوار گردیده و حال که ۴۴سال از پیروزی انقلاب می‌گذرد، واژه رزمندگی اصالت خود را مدیون خون هزاران شهیدی است که در رونمایی آن جان عزیزشان را فدا کرده‌اند و بازماندگان و مدعیانی که به هر بهانه‌ای این مهم را سرلوحه شعائر خود ساخته‌اند، رسالت سنگینی است که متوجه باشند.

     عنصری به‌نام فضای مجازی در فضای سیاسی کنونی بیش از همه رسانه‌هایی که بودند پیشی گرفته و اثرگذاری خود را علی‌رغم همۀ محدودیت‌ها  به اثبات رسانیده است و شده محل تعاطی افکار و اندیشه‌ها تا خالی کردن عقده‌ها و قطبی کردن جامعه، فضای ابهام آلودی را شکل داده که نسل کنونی در آن حیران و بعضاً به ویرانی کشیده می‌شوند، جای تأسف در این وادی هزینه کردن‌هایی است به‌نام شهدا و یا در دفاع از نظام اسلامی و در اصل به‌کام منافع گروهی و باندی و جناحی!

«سوگواران تو امروز خموشند همه     که دهان‌های وقاحت به خروشند همه»

«گر خموشانه به سوگ تو نشستند رواست     زان که وحشت زدۀ حشر وحوشند همه»

     رزمندگی انگاره‌ای است سازنده و نشأت گرفته از مفاهیم بنیادین که سالیان سال در حسرت شکل‌گیری نظامی مبتنی بر صداقت، صراحت و شهادت در ریشه‌کنی ظلم و رهایی از ظالم، ایثار و فداکاری در شکل دادن حاکمیتی بر مبنای علم و آگاهی و آزادگی در نفی دیکتاتوری و استبداد و استکبار که در شعار محوری استقلال و آزادی نمود یافتند و اگر امروز همان دوران که به «دهۀ شصت» معروف شده، به نوستالژی برای مدعیان رزمندگی شده است، آن را در خطر می‌بینند و به همین خاطر قبل از هر چیز بایستی به این سؤال جواب داده شود که چرا به خطر افتاده است؟ مگر می‌شود؛ صداقت، شهادت، وفاداری و … به فراموشی سپرده شود!

     به‌نظر می‌رسد، این مفاهیم «بیش از آن‌که بر مبنای ارزش‌های ذاتی‌شان پایدار باشند، با توجه به کارآمدی‌شان»(فاضلی،محمد:۱۳۹۹: ۱۳۰) به حیات اجتماعی و سیاسی رنگ و لعاب می‌بخشند و اثرگذارند و اگر احساس به خطر افتادن‌شان می‌کنیم، بایستی یکبار دیگر از خود سؤال کنیم که چه اتفاقی افتاده است و به همین خاطر «بهتر است به‌جای تلاش منظم و مکانیکی، سعی در درک تفاوت‌هایمان داشته باشیم»(رابرت گرین:۱۳۹۸: ۳۲۰) چرا که افکار بشر  جاودانی‌تر شده و به صورت پدیده‌ای فرار، غیر قابل تصرف و انهدام ناپذیر و از این پس دیگر اندیشۀ بشر جزیی از هوای محیط است»(ویکتورهوگو:۱۳۹۵:۱۴۷).

     رزمندگی در عصر کنونی و در گردونه سیاست و سیاست‌ورزی اگر احساس نوستالژیک دهۀ شصت را دارد، بایستی به آن حق داده شود؟ چرا که انگاره رزمندگی با پیدایش وضعیت آنومیک منبعی شده برای نگرانی، رزمندگی همان انسجام دهۀ شصتی را به‌وجود آورده بود که در آن انسجام اجتماعی و وحدت ملی در فضای یکدست شده مثال دیگری را در تاریخ ایران نمی‌توان بر آن یافت. در چنین فضایی و با غلبه انگاره رزمندگی بود که غلیان ایدئولوژیک با قهرمانانش هنوز هم جایگاه رفیعی دارند و در حافظه تاریخی این ملت اثرگذار شده و به همین خاطر روایت کنونی در فضای مه آلود و توسط مدعیان رزمندگی را بعضاً برنمی‌تابد، برنمی‌تابد که مدعی رزمندگی دهن دریده و به جای حضور حکیمانه در فضای رسانه مثل اعراب بدوی کاری جز هتک هرمت و برچسب زنی با دهان‌های وقیح نداشته باشند! چرا که غنای معنایی رزمندگی با عقلانیت ابزاری و با مناسکی کردن اسطوره‌هایی که از بطن دین و برخواسته از ارزش‌های اصیل سروکار دارد، و به همین خاطر «کاریزماسازی  با هر قالبی، خیلی زود به بن‌بست»(فاضلی،محمد:۱۳۹۹) می‌رسد. بنابراین؛

     اگر تکیه‌گاه مسائل اساسی که یک رسانه در پیش می‌گذارد، تضادهای اجتماعی است، پس می‌توان و باید آن‌ها را در متن کنش و به لحاظ عملی مطرح کرد و نه در رویای آرمان‌شهری. این‌گونه رویکردها انسان‌ها را از ستیزهای واقعی که ریشه در گذشته و تاریخ دارند منحرف می‌کند(دانا:۱۴۰۱: ۱۷۵) [و دُچار] وهم و خیال درون‌ساز و برون‎پرور(همان:۱۷۶) می‌کند. بنابراین  کسانی که با پرچم رزمندگی در گردونه سیاست قصد نقش‌آفرینی دارند و در فضای مجازی عرض‌اندام می‌کنند و می‌خواهند به راه رستگاری کمکی کرده باشند «در این عرصه‌ی آزمون، جز از راه بازتاباندن واقعیت‌های اجتماعی، ریشه‌های درد و تجربه اجتماعی مردم برای بهروزی چگونه می‌تواند از وادی وهمِ سربه‌زیرانه بیرون آیند(همان:۱۷۶) در حالی که متوجه نیستند در وادی «قواعد عمل‌گرایانه (پراگماتیک)، تاکتیک و مانورهایی را که به‌نظر مؤثر می‌آیند، توصیه می‌کنند، بدون آن‌که هم‌واره به قواعد اخلاقی بازی توجه داشته باشند.(کلود ریویر:۱۳۸۶: ۱۷۲)

متن پرسش و پاسخ:

     این مقدمه با توجه به متونی که در شماره‌های قبلیِ «پرسش و پاسخ سیاسی» آورده شده و هم‌چنین آن‌چه در نمونه دیگری که در ذیل آورده می‌شود، تنظیم شده است. صاحب این قلم، رزمندگی را در تعریفی می‌داند نه در قالب‌های تنگ جناحی، باندی و گروهی و عمدتاً تندروانه که، تلاش در توسعۀ دایره حقیقت می‌داند، حقیقتی که می‌تواند و توانسته از بطن مردمان این سرزمین از هر قشر و طایفه و وقوم و مذهبی درآید، چنان‌چه در دفاع مقدس تجربه شده و رزمندگی با مردم و در مردم که طرف درست تاریخ است معنی پیدا می‌کند و رزمنده کسی است که در ورای رویدادها در تلاش معرفت‌شناسانه بر توسعۀ آگاهی و آزادی و آزادگی بکوشد.

     این قسمت از پرسش و پاسخ سیاسی، مربوط به ۵مهر۱۴۰۲ است، توصیفی است از آن‌چه در مقدمه آورده شده، جَدلی است در کانال تلگرامی دوست و همکار و رزمنده‌ام مدتی را سپری کرده‌ام، عین آن جهت بهره‎‌برداری به شرح زیر است:

تقی‌زاده:

     فهرست بدهی‌های دولت روحانی که توسط دولت سیزدهم تسویه شد،

     دولت روحانی به علت ناتوانی در فروش نفت و کاهش شدید درآمدهای نفتی به استقراض‌های گسترده‌ای روی آورد تا کسری بودجه خود را دفع کند…

     دولت رئیسی از زمان شروع کار خود مجبور بوده که اقدام به تسویه … تاکنون ۵۵۰هزار میلیارد تومان… این پایان کار نیست.

یوسف:

     لطفاً مثال را با مصداق بفرمایید، صرف شعار قابل پذیرش نیست.

من خطاب به یوسف نوشتم:

  • یکی گفت ۳روزه بورس را رونق می‌دهد، شد رئیس بنیاد شهید،
  • دیگری گفت ریال ایران را با معدل ۱۹و خورده‌ای ارز معتبر دنیا می‌کند، اقتصاد را دادند دستش،
  • یکی گفت مشکل مملکت از تحریم نیست از بی‌عرضگی است، شد شهردار تهران،
  • سرکرده‌شان گفت تورم را نصف و بعداً تک رقمی می‌کند، شد رئیس جمهور،
  • از روزی که قدرت گرفتند مشغول آزاد کردن دلار هستند، آخرش معلوم شد بایستی با اجازه ارباب هزینه شود…
  • این همه مصداق، حرف یامفتی که من باورش کنم چرا زده نشود، و شما سؤال کن که؛ آقا مصداقی حرف بزن.

پورحسن خطاب به من:

     چقدر اصلاح‌طلب.

یوسف خطاب به من:

     کسی‌که برای صندلی ریاست جمهوری به تتلوی فاسد متوسل شود از هواداران چه انتظار.

خطاب به پورحسن نوشتم:

     اگر بیزاری از دروغ اصلاح طلبی است باعث افتخار است که در حفظ باورهایم به همین رسیده باشم کفایت می‌کند.

رزمنده بودن اگر به اصولگرایی است، عطایش را به لقایش بخشیدم.

پورحسن:

     عزیزی برادر، هنوز هم نتوانسته‌ام هضم کنم به هر حال واقعیت را باید پذیرفت.

تقی‌زاده خطاب به یوسف:

     با سلام و درود آقای یوسف‌زاده، [رئیسی] برای صندلی ریاست جمهوری آبرویش گذاشته و خودش هم در اول دولت اعتراف کرد کسی که به زمین شخم شده و مین‌گذاری با تله‌های انفجاری، دولت تحویل گرفته و هم‌فکران دولت بنفش خوب می‌دانند چه بلایی بر سر این ملت آورده‌اند خدا ازش نگذرد و خون شهیدان زمین‌گیرشان کند.

خطاب به پورحسن نوشتم:

     من که جنگی با واقعیت ندارم، با این‌که سال‌ها باورم شده بود ماکیاولیسم در این کشور واقعیت ندارد، و حال در قالب جناح‌های عمدتاً به نام و شعار حزب‌الهی توسط اصول و اصلاح داده می‌‍‌شود، مشکل دارم، چون رزمندگی را مساوی با جویای حقیقت می‌دانم، برای خوشایند کسی حرف نمی‌زنم.

پورحسن:

     تفکر عمیق و تشکیلاتی باید داشته باشیم، روشنفکری فرصت طلبانه را تهییج می‌کند و دستاوردها را پایمان می‌نماید.

نوشتم:

     شما که از واقعیت حرف زدی و این که بایستی قبول کنیم، بایستی به این سؤال پاسخی داشته باشی البته از جایگاه یک رزمنده که دفاع مقدس را می‌دانی و نه آلت دست سیاستمداران؛ سؤال این که: چگونه است که امام حسین(ع) تن به واقعیت حکومت اموی که به‌نام اسلام حکمرانی می‌کرد، نداد؟! و یا قدرت جهانی آمریکا که واقعیتی است، چرا علیه‌اش هزینه پرداخته می‌شود، اصلاح‌طلبی که واقعیتی است چرا علیه‌اش موضع می‌گیری و … من به این کلام رهبری اعتقاد دارم که فرمودند «شیشه را با دستمال کثیف نمی‌شود پاک کرد…»

     حال، اختلاس‌ها که واقعیتی است، سکوت مدعیان حزب‌الهی‌گری پذیرش واقعیت است یا مربوط به کار تشکیلاتی است، در هر صورت دون شأن ادعای رزمنده بودن است

پورحسن:

     این که با دستمال کثیف نمی‌شود شیشه را پاک کرد حقیقتی است که همه به آن اعتقاد داریم.

مسئله دفاع از نظام فراتر از این حرف‌هاست نشان به آن نشان که حاج قاسم عزیز فرمود: جمهوری اسلامی حرم است.

وگرنه ایرادات زیاد است و حرفی نیست. من عمری مزاحم شما و دفترتان بودم و خودتان می‌دانید طعم تلخ مبارزه با فساد را چشیده‌ام و ناملایماتی دیده‌ام، اما هرگز لحظه‌ای به نظام و رهبری شک نکرده‌ام و همین به ما روحیه ایستادگی و استقامت می‌دهد.

نوشتم:

     این که جمهوری اسلامی حرم است و بایستی از آن دفاع کرد و یا رهبری و نظام، بحثی است فراتر از این مکالمه و یا مجادله است، و بحث بر سر تکفیر و تفسیق و حق به جانب نشان دادن خود که توسط طیفی قدرت طلب کانالیزه می‌شود و البته با هزینه کردن از شهدا، مسئله‌ای دیگر. لیکن،

     به جمله شما که با واقعیت بایستی کنار آمد، بشدت موافقم که؛ این واقعیت‌ها هستند که منافع ملی این کشور را تعیین خواهند کرد و نه چیز دیگر که عوام فریبی بیش نبوده‌اند و تاریخ انقلاب همین را نشان می‌دهد.

پورحسن:

     من هم برای همین گفتم برایم قابل هضم نیست و نمی‌توانم باور کنم اصلاح‌طلب باشی، فکر کنم بیشتر بخاطر روشنفکری است.

     سال ۸۶ حضرت آقا به ما فرمودند: محافظه‌کار نباشید اما هوشیار باشید و پازل دشمن را کامل نکنید. خیلی حرف‌های حقی وجود دارد، گفتنش برای دشمن بلندگو شدن است. پای‌مان را که می‌گذاریم زمین خوب نگاه کنیم سست نباشد که فرو برویم.

انجام:

     این‌که رهبری از جهاد تبیین گفتند منظورشان چیست؟ رزمنده‌ای که در این وادی وارد گود سیاست می‌شود چگونه آن را تفسیر می‌کند، سؤال بزرگی است که بایستی پاسخ داده شود. کنده شدن از واقعیات جامعه و دفاع از خیالات سنجش ناپذیری که انگاره جامعه ناپذیری را تداعی می‌کنند و در انتها مردمی هستند که رزمندگان از بطن آن ظهور کرده‌اند و حال با این ناپختگی‌ها به خاک مذلت اقتصادی و سیاسی نشاندنشان دون شأن رزمندگی است، باور به این داشته باشیم که تحقق آرمان‌ها اگر از متن واقعیات نگذرد فاجعه خواهند آفرید.

 

۸آبان۱۴۰۲ ذوالفقار صادقی

 

منابع:

  1. قرآن کریم،
  2. فاضلی، دکتر محمد (۱۳۹۹)، ایران بر لبه تیغ، چاپ نهم، انتشارات، روزنه،
  3. رییس دانا، دکتر فریبرز (۱۴۰۱)، چند کاوش در سیاست و جامعه، چاپ دوم، انتشارات، گل آذین،
  4. رابرت گرین (۱۳۹۸)، ۳۳استراتژی جنگ، ترجمه: مرجان ایزدی؛ انتشارات، آریان،
  5. ویکتور هوگو (۱۳۹۵)، کوژپشت نتردام، ترجمه؛ جواد محیی، انتشارات، آتیسا،
  6. کلود ریویر (۱۳۸۶)، انسان شناسی سیاسی، ترجمه؛ ناصر فکوهی، چاپ سوم، انتشارات؛ نی.

 

 

 

 

 

 

About ذوالفقار صادقی

Check Also

فلسفه زندگی – ۲۰ قیاس ؟!:

زندگی را فلسفه‌ای اگر نباشد تلخی‌آفرین و اُمیدفرساست، این قسمت در ادامه سلسله مطالبی با همین عنوان (فلسفه زندگی) و این با تحت عنوان «قیاس»، مقایسه‌ای است که در علوم پایه تجربه شده با آن‌چه در سیاست و اجتماع به آن مواجه هستیم، به امید روشنی بخشی زندگی اجتماعی که در آن هستیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *