عراق و سیاست درگیری

بسم الله الرحمن الرحیم

عراق و سیاست درگیری

مقدمه؛

این روزها، نا امنی در عراق که از سوی گروه تروریستی «داعش» در جریان است، در صدر اخبار و مورد توجه قرار گرفته است. این که گروه تروریستی به نام «داعش» ابتدا در سوریه و در ادامه وارد عراق و به سرعت در شمال این کشور مناطق وسیعی را تحت کنترل خود درآورده است، ظاهری دارد و باطنی. به همین منظور دقت در روند امورات و بررسی ماهیت جریانات دارای اهمیت است.

     «داعش» مخفف عنوان «دولت اسلامی عراق و شام» است که، ظاهری مذهبی دارد و این که مرزهای شناخته شده را درنوردیده، دارای قاعدۀ ایدئولوژیک است و این مطلب را در ابتدا به اذهان متبادر می کند که هدفش احیای خلافت اسلامی و بازگردانیدن عظمت گذشته و پایان دادن به تفرقه در بین امت اسلامی خواهد بود. لیکن، و در عمل بشدت خلاف آنچه که تبلیغ می شود، اقدام می کند. به پشتوانه قدرت رسانه ای و مالی و سیاسی، اسلامی بودن اقداماتش را توجیه کرده است. این مطلب قصد تفسیر ماهیت تروریستی «داعش» را در اولویت ندارد. این مختصر، در ادامه مطلبی کوتاهی است که چندی پیش در سایت دولت ارائه کرده ام، یادآوری چند محور ضروری است.

نکته اول؛ جنگ علیه جمهوریت. در جریان درگیری ها در سوریه، شعار بر محور برچیده شدن خاندان «اسد» بعنوان کسی که به رأی مردم احترام نگذاشته و حاکمیت او دیکتاتوری و تحمیلی است، صورت می گرفت. و در نهایت وقتی مردم سوریه متوجه تزویر صحنه گردانان شدند به کمک حکومت آمدند و باعث شدند ابتکار عمل در صحنه های نبرد از کف تروریست ها خارج شود و روند ثبات و امنیت به نفع دولت و ملت سوریه بازگردد. حاکمیت در سوریه که از تهدیدات درس گرفته بود، موجودیت خود را به انتخابات گره زد. این بار، آمریکایی ها پیغام دادند «اسد» در قدرت بماند اما بدون برگزاری انتخابات!؟ به عبارتی ادعّای حمایت از مردم سوریه و نجات آنان از دست استبداد حکومتی تزویری بیش نبوده است.

     غربی ها که مدعی برچیدن دیکتاتوری و هدیه دموکراسی به مردم عراق هستند و در ظاهر پشتیبان روند دموکراتیک نشان می دهند که توانسته اند ارزش های آمریکایی را در عراق پیاده کنند، برای کمک به دولت قانونی برآمده از رأی مردمی در غلبه بر تروریسم سازمان یافته شرط می گذارند! و قبل از همه دولت عراق را مقصر می دانند که دولت مورد نظر آمریکا بر سر کار نیامده است؟! یعنی اگر انتخابات هم باشد و قواعد دموکراسی هم رعایت شده باشد. ولی، دولت مورد نظر آمریکا بر سر کار نیاید و منافع آمریکا را در سرلوحه سیاست هایش قرار ندهد، دموکرات هم باشد، حکم دیکتاتور دارد، التعّجّب.

نکته دوم؛ مربوط به شیوخ عرب با محوریت سعودی ها است. سیاست منطقه ای آمریکا با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و فروپاشی سیاست دوستونی «نیکسون – کیسینجر» فروپاشید. و مهم تر از آن ترد و نفی دیکتاتوری و ایجاد حاکمیت مردم سالاری دینی در ایران بود، که در صورت تثبیت و تداوم می توانست بعنوان الگوی جدید زمامداری بساط دیکتاتوری های پادشاهی را در منطقه برچیند. و یکی از علل تحمیل جنگ و مقاومت هشت ساله ملت ایران و شکل گیری مقاومت در منطقه یکی از مهمترین مسائل لاینحل برای پادشاهی ها در منطقه شد.

     در همین نگاه و نظر، تحولات سیاسی – اجتماعی در خاورمیانه با محوریت اسلام و مردم سالاری تثبیت شده در ایران نضج گرفت و می رود که بساط دیکتاتوری ها در منطقه را فرو ریزد. تونس، لیبی، مصر، و طبیعی است که شیوخ عرب برای بقای پادشاهی، علیه جمهوریت بشورند. بنظر، توجیه منطقی است که این شیوخ با قوام و توسعه جمهوریت و وارد شدن مردم در تعیین سرنوشت خود در عراق و شام و بحرین مخالفت کنند و آن را به شکست بکشانند، که در غیر این صورت موجودیتشان مورد هدف قرار می گیرد.

نکته سوم؛ مربوط به کشور ترکیه است، سیاستمداران اسلامگرای حاکم بر این کشور که در آغاز با سیاست به صفر رسانیدن مشکلات مرزی با همسایگان امیدهای تازه ای در منطقه از خود نشان دادند. یکدفعه، به فکر بازسازی خلافت عثمانی افتادند و در پیوند با عربستان و قطر در هدایت و سازماندهی تروریسم به سوریه اقدام کردند که، «اسد» با قواعد دموکراسی بر سر کار نیست و باید کنار رود! چگونه است که باسابقه ترین دموکراسی منطقه در پیوند با دیکتاتوری می خواهد مردمان سوری را از چنگال «اسد» نجات دهد؟! پیروزی اخوانی ها در مصر و سقوط دیکتاتوری مبارک، اینبار اسلامگرایان در ترکیه را به وجد آورد تا مدل خود را برای آینده مصر پیشنهاد دهند. اینجا بود که پیش گویی های دولت ترکیه اشتباه از آب درآمد و تعارض منافع با پادشاهی های عرب شروع شد و به زودی دموکراسی نوپای مصر سرنگون شد!؟ آیا ژئوپلیتیک به معادلات منطقه بازگشته است ؟!

     تروریسم داعشی و . . . در سوریه با شکست روبرو شده و می رود که به خط پایان خود برسد. لیکن، سیاست عثمانی گرایی نوین ترکیه هنوز در آغاز راه مانده، خلافت عراق و شام (داعش) یکی از ابزارهای اساسی است. خلافتی که دشمن قسم خورده اسلام، یعنی اسرائیل ار آن نمی ترسد! چه خلافتی؟

     نه تنها ترکیه از اغتشاشات سوریه بهرۀ مورد نظر را نگرفته، باعث شده در «حسکه» پشتوانه ای جدی برای پ.ک.ک، درست شود، اگر با اکراد به توافق نرسد، جمع کردن این مسئله با دشمنی که با دولت و ملت سوریه به پا کرده است، مشکل خواهد بود. بهترین راه هزینه کردن داعشی ها است که با ایدئولوژی خشک می جنگند و از طریق عراق از پشت سر اکراد سوری درمی آیند.

مطلب دیگر؛ ترکیه با دولت عراق مشکل دارد و بی مجوز آن قراردادهایی با کردستان عراق می بندد. لیکن، این همۀ ماجرا نیست؟ ادعای ارضی که در صورت پیروزی داعش و در صورت شکست، ادعای منافع در موصل و کرکوک دارد، داعشی ها در این منطقه باید وارد شوند و شدند. موضع گیری های سیاستمداراند ترکیه قابل تأمل است؟! یک چیز در محاسبات ترکها از قلم افتاده؟ کشیده شدن درگیری و ناامنی به نزدیک مرزهای ایران.

نکنه چهارم؛ خط خیزش و درگیری، اگر نقاط درگیری از کشور«یمن» را در نظر بگیریم به شرق عربستان، بحرین، عراق، سوریه و لبنان، خط معنی داری است که به حلال شیعی معروف شده است و حقیقتاً بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی، از ایران شروع و فعال شده اند و محور اساسی مقاومت علیه استبداد داخلی و سلطه خارجی جهت گیری دارد. اقدام دشمن در تحمیل جنگ هشت ساله علیه ایران تا شکسته شدن هیمنه آهنین صهیونیسم در جنوب لبنان و تا غزه، قابل تأمل است. فلذا، شکل گیری گروههای تروریستی چون داعش و النصره و ارتش آزاد و غیره، سازماندهی تروریسم بین المللی غیرقابل توجیه نیست. صحیفه امام جمارانی مان و خلف صالحش گهگاهی مرور شود که فرموده اند؛ «کمربندها را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده».

نکته پنجم؛ ایران، پیروزی انقلاب اسلامی در جزیره ثبات غربی برای اردوگاه سلطه غافلگیر کننده بود؟ علت آن را بایستی در ماهیت انقلاب جستجو کرد که بنظر در انبوه نظراتِ شناخته شده هنوز گَرد غربت از آن زدوده نشده و به همین خاطر همچنان انرژی بخش مانده است. ماهیتی که توانسته عمق استراتژیک فراموش شده ایران را احیا کند و هر روز نقش آن روشن تر می شود. مرور سخن بزرگان صهیونیسم، ابعاد و گستردگی برنامه های نظام سلطه، برای هر ایرانی و مسئول لازم است.

     در این شرایط حساس و آنچه ما را پیروز صحنه های درگیری نگه خواهد داشت، حفظ و تقویت موقعیت و ماهیت الهام بخش بودنمان است!؟ که دشمن نیز به آن پی برده است و با لاتر از آن در پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب گویا است، یعنی، اقتصاد و فرهنگ.

نکته ششم؛ نقش رهایی، آنچه در عراق مورد غفلت طراحان قرار گرفته است، پتانسیل رهایی که مردم عراق از آن برخوردارند، این ملت بعد از تحمل سال ها خفت استبداد و اشغالگری، و اکنون به نکته ای رسیده اند که سرنوشت خود را تعیین می کنند و به همین خاطر نمی توانند ننگ دیگری را قبول کنند. حضور آحاد مردمی جهت کمک به ارتش در تأیید همین مطلب است، یا شاید عمدی در کار باشد و تاریخ مصرف «داعشی ها» به پایان رسیده، سئوالی است که بایستی به آن پاسخ داده شود!؟

نتیجه؛ نکات شش گانه طرح شده، اشاره ایست به انبوهی از پیچیدگی آنچه در منطقه در حال وقوع است، طرح خاورمیانه بزرگ و نقشه راه صهیونی، پیچیده تر از آن است که بتوان بر اتمام و یا شکست آن تاریخ مشخصی تعیین کرد، راهبردی چند بعدی است با هدف تأمین امنیت اسرائیل و تضمین منافع ایالات متحده آمریکا و غرب و جا دارد توسط اندیشمندان واکاوی و در کمک به بصیرت افزایی ارائه شود. و این مختصر در همین نظرگاه قابل تفسیر خواهد بود. آنچه در عراق اتفاق افتاده بخشی از سیاست درگیری است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شروع و زمانی به پایان خواهد رسید که مشکلات به شکل ریشه ای حل شده باشد. و برهر فرد ایرانی و خصوصا مسئولین سیاسی – نظامی فرضی بالاتر از این نیست که بر اقتدار ایران در عمل و در تراز شعارهای انقلاب عمل کنند.

۲۷/۰۳/۱۳۹۳- ذوالفقار صادقی

برچسب ها؛

عراق، داعش، خاورمیانه، صهیونیسم

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *