بسم الله الرحمن الرحیم
* پ . ک . ک – زمینه ها و چگونگی شکل گیری *
بررسی زمینه های تاریخی که گروهی به نام « پ.ک.ک » روی آن پایه گذاری شده ، قابل تأمل و غور در آن به تنهایی خواهد توانست ضمن اینکه استحکام سازمانی ، عمق تفکر و پشتوانه معنوی حاکم در آن را روشن کند ، بلکه تدقیق در همین بخش مهم ما را با راهبرد حاکم بر حزب آشناتر خواهد کرد .
وقتی از تاریخ شکل گیری « پ.ک.ک» بحث می شود ، معمولاً آن را به اجلاس « چوبوک بارا سِ» آنکارا در سال ۱۹۷۳م باز می گردانند ، لیکن همین اجلاس نکته آغلزی بود بر پایه زمینه های بسیار مهم و پرداختن به آن ما را در ارزیابی های بعدی یاری گر خواهد بود . به همین خاطر گفته می شود که اقدامات سیاسی مهمی صورت گرفته تا اجلاس فوق شکل گرفته است .
سلطان سلیم عثمانی در لشکر کشی به ایران و در برخورد با شاه صفوی با وعده های به سران اکراد آنان را با خود همراه و همین همراهی باعث غلبه عثمانی و شکست اسماعیل صفوی شد ولی بعد از ختم غائله و افزایش قدرت عثمانی همه وعده های داده شده به فراموشی سپرده شد و اکراد فهمیدند که آلت دستی بیشتر نبوده اند و تلاشها جهت کسب امتیازات وعده داده شده نتیجه ای نداشت ، همین موضوع آتش زیر خاکستری بود که با آغاز دوران ضعف و افول امپراتوری عثمانی در قرن ۱۹ خود را به تدریج و متناسب با میزان ضعف خود را نشان می داد ، از جمله این اقدامات می توان به شورشها و قیام های عبدالرحمن پاشا ، محمود ، بدیر خان ، یزدان و شیخ عبید ا… تا سال ۱۸۷۷ میلادی اشاره کرد .
جنگ جهانی اول ، شکست و در نتیجه تجزیه امپراتوری عثمانی که منجر به انعقاد پیمان سور به تاریخ ۱۹۲۰ م باعث شد تا کرد ها صاحب یک دولت مستقل کردی شوند . همین دولت کردی نقطه آغاز امید واری اکراد برای رسیدن به استقلال و خود مختاری از زیر یوغ امپراتوری شد و بدینوسیله کلید قیامهای بعدی متعدد نیز زده شد ، لیکن دولت مرکزی که کاملا از هم نپاشیده بود توانست این قیام ها را در ۱۹۲۱م و دولت کردی را از صحنه سیاسی حذف و نظم و آرامش ظاهری را احیا نماید ، حکومت مرکزی به رهبری مصطفی کمال پاشا ( آتاتورک – پدر ملت ترک ) که توانسته بود بر بحرانهای داخلی و خارجی فائق آید از بقایای امپراتوری تجزیه شده ترکیه جدید را به سال ۱۹۲۳م بنا نهاد و با امضای پیمان لوزان ، پیمان سور را به فراموشی سپرد و بعد از این بود که دولت ترکیه نوین با سیاست آهنین اقدام به سرکوب شدید نظامی قیامهایی چون قیام آغری در ۱۹۲۶م ، شیخ محمد سعید در ۱۹۲۹م ، درسیم در ۱۹۳۵م و … کرد و به موازات آن با اقدامات فرهنگی مثل ممنوعیت زبان کردی بر انکار هویت قومی اکراد تلاش کرد ، از طرفی وجود ناملایمات سیاسی در ترکیه که منجر به کودتای نظامی بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ جامعه اکراد را تحت تاثیر قرار داد و کردها را واداشت به شیوه جدیدی در احقاق حقوق خود اقدام کنند ، این شیوه همان تجربه اکراد در شمال عراق و ایران بود که برای پیشبرد اهداف خود تشکیل حزب داده بودند ، اکراد ترکیه نیز منبعد به شکل سازمانی احقاق حقوق خود را پی گرفتند .
از اوایل دهه ۱۹۷۰ اقدامات سازمانی و تشکیلات اکراد سیر صعودی داشت تا اینکه گروهی از دانشجویان کرد که دارای افکار مارکسیستی بودند و در رأسشان فردی هوشمند بنام عبدا… اوجالان قرار داشت اقدام به ایجاد تشکیلات مخفی به سال ۱۹۷۳ میلادی کردند و پس از تقویت ایدوئولوژیکی ، سازمانی و نفوذ مؤثر در بین قشر تحصیل کرده توسعه وضعیت دادند ، نمود اصلی این موفقیت به سال ۱۹۷۵ بود که منشوری با عنوان مسیر انقلاب کردستان صادر کردند .
توسعه سازمانی موفقیت آمیز و همزمانی آن با انقلاب اسلامی ایران باعث خیزشهای کردی با رنگ و بوی اسلامی در ترکیه را موجب شد ، از جمله این حرکتها دیدگاه جدیدی بنام « حرکت اسلامی » در کردستان ترکیه پا به عرصه وجود نهاد ، که در صورت موفقیت می توانست خط پایانی در استراتژی مارکسیستی مورد پی گیری دارو دسته اوجالان باشد ، و بنظر همین زنگ خطر باعث تصمیم گروه به آشکارسازی فعالیت شد و سرانجام در ۲۷نوامبر سال ۱۹۷۸م( ۱۳۵۷ه.ش) تأسیس حزب پ.ک.ک را اعلام کردند ، این حزب پس از دو سال فعالیت سیاسی در ترکیه به علت داشتن تفکرات ناسیونالیستی و تجزیه طلبانه و بدنبال کودتای نظامی در این کشور در سال ۱۹۸۰م (۱۳۵۹ه.ش) از سوی حاکمان به قدرت رسیده در ترکیه غیرقانونی اعلام شد .
به دنبال اقدام دولت در اعلام غیرقانونی فعالیت حزب ، عناصر ، مرکزیت خود را از ترکیه خارج و نیروهای خود را به سوریه ، لبنان ، لیبی ، عراق و ایران منتقل کردند و عملاً وارد مرحله جدیدی از استراتژی سیاسی – نظامی شدند؟ به همین خاطر طی چندین سال اقدام به جذب ، سازماندهی و آموزش نیرو و تقویت سازمانی کردند و بعد از برگزاری گنگره دوم ، از سال ۱۹۸۳م (۱۳۶۳ه.ش) رسماً وارد مبارزه مسلحانه و جنگ چریکی وسیع با دولت ترکیه شدند ، این فعالیت تا سال ۱۹۸۸م (۱۳۷۷ه.ش) تا دستگیری عبدالله اوجالان که حاصل یک توافق عملی بین سازمانهای جاسوسی موساد ، سیا و میت و موافقت سیاسی قدرتها با فراز و نشیب ادامه داشت .
* اهداف ، استراتژی و تاکتیک پ.ک.ک – p.k.k *
تأملی در کنگره ها و کنفرانسهای پ.ک.ک خواهد توانست ما را با استراتژی ، تاکتیک و اهداف این جریان آشنا سازد ، هدف این مقال بررسی تک تک و ریز شدن در همه کنگره ها ، کنفرانسها که مجالی بس بیشتر و مقالی ارزشمندتر می طلبد ندارد ، بلکه توجهی است مختصر در بررسی و تحلیل گــره گاههای مهمی که تحول ایجاد کرده اند ، می باشند .
حزب بعد از ممنوعیت فعالیت در ترکیه و متواری شدن به کشورهای همجوار ، بدنبال برگزاری کنگره دوم در لبنان به تاریخ ۱۹۸۲م بود که جنگ چریکی را علیه دولت ترکیه اعلام و بعد از سال ۱۹۸۶م یعنی کنگره سوم اقدام سازمانی در تشکیل ارتش آزادیبخش کردستان (A.R.G.K ) کرده و به موازات این موفقیت و در تکمیل و پربار کردن آن بعد از چهار سال یعنی ۱۹۹۰م با فراخوانی و شرکت دادن نمایندگانی از اکراد سوری ، عراقی ، ایرانی و ترکی کنگره چهارم خود را با عنوان « کنگره ملی » برگزار کرد ، این کنگره راهکارهایی را نشانگر شد تا حزب اقدام سیاسی در داخل ترکیه که اکنون از پشتوانه بیشتری برخوردار بود را جدی بگیرد ، و به همین خاطر احزاب پشتیبانی چون حزب دسترنج (H.E.D ) و دموکراسی خلق ( H.A.D.E.P ) را در ترکیه بوجود آورد ، این احزاب توانستند بیش از بیست کرسی نمایندگی در پارلمان ترکیه بدست آورند ، تجربه موفقی که باعث اعلام آتش بس یکجانبه و توسعه بحثهایی درباره مبارزات ملت کرد را آغاز کرد ، حزب در توسعه و بهره گیری از همین موفقیت تلاش در معرفی بین المللی خود را آغاز می کند و در سال ۱۹۹۴م پیمان بین المللی حقوق بشر را در ژنو امضاء می کند ، همین روندِ رو به رشد و موفقیت آمیز توسعه سیاسی بوده که حزب گام بعدی و اساسی خود را در کنگره پنجم خود با تشکیل پارلمان کــردستان در خارج از کشور با عنوان ( P.K.D.W ) و تلویزیون ملی خود ( M.E.D– T V ) را راه اندازی کند .
اقدامات فوق نشان می دهد که حزب به فراست توانسته ابتکار عمل در صحنه سیاسی ( داخلی – خارجی ) را در دست داشته ، هرچند در صحنه تقابل نظامی توان مقابله با ارتش قدرتمند ترکیه را نداشته است . لیکن توانسته بود نیروی چریک خود را حفظ و به عنوان پشتوانه اقدامات سیاسی در دست داشته باشد ، طبیعی بود که دولت ترکیه تحمل قرار گرفتن در موضع انفعال سیاسی را نداشته باشد و از خود واکنش نشان دهد ، فلذا در یک اقدام هماهنگ و قاطع سیاسی و نظامی تجمع نیروی عظیمی را در مرزهای کشور سوریه دید ، ضمن اینکه باعث اخراج عناصر حزب از سوریه شد ، ضربه کاری و اساسی بر سازمان حزب و باعث آشفتگی آن را فراهم آورد ، لیکن شخصیت کاریزماتیکِ عبدالله اوجالان و تحرک فوق العاده سیاسی وی در معرفی حزب در سطح بین المللی باعث اقدام ترکیه در یارگیری از قدرتها و دستگیری و محاکمه سریع مغز متفکر حزب یعنی اوجالان شد ، هرچند نتوانست حکم اعدام وی را به مرحله اجرا درآورد ، ولی وی را در سلولی انفرادی در امراالی نگه داشته است . زندانی شدن و کنترل وی هرچند موفقیتی بود بزرگ که تبعات منفی آن ضربات مهلکی بر سازمان و هدایت استراتژیک حزب بود ، لیکن ترکیه نتوانست ونمی توانست تبعات منفی آن را در صورت اعدام وی متحمل شود ، فلذا به زندانی شدن وی بسنده کرده و از طرفی حزب و اسلاف اوجالان تمام تلاش خود را بکار گرفتند تا جای خالی رهبرشان را در هدایت سازمانی پر کنند و از وضعیت دربند اوجالان بهره گیرند .
کنگره ششم و هفتم اوجالان نشان می دهد جانشینان وی در سردرگمی بسر برده و تمام تلاششان حفظ سازمان و جلوگیری از از هم پاشیدگی حزب بوده و به همین خاطر تأکید بر راه رهبرشان را داشته اند ، در این وضعیت بحرانی خیزشهای مردمی و تظاهراتی که اکراد در حمایت از اوجالان داشتند دلگرمی بود بر سران گروه تا خود را جمع و جور و برداشتن قدمهای بعدی را جدی بگیرند .
اقدام ترکیه در بازداشت رهبر حزب پایان برخورد نبود ، تروریست معرفی شدن پ.ک.ک گام اساسی دیگری بود تا حزب را در بن بست قرار داده و از کارایی بیندازد ، لیکن واکنش حزب در حل بحران چالش جدیدی را در منطقه باعث شد و این چالش در صفحه شطرنج خاورمیانه و برای بازیگران آمریکایی مورد توجه قرار گرفت و از آن بهره بردند ، می توان گفت اقدام حزب در خروج از بحران ، استفاده از تمامی ظرفیتهایی بوده که سالها برای ایجاد آن تلاش کرده بودند ، و حالا زمان استفاده و آشکار سازی آن فرارسیده بود .
رهبر هوشمند حزب ( آپو ) بلافاصله بعد از دستگیری خود را از تمامی مسئولیتهای حزبی خلاص کرد و همه مسئولیتهای قبلی را به عهده گرفت و بدینوسیله فشار سیاسی که از این طریق می توانست بر حزب سنگینی نماید ، رها ساخت و در اقدام و رهنمود بعدی راهکار کنگره هشتم را مشخص کرد .
در کنگره هشتم که به تاریخ۲۰۰۱م در قندیل برگزار شد ، فعالیت نظامی خود را به حالت تعلیق درآورد و اعلام کرد که اقدامات نظامی صرفاً برای دفاع از خود و مشروط به تعرض دیگران خواهد بود و در بعد سیاسی برای فرار از عنوان تروریست بودن ، نام خود را به کنگره آزادی و دموکراسی ( کادک ) تغییر داد و بعد از دو سال تلاش در سال ۲۰۰۳م ( ۱۳۸۲ه.ش ) عنوان کنگره خلق کردستان ( کهک – k.h.k ) را برخود برگزید ، کنـگره هشتم را می توان کنگره تغییر در تاکتیکها نیز نامید ، این تغییرات تنها به اسم عوض کردن نبود بلکه اقدام سیاسی که صورت گرفت تشکیل احزاب اقماریِ به ظاهر مستقل برای چهارپارچه کردستانِ ایران ، عراق ، سوریه و ترکیه نمود :
۱- حزب حیات آزاد کردستان PJAK برای کشور ایران .
۲- حزب راه حل دموکراتیک PGDK برای کشور عراق .
۳- حزب رهایی دموکراتیک PRD برای کشور ترکیه .
۴- حزب اتحاد دموکراتیک PYD برای کشور سوریه .
اگر دقت شود ، تاکتیک فوق در توسعه بحران چیز تازه ای نبوده و برای اولین بار سابقه آن به کنگره چهارمِ حزب به سال ۱۹۹۰م باز می گردد ، که در آن با شرکت دادن اکراد از کشورهای عراق ، سوریه ، ایران و ترکیه ، نام کنگره خود را به کنگره ملی تغییر داده بود ، و این شرایط سیاسی و مصلحت سیاسی بوده که نمودِ روشنی از خود نداشته است .
حزب با اتخاذ تاکتیکهای سیاسی وانمود می کرد که استراتژی خود را تغییر داده است ، لکن با تمسک بر همین مانورهای سیاسی بر استراتژی نخستین خود پای فشرده است ، لیکن بنظر می رسید کنترل امور در تاکتیک جدید ، یعنی راه اندازی احزاب اقماری در چهارپارچه کردستان از دست استراتژیستها خارج شود ، فلذا سیستمی بنام ( کوما کوملین کردستان – KKK ) که سیستمی دموکراتیک و کنفدرال را سازماندهی و کنگره ای بنام ( گه ل – GL ) که آن را در چهاربخش کردستان کنترل می کرد ، راه اندازی کرد ، لیکن فشارهای سیاسی از بیرون و آشفتگی در درون ، عمر این سیستم را کوتاه کرد و در فاصله کمی توسط رهبری در بند پ.ک.ک ( اوجالان ) ایده جدیدی با سیستم اجــــرایی نوین بنام ( کوما جیواکن کردستان – kck ) در بحثهای مورخــــه ۱۶تا۲۱آوریل ( ۲۶/۲/۸۶تا۱/۳/۱۳۸۶) اعلام و جایگزین (kkk ) گردید ، که تاکتیکی با اتکای به سیاست و نرم و در محورهای زیر حل مشکل و عبور از بحران را توصیه می کند ، در حالی که ارتش ترکیه آماده ورود به شمال عراق و توافقات سیاسیِ که ترکیه با قدرت اشغالگرِ عراق و قدرتهای منطقه و سایر بازیگران ریز و درشت به عمل آورده و می آورد ، این راه حلها در محورهای زیر ارائه طریق کرده است :
۱- وفاداری به آرمان اوجالان و اعتراض به وضعیت وی .
۲- دعوت از ایران و سوریه برای کنار آمدن با خواسته های کرد و هشدار برای پرهیز از ائتلاف ضد کردی و دست کشیدن از خشونت .
۳- دعوت از کشورهایی که دارای جمعیت کرد هستند ، برای حل مسالمت آمیز مسئله کرد .
۴- دعوت از ترکیه برای تجدید نظر در موضوع آتش بس .
۵- دعوت از کلیه احزاب کردی برای تشکیل یک کنفرانس ملی کرد در سریعترین زمان ممکن برای حل اساسی مشکلات فی مابین .
حزب اعلام کرده سیستم فوق ( KCK ) متعلق به همه کردها است ، احزاب عراقی ( kdp – puk ( هم می توانند در آن حضور داشته باشند ، کـــردها در این چهارچوب خـــواهند توانست با قدرتــهای منطقه ای و بین المللی مذاکره کنند.
هر چند جایگزینی تاکتیک و مانور سیاسی در مدت کوتاه نشان از نتیجه بخش بودن فشارهای سیاسی و نظامی علیه حزب دارد ، لیکن همه مطالب و موضع گیریها نشان از پافشاری حزب بر اجرای استراتژی نخستین خود است ، اینکه در این پافشاری نقش پشت صحنه آمریکا و اسرائیل چه می تواند باشد ؟ قابل تأمل است ، بخصوص کشف و افشای ارتباط آمریکا و سلاحهای آمریکایی در دست عناصر نظامی پ.ک.ک نشان از تلاشی است که غربیها می خواهند از اهرم کرد در پی گیری اهداف سیاسی خود در منطقه دارند ؛ نگاهی به کنفرانس زن آزاد KJB که با شعار « یا زندگی با رهبری ، یا به غیر از آن هیچ چیز دیگر » به تاریخ ۱۱/۵/۲۰۰۷م برگزار و پیام اوجالان در آن قرائت شد ، می توان بر پایبندی حزب به شعار نخستین و استراتژی ثابت خود پی برد ، در این کنفرانس نیز ضمن حمایت از دفاع مشروع بر سیستم اجتماعی کنفدرالیسم در چهار پارچه کردستان تأکید کرده است .
پی گیری کنفدرالیسم در چهارپارچه کردستان پیامی بسیار ساده ، دارای برد سیاسی قابل توجیه است ، یعنی در قدم اول حاکمیت های فدرال در ترکیه ، سوریه ، ایران و نمونه ای که در عراق شروع به کار کرده ، تأسیس می شود و در قدم بعدی حاکمیتهای فدرال با نظر به پارامترهای مستحکمِ ملی ، تاریخی ، فرهنگی کشوری با مرزهایی که تاکنون نقشه هایی از آن مکرر به چاپ رسیده تأسیس می شود ، سیاست فوق در صورتی که مجال تحقق پیدا کند تا چه اندازه با سیاستهای کاخ سفید نشینان آمریکایی و غاصبان فلسطین اشغالی تطابق دارد ؟ سئوالی است که پاسخ به آن بخشی از چالشهای خاورمیانه ای اشغالگرانِ عراق در حمایت جدی از تقسیم عراق ، دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی در منطقه را روشن خواهد کرد ؟
* کلام آخر *
علی ایحال ؛ آنچه در منطقه افتاده ، اقدامات توأمان سیاسی و نظامی ترکیه و کشورهای منطقه و فعلاً آمریکاییها در بعد نظامی محدودیت شدید و آشفتگی روانی وسازمانی به حزب تحمیل شده و باعث شده عناصر نظامی در شرایط غیر قابل تحملی به ارتفاعات صعب العبور مرزهای ایران ، عراق ، ترکیه و سوریه در حال آماده باش و در مواضع دفاعی باشند ، و همزمان نیروهای چریکی حزب مستقر در کوهستانهای داخلی تـــرکیه مثل گابار توانسته اند در مقابل تهاجمات ارتش قدرتمند تـــرکیه دوام آورده و حتی با گرفتن تلفات پشتگرمی لازم را به سران حزب در مقابل فشارهای سیاسی بدهند ، با این همه مؤثر بودن فشارهای موجود باعث دوتیرگی و اختلاف در بین سران گروه شده ، در حالی که افرادی چون باهوزاردال ، مصطفی کاراسو و بر کارا بودن اقدامات چریکی برای شکستن بن بست موجود تأکید می کنند ، تعدادی دیگر مثل زبیرآیدار ، مرادکاراایلان و جمیل بائیک اقدامات سیاسی و نزدیکی به آمریکاییها را محور تلاشها می دانند ، و در همین راستا که به دنبال مصاحبه مطبوعاتی نخست وزیر ترکیه ( اردوغان ) که بعد از ملاقات با بوش ( رئیس جمهور آمریکا ) و مراجعت به ترکیه داشت و در آن اعلام کرده ؛ برای حل بحران قبل از هر چیز اعضای مسلح پ.ک.ک باید سلاحهای خود را زمین بگذارند ، از کوهها پایین بیایند و به فعالیت سیاسی در داخل شهرها روی بیاورند ؛ بدنبال همین موضع گیری ، زبیرآیدار که رئیس کنگره ملی وابسته پ.ک.ک را یدک می کشد ، از آن استقبال کرده است ، در حالی که طرفداران دفاع مشروع با یادآوری موفقیت های اخیرِ چریکی اقدامات نظامی ترکیه را بی اثر می دانند ، اینکه تئوریسینهای حزب و نیروهای سیاسی و نظامی پ.ک.ک با اتخاذ چه تاکتیکی از بحران عبور خواهند کرد ، تا سازمان در فاز بعدی نیز کارآیی لازم را حفظ کند ، سئوال جدی پیش روی رهبران حزب و پاسخ به آن راهکار عبور از بحران فعلی خواهد بود .
والسلام
۷/۹/۱۳۸۶ – ذوالفقار صادقی