داغ دل – مرهم دل (۲)

بسمه تعالی

 

داغ دل مرهم دل (۲)

    

     روایت شده است که ناصرالدین شاه قاجار علاقه مند عزاداری امام حسین (ع) بود ، هر روز دهه اول محرم در مسجدی که قبلاً سخنران و مداحش مشخص می شد با سران مملکتی در آن شرکت می کرد ، در یکی از همان مراسمات ( گویا عصر عاشورا بوده ) ، فردی ناشناس ، بی مقدمه رفت بالای منبر ، همه متعجب و برگزار کنندگان جلسه مضطرب بودند ؟! منبری با اشاره به رئیس شهربانی و سپس یکایک و با نام سران مملکتی را مورد خطاب قرار داده و می گفت : آی مردم ! من از این آقا ،‌فلانی و … نمی ترسم ! همه سراپا گوش بودند که این دیوانه است یا مجنون !؟ خطیب در آخر گفت آهای مردم ، من حتی از این ناصرالدین شاه هم نمی ترسم ، کمی مکث کرده و گفت می دانید از چه می ترسم ؟؟!

                                  ” از آن ترسم که آتش برفروزد         میان خیمه بیمارم بسوزد”

     کسی که همه را متعجب کرده بود ، با اشاره به عصر عاشورا و با تذکر سوزاندن خیمه گاه کربلا ، دست گذاشته بود بر داغ دل ، زخم کهنه سرباز زده بود ، در حالی که قطره های اشک از دیدگان سرازیر و دلها خون می گریستند ، خطیب مجلس را ترک کرده بود ، بدون اینکه مجالی به مخاطبینش برای شناسایی داده باشد ، غیر از گریه و آه چه مرهمی بر داغ دل شیعۀ آل علی(ع) ، کاش می فهمیدم .

 

 ذوالفقار صادقی

۱/۱۱/۱۳۸۵

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *