هوس تجاوز(۳)

بسمه تعالی

هوس تجاوز(۳)

متن سخنرانی به مناسبت گرامیداشت هفتۀ دفاع مقدس

 

تبریک عرض می کنم ایام پرخیر و برکت بازگشایی مدارس و بهار علم و دانش را خدمت عزیزان حاضر، و همچنین گرامی می دارم ایام دفاع مقدس را که این روزها یادآور رشادت ها و جانفشانی های رزمندگان اسلام است. در مثل چنین روزهایی، در حالی که ایام جشن و سرور و علم و دانش بود و فرزندان این ملت جهت تحصیل علم پا به مراکز آموزشی می گذاشتند، ناگهان ارتش عراق و صدام دیوانه از زمین و هوا و دریا به کشور ما حمله کرد و باعث خسارت شد. دشمن تعدادی از مدارس، مراکز اقتصادی و فرودگاهها و مراکز نظامی را بمباران کرد و باعث به شهادت رسیدن تعداد زیادی از هموطنان ما و بخصوص دانش آموزان شد.

این که دشمن حمله کرده و رزمندگان اسلام در قالب ارتش و سپاه و بسیج در طی هشت سال دشمن را ناکام گذاشتند، همۀ ما می دانیم، ولی مهم تر این است که بدانیم؛ چه عواملی باعث شدند که صدام و ارتش عراق جرأت کند به کشور ما حمله نماید. کشوری با یازده میلیون جمعیت که آنموقع جمعیت ایران سی و شش میلیون نفر بود. وسعت عراق با کشورهای ترکیه، اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی اندازه کشور ما است، کشوری با چنین خصوصیاتی چطور جرأت کرده به ما حمله کند؟! مثل این است که یک بچه چند ساله ای بخواهد به یک کشتی گیر حمله نماید، خنده آور است.

بطور خلاصه و کوتاه، به عواملی که باعث جسارت صدام شد و همچنین عواملی که باعث پیروزی ما بود و الآن چکار باید بکنیم تا دشمن دوباره جرأت حمله به ما نداشته باشد،

 

الف) عواملی که باعث جسارت یافتن دشمن در حمله به کشور ما شد؛

 

  • پیروزی انقلاب اسلامی؛ آنموقع، کشورهای دنیا تقسیم شده بودند به دو گروه. یک گروه از کشورها از روس ها دستور می گرفتند و گروه دیگر از کشورها از آمریکا فرمان می گرفتند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شاه ایران از آمریکا دستور می گرفت، ضمن این که، تا آن موقع بمدت ۲۵۰۰سال در ایران شاهان بشکل موروثی حکومت می کردند، یعنی هر شاهی که از دنیا می رفت فرزندش را شاه می کردند، دیگر نمی گفتند این فرد را مردم قبول می کنند یا خیر، و یا صلاحیت حکومت کردن دارد یا ندارد. به همین خاطر ملت ایران به رهبری حضرت امام(ره) هم شاه را که نوکر آمریکا بود، بیرون کردند و هم گفتند که می خواهند مستقل باشند و نمی خواهند بعد از این به فرمان آمریکا و یا شوروی گوش کنند. به همین خاطر، انقلاب ملت ایران را هم امریکایی ها و هم روس ها قبول نکردند و تصمیم گرفتند انقلاب را به شکست بکشانند و دوباره شاه و یا فردی مثل آن را به حکومت بنشانند، از جملۀ اقداماتی که علیه ایران انجام دادند؛
  1. احزاب داخلی و ضدانقلاب را تحریک کردند و کشور را به آشوب کشیدند، در این منطقه حزب منحله دموکرات، کومله و در خوزستان حزبی بنام خلق عرب شروع کردند به بمب گذاری و مردم را اذیت کردن و کشتند، الآن که از اخبار می شنوید در سوریه مسلمانان را تحریک کرده اند همدیگر را به بهانۀ این که شیعه هستید، سنی هستید، کُرد هستید و . . . در ایران هم همین کار را کردند. ولی، مردم ایران، در قالب سپاهی و بسیجی و ارتشی در کنار هم و به فرمان حضرت امام(ره) ضدانقلاب را شکست دادند. وقتی آمریکایی ها دیدند از این راه نمی توانند انقلاب ما را شکست دهند، توطئه دیگری را راه اندازی کردند؛
  2. به کمک تعدادی از افسران فریب خورده و سلطنت طلب می خواستند کودتا کنند، قرار گذاشتند از طریق پایگاه قدرتمند هوایی نوژه در همدان، منزل امام(ره) را بمباران کنند، انقلابیون را دستگیر کنند و دوباره شاه را برگردانند. الآن که در کشور مصر اتفاق افتاده، مردم مصر انقلاب کردند، با انتخابات رئیس جمهور انتخاب کردند. ولی، چون رهبری مثل رهبر ما نداشتند، آمریکایی ها در عرض یکسال با توطئه و بوسیله ارتش انقلابشان را به شکست کشانیدند و الآن انقلابیون را زندانی می کنند و طرفداران آمریکا را از زندان آزاد و به حکومت برمی گردانند. در ایران چون رهبر باهوشی مثل امام(ره) بود و مردم از او اطاعت می کردند، اجازه ندادند کودتا به پیروزی برسد. وقتی توطئه آمریکا با شکست روبرو شد، صدام را تحریک کردند که بهترین فرصت است به ایران حمله کند،
  • عامل بعدی که صدام را تحریک کرد به ایران حمله کند؛ ضعف سیاسی حاکم بر ایران بود، در ایران دولت افتاده بود دست کسانی که بجای توجه به منافع کشور و مردم، فکر می کردند در دوستی با آمریکا می توانند مشکلات ملت ایران را برطرف نمایند. مسئولین دولتی افتاده بودند به جان همدیگر و جنگ قدرت شروع شده بود، هرکس به فکر خودش بود، غافل شدند از این که، در بیرون از مرزها، دشمنان این ملت نقشه می کشند، می خواهند حمله کنند و کشور را اشغال نمایند. و صدام وقتی دید مسئولین ما غافل هستند، فرصت پیدا کرد و به کشور ما حمله کرد.
  • عامل دیگر، ضعف نیروهای مسلح بود. شاه ارتشی تربیت کرده بود که فقط به او فکر می کردند، کارش شده بود حفظ تاج و تخت شاه. در صورتی که باید به مرزها نیز فکر می کرد و دشمنان کشورش را کنترل می کرد، به همین خاطر وقتی شاه از ایران فرار کرد و انقلاب پیروز شد، تعدادی از فرماندهان نظامی نیز از ایران رفتند. فرماندهانی که باید می ماندند و سربازان را هدایت می کردند و اجازه نمی دادند دشمن از مرزها وارد شود. فرمانده در ارتش، مثل مدیر مدرسۀ شماست، اگر مدیر به شما نگوید در صف بایستید، یا بموقع وارد کلاس درس بشوید، هرج و مرج می شود. آنموقع تعدادی از فرماندهان نظامی خیانت کردند و فرار کردند و باعث ایجاد هرج و مرج در ارتش شدند، ضمن این که؛ با پیروزی انقلاب تعداد شصت هزار درجه دار و افسر آمریکایی در ارتش بودند و به نیروهای نظامی ما فرمان می راندند و انقلابیون آن ها را بیرون کرده و باعث عصبانیت آمریکا شده بودند، به همین خاطر صدام به خیال خودش که ایرانی ها ارتشی ضعیف دارند و هرج و مرج شده است، جرأت پیدا کرد و به ایران حمله کرد.

 

ب) عواملی که باعث پیروزی ما بر دشمن شد؛

 

  • یک عامل وجود انقلاب اسلامی بود، مردم ایران به این خاطر انقلاب کرده بودند که؛ نمی خواستند استبداد و شاه حکومت کند، می خواستند آزاد باشند و خود برای کشور خود تصمیم بگیرند، می خواستند رئیس خود را با انتخابات تعیین نمایند، می خواستند مستقل باشند. نمی خواستند آمریکایی ها و روس ها در امورات کشورمان دخالت کنند، مردم می خواستند استقلال سیاسی خود را حفظ کنند و به همین خاطر حاضر بودند از انقلاب خود دفاع کنند. مطلبی که صدام و آمریکایی ها نمی فهمیدند، فکر می کردند با بمباران و با حمله و با کشتن و به شهادت رسانیدن تعدادی، مردم ایران می ترسند و تسلیم می شوند. ولی با شجاعت و مقاومت متحد شدند و در قالب بسیج و سپاه و ارتش، دشمن را وادار به شکست کردند.
  • عامل بعدی و مهم، وجود رهبری قدرتمند و آگاه بود که ما از آن به ولایت فقیه یاد می کنیم، و مردم به او(حضرت امام(ره)) اعتماد کردند و به فرمانش گوش دادند و رفتند به جبهه ها و دشمن را شکست دادند. اگر امروز می بینید دشمنان ایران علیه رهبر ما حرف می زنند، به این خاطر است که می خواهند این مهم را از دست ما بگیرند.
  • عامل دیگر پیروزی، حضور مردم در صحنه های انقلاب بود. مردم ایران در قالب سپاه و بسیج ضعف های نظامی را پُر کردند و به کمک نیروهای مسلح رفتند، و دشمن را شکست دادند. برعکس ارتش در زمان شاه، وابسته نبودند. خودشان تصمیم می گرفتند و به دشمن حمله می کردند، هنوز هم می بینید در مراسماتی مثل ۲۲بهمن یا روز قدس مردم در صحنه هستند. شاید شما بپرسید؛ ما که سنِ مان کمتر است، الآن که جنگ نیست،ما که نمی توانیم تانک درست کنیم، یا سرباز باشیم و . . . چطور می توانیم به نیروهای مسلح و کشورمان کمک نماییم؟! باید بدانید،الآن هم دشمن از طریق جاسوس هایش ما را کنترل می کند، اگر روزی ببیند شماها پایگاههای بسیج را خالی کرده اید، جرأت پیدا می کند به ما حمله کند، بنابراین کمک شما به نیروهای مسلح، حضور در پایگاههای بسیج و مراسمات بسیج است. دشمن اگر ببیند پایگاههای بسیج پُر است از جوانان، دیگر جرأت حمله و توطئه نی کند.
  • و یک عامل مهم، ایمان دینی ماست، اگر از برگانتان بپرسید و از رزمندگان دوران دفاع مقدس که اگر دقت کنید در میان ما زندگی می کنند بپرسید، حتماً به شما خواهند گفت که در همۀ عملیاتها در قبل از حمله به دشمن دعای کمیل می خواندند، زیارت عاشورا می خواندند و در حین حمله به دشمن با رمز یا علی ابن ابی طالب(ع) و با رمز یازهرا(س) به دشمن حمله می کردند و پیروز می شدند. الآن هم باید از ایمان خودمان که عامل پیروزی ماست، دفاع کنیم و از آن ارزش ها محافظت نماییم تا دشمن جرأت تجاوز علیه ما را نداشته باشد.

 

ج) وظایفی که امروزه برای نا اُمید کردن دشمن بایستی انجام دهیم؛

 

  • از وحدت ملی مان پاسداری کنیم، اجازه ندهیم بنام دین و فرقه و ملیت، بین ملت ایران اختلاف بیندازند. به بهانه های مختلفی چون؛ شیعه بودن و سنّی بودن و یا تُرک بودن و فارس بودن، می خواهند ما را با هم درگیر کنند، و ما باید هوشیار باشیم.
  • همیشه دشمنان ملت و کشور خود را کنترل کنیم و توطئه های آنها را خنثی کنیم، نباید غفلت کنیم.
  • از رهبرمان و از ولایت فقیه اطاعت کنیم، در زمان جنگ اطاعت از رهبری باعث پیروزی شد و الآن هم همینطور است.
  • از نیروهای مسلح مان حمایت کنیم، و با حضور در پایگاههای مقاومت بسیج در دل دشمن ایجاد ترس کنیم تا، دشمن جرأت تجاوز نداشته باشد.
  • عامل مهم دیگری که نبایستی و به هیچ وجه از یاد ببریم، قدردانی از رزمندگانی است که آن همه شجاعت از خودشان نشان دادند و با جان و مال خود باعث شدند که ماها امروز در امنیت و آسایش به مدرسه بیاییم و تحصیل کنیم. این رزمندگان، تعدادی شهید شده اند، تعدادی جانباز هستند و تعدادی سالم و احتمالاً یکی پدربزرگ شماست، یکی فامیل شما و یا در کوچه و محلۀ شما زندگی می کند. وظیفه ما و شما که جنگ را ندیده اید، پیدا کردن آنها، احترام گذاشتن به آنهاست که بدانند، هیچ وقت از یاد و خاطر نسل جدید نرفته اند.

برای گرامیداشت یاد و خاطر رزمندگان اسلام، از شما می خواهم در قالب ۲یا۳صفحه پاسخ این پرسش را برایم بنویسید، به نفرات برتر جوایزی اهداء خواهد شد؛

«خاطره ای از یک رزمندۀ دوران دفاع مقدس بنویسید و در پایان احساس خود را نسبت به شهداء بیان کنید؟»

۰۳/۰۷/۱۳۹۲- ذوالفقار صادقی

متن سخنرانی در جمع دانش آموزان دوره راهنمایی آموزشگاه مرضیه(ارومیه)

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *