پروفسور رشید بن عیسی، ( ۲۹فروردین۱۳۹۶)
نگاه نو – بدون شک شناخت تروریسم از نوع داعشی و القاعده ای که امروزه خواسته یا ناخواسته اهرمی در دست قدرت های فرامنطقه ای برای رسیدن به اهداف سیاسی شده اند نیاز به واکاوی ابعادی دارد و یکی از مهمترین راه شناخت و درمان این بیماری خطرناک آشنایی با زمینه های اجتماعی و سیاسی این مسئله است و متن انتخابی با همین هدف برای بهره بردای چینش شده است.
ابعاد پیدا و پنهان گرایش برخی از تازهمسلمانان کشورهای غربی به «داعش» در گفتوگوی زیر با پروفسور رشید بن عیسی، استاد دانشگاه سوربن، مطرح شده است.
پروفسور رشید بن عیسی متولد سال ۱۹۴۲ الجزائر است. او با بورسیه دولت الجزایر برای تحصیل به فرانسه رفت و در کلاسهای درس استادانی چون هنری لاوست حاضر شد و در سه رشته تاریخ، علوم اجتماعی و ادبیات تطبیقی مدرک کارشناسیارشد علوم سیاسی و دکترا گرفت. بن عیسی هم اکنون ساکن فرانسه و از استادان معتبر دانشگاه «سوربن» پاریس است. او از جمله نخبگانی است که پس از آشنایی با مکتب اهل بیت به تشیع گروید. بن عیسی که در میان دانشجویان به پروفسور بن شهرت دارد، به بیش از ده زبان مسلط است و مدتی هم کارشناس «یونسکو» بوده است. بن عیسی در دانشگاههای معتبری در امریکا، کانادا و آفریقا صاحب کرسی استادی و تنها استاد مسلمانی است که در مقاطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای فرانسه تدریس میکند.
• برخی از اندیشمندان دلیل گرایش مسلمانان غربنشین به جریاناتی مانند داعش را وضعیت نامطلوب زندگی آنان در کشورهای غربی میدانند. وضعیت مسلمانان در غرب چگونه است که میل به چنین رفتارهای افراطیای را شکل میدهد؟ برخورد غربیها با مسلمانانی که در این کشورها زندگی میکنند چقدر در گرایش آنها به گروههایی چون داعش تاثیر دارد؟
رشید بن عیسی: برخی از مسلمانان امروز ذلیلانه بر سر سفره کفار نشستهاند. مسلمانان نه برای تبلیغ فکرشان که برای به دست آوردن شغل به غرب میروند؛ زیرا کشورهای مسلمان در زمینه تامین شغل دچار مشکل هستند. عده زیادی از مسلمانان هم برای فراگیری دانش به غرب میروند، چون دانشگاههای آنها از دانشگاههای ما بهترند. عدهای حتی با رویای امنیت به غرب میروند، چون بسیاری از کشورهای مسلمان در ناامنی و استبداد به سر میبرند.
در هر حال مسلمانان در غرب به نیازمندانی تبدیل شدهاند که در بسیاری از موارد تحقیر میشوند. در فرانسه به یک مسلمان مانند یک ژاپنی نگاه نمیکنند. ژاپنی برای گردش به فرانسه میآید و مسلمان برای فرار از کشورش و پناه گرفتن در غرب. هر ماه چندین مسلمان تونسی و آفریقایی در دریاها میمیرند. بسیاری از مسلمانان چیزی ندارند که به واسطه آن در دنیا سرشان را بالا بگیرند. وقتی ذلت آمد، به دنبال آن خرابی و حقارت هم میآید. مسلمانان امروز در غرب در وحشت به سر میبرند و بسیار محتاج کرامتاند. هنگامی که انسان میبیند شاهزادگان پلید قطری و سعودی با صرف میلیاردها دلار هواپیما میخرند و از آن بر ضد مسلمانان استفاده میکنند، چگونه میتوان به مسلمانی خود افتخار کرد؟ امروز مسلمانان در فرانسه حتی یک دبیرستان هم ندارند و این در حالی است که یهودیان فرانسه صاحب چندین دبیرستان هستند و حتی به خاطر رعایت حالشان، هر چند روز شنبه روز درسی است، آنان تعطیل هستند و در کلاس حاضر نمیشوند و کسی هم در این روز از آنها امتحان نمیگیرد.
اما ما شش میلیون مسلمان در فرانسه میجنگیم تا برای خودمان قبرستان داشته باشیم و ما را در قبرستانهای مسیحیان دفن نکنند. حتی امروز هم برای مسلمانان ارزش چندانی قائل نیستند. گرایش مسلمانانی که در غرب زندگی میکنند به داعش و سایر جریانات تکفیری، بهنوعی واکنش به برخوردهای غرب با مسلمانان است.
• در مورد مسلمانان غربی شاید بشود گفت که رفتار نامناسب کشورهای غربی باعث تمایل آنها به جریاناتی چون داعش میشود، اما چرا برخی از نومسلمانان بهمحض پذیرش اسلام به گروههای تکفیری روی میآورند و برای جنگ در کنار داعش به عراق و سوریه میروند؟
رشید بن عیسی: امروزه دوران دینداری به سبک غربی در اروپا پایان یافته و غرب در جستوجوی معنویت حقیقی است. غرب واقعاً تشنه اسلام و معنویت است، اما مسئله این است که متاسفانه ما در صحنه حضور نداریم و یا اگر هستیم بسیار ضعیف عمل میکنیم. افراد بسیار زیادی معتقدند که اسلام زیبا و گوهر گمشده غرب است. من لیبی و الجزایر و بسیاری از کشورهای اسلامی را دیدهام. مسئله این است که بسیاری از این مناطق خراب و ویراناند. ما در سالهای گذشته به فکر حل مشکلات اجتماعی خود نبودهایم و در نتیجه به جوامع شکستخوردهای تبدیل شدهایم.
یکی از استادان من مرحوم مالک بن نبی در شصت سال پیش میگفت: «مشکل ما آموزش دوباره دین به مسلمانان نیست، چون مسلمانان به بسیاری از شعائر دینی پایبندند و مشکلی در نماز و روزه ندارند. موضوع مهم آموزش چگونگی فعالیتها و تعاملات اجتماعی به مسلمانان است».
زمانی در الجزایر آموزش در اختیار بسیاری از مبلغین مسیحی بود و برای اینکه بتوانید وارد دانشگاه شوید باید نامتان را تغییر میدادید. سه نفر بودند که ما گمان میکردیم مسیحی شدهاند. پس از سالها خانمی به من گفت که آنها مسلمان بودند و جز با تغییر نام خود نمیتوانستند به تحصیل ادامه بدهند.
مالک بن نبی میگفت: «باید به مسلمانان چگونگی فعالیتهای اجتماعی را آموزش دهیم.» امروز من دیگر نمیتوانم مانند سی سال پیش تبلیغ کنم، چون این کار درگذشته آسان بود. اسلام را مطرح میکردیم و قبول میکردند، اما امروز قبل از اینکه از اسلام سخن بگویید میگویند مسلمانها سر میبرند. بههرحال چه قبول کنیم چه نکنیم، از نظر غربیها اسلام آن چیزی است که مسلمانان انجام میدهند. باید اسلام را به آنها معرفی کرد. انقلاب اسلامی به این دلیل پیروز شد که در آن قتل و غارت نبود و در پشت هزاران «اللهاکبر»، اراده، کاریزما، کرامت و عظمت اسلامی نهفته بود.
امروز اگر حرف بزنید، کسی سخن شما را نمیشنود. امروز دین در غرب در آخر خط ایستاده است. ادیان دیگر چندان حرفی برای گفتن ندارند. تنها امکان برای غرب، اسلام است، اما خود ما مسلمانان مانع میشویم. جهان اسلام مانع گرویدن علاقهمندان به اسلام میشود. وقتی به ژاپن و یا کشورهای دیگری که حتی دین هم ندارند سفر میکنید، تقریباً هیچ چیزی شما را آزار نمیدهد. حرکات و رفتار آنها اسلامی است. من سه ماه در ژاپن بودم و ندیدم کسی داد بزند یا با دیگری مشاجره کند.
سلفیها ادعا میکنند که از طرف اسلام و با کلمات «الله و محمد» سخن میگویند و بسیاری را مسلمان میکنند. یک فرانسوی فقط دینهای اسلام، مسیحیت، یهود و بودا را میشناسد و وقتی میگویید شیعه، میپرسد شیعه یعنی چه؟ بر عکس ما، سلفیها از همان ابتدا میگویند: «الله و محمد.» در میان نزدیکان من کسانی بودهاند که از طریق سلفیها مسلمان شده و تصور کردهاند که اسلام همان عقاید سلفیهاست. البته آنها بعداً با اسلام حقیقی آشنا شده و تغییر رویه دادهاند.
من سی سال است که دارم از اسلام حرف میزنم و همه میدانند اسلامی که من از آن سخن میگویم با اسلامی که سلفیها میگویند، متفاوت است. نباید از اسلام دست بکشیم. این یک خطای استراتژیک است. داعشِ قاتل و سلفیها از اسلام سخن میگویند، نه از موارد مذهبی. همه میدانند اگر ایرانی از خدا و اسلام سخن بگوید، بدون شک اسلامی غیر از اسلام داعشیها و سلفیها مدنظر اوست.
مسئله مهم این است که اگر میخواهید با همه ویروسها مقابله کنید، باید بدنتان را ایمن کنید. صهیونیستها چند نفرند؟ اسرائیل در برابر عربها ویروس بسیار کوچکی است. حزبالله با دو هزار نفر ثابت کرد که اسرائیل باید از بین برود. امتیاز مهم حزبالله این بود که به دشنام دادن به استعمار اکتفا نکرد، بلکه خود را تقویت کرد.
• پس مسئله مهم در این موضوع زمینه اجتماعی و فکری کشورهای غربی است. آیا داعش در اروپا فعالیتهای اجتماعی هم دارد؟
رشید بن عیسی: داعش یک گروه بدوی است که فعالیت اجتماعی چندانی ندارد، اما همانطور که گفتم در حال حاضر وضعیت دینی و معنوی غرب به صورتی است که غرب گزینه قابل توجه دیگری غیر از گرایش به چنین جریاناتی ندارد. مخصوصاً با توجه به اینکه سلفیها با تکیه بر منابع مالی نفتی از سالها پیش مهمترین مراکز اسلامی در اروپا را تسخیر کردهاند و مراکز غیرسلفی و مخصوصاً شیعی در حد مطلوب تبلیغات نداشتهاند.
• به عنوان دانشمندی که در قلب اروپا زندگی میکند، راه اصلاح وضعیتی را که به تصویر کشیدید، چه میدانید؟ چگونه میتوان تشیع و اسلام را از وضعیت کنونی در غرب خارج کرد؟
رشید بن عیسی: در درجه اول واقعاً باید بتوانیم مشکل واقعی مسلمانان را چه در حالت کلی و چه در غرب بشناسیم و برطرف کنیم. ابتدا باید تبلیغات اصولی برای شناساندن «اسلام ناب» داشته باشیم و سپس باید مشکلات و خلل موجود در جوامع خود را برطرف کنیم. بهترین تبلیغ برای اسلام، اصلاح وضعیت اجتماعی مسلمانان است. ما از توجه به جزئیات غافل شدهایم و این غفلت تبعات بسیار زیادی برای ما داشته است.
نکته مهم دیگر این است که نباید از نقد بترسیم. اگر در جامعه خود با نقصی روبهرو شدیم، باید نقد کنیم و نگذاریم دشمن از اشتباهات ما علیه خودمان استفاده کند. شیعیان باید با روشهای اصولی به فکر تبلیغ دین و مذهب باشند و مسائل اجتماعی را فراموش نکنند. حتی در شهرهای بسیار مهم شیعه مانند کربلا نیز بسیاری از این امور نادیده گرفته میشوند.
به اعتقاد من برای مبارزه با داعش و دیگران، باید در کنار مقابلههای فکری، سیاسی و نظامی، به فکر مسائل خردتر نیز باشیم تا زمینههای جذب نومسلمانان به سمت ما فراهم شود. باید قبل اینکه از داعش سخن بگوییم، از کمکاریهای شیعیان در عراق بگوییم. داعش بهرغم همه مشکلاتی که پدید آورده، پدیدهای مقطعی است. مسئله مهم این است که شیعیان نباید در هیچ زمینهای ضعیف باشند و باید از جمیع جهات به فکر تقویت خود باشند.