بسم الله الرحمن الرحیم
بصیرت (۳ ) – بسیج
سالها پیش برای تشکر از تعمیرکاری ، از عنوانِ « اُستاد » استفاده کردم ، گفت که به وی توهین کرده ام ، گفت که از کلمۀ « اُستاد » برای شغلهای پَست و بی ارزش استفاده کنید ، زمان عوض شده ، چرا از عناوین روز ، مدرن استفاده نمی کنید و دوست دارید عقب مانده و جهان سوّمی باقی بمانید !؟ پرسیدم ، عناوینی که این همه برایت مقدس و بروز و مُدرن و نشان فرهنگ و پیشرفت شده اند کدامند که عنوان « اُستاد » را نشان بی فرهنگی می دانید ؟ گفت ؛ تکنیسین ، مهندس ؟!
انگار هجمه های فرهنگی در فرهنگ سازی ما تأثیر گذاشته اند که بایستی همه چیز را از عینک غربی و بیگانه ببینیم ، مثل عنوان « اُستاد » ؟.
به فردی که از فرط دوندگی برای خدمت ، مثل یک دهاتیِ زارع ، لحظاتی را برای استراحت به خواب رفته است را ، نشان خواب آلودگی انسانیّت بدانیم ؟ حضور بی سابقه در پای صندوقهای رأی ( چهل میلیونی ) را نمود عینی و نتیجه استبداد بدانیم و کشور را در آتش به نمایش بگذاریم و مقام ولایت را دعوت به گفتگو با حقیقت و مصلحت بکنیم ؟ ساختار شکنی را لباس و با پُتک « کاوۀ آهنگر » بدست برای نجات کشور به نمایش بگذاریم و درنهایت ، تابلویی را به نمایش بگذاریم که در آن نوشته شده ؛ « میزان خشم ملّت است » !؟ و برای اینکه این خشم بتواند همۀ ساختارهای ملّی و دینی که سی سال است برای تحقق و عمق بخشی آن هزینه های سنگین پرداخته شده را زیرورو کند ، توهّمات و خوابهای آشفتۀ غربی – صهیونی را تعبیر کند ! بوسیلۀ صدای هزین « اُستاد »ی ؟ خطاب به بسیجی می گویند ؛ « سلاحت را زمین بگذار بسیجی » !؟.
عنوان « اُستاد » در فرهنگ و باورهای این مرز و بوم مقدّس است و از بار معنایی فراتر از عناوین وارداتی دارد و این باور ماست ، اُستاد شجریان ؛ وقتی این عنوان را یدک می کشی بایستی توجه داشته باشی ، علاوه از تمرین پیچش صدا به غور در گذشتۀ و تعمق در سرنوشت آیندۀ این ملّت نیز توجّه داشته باشی و این انتظار بحقّی است ؟. زخمی که این ملّت از جریان مشروطیّت به به یادگار دارد نمونۀ بی همتایی است ، همفکری و هم آوایی استعمارِ خسته و جوان در خالی کردن نهضت مشروطیت از پشتوانه مذهبی و حذف نمادهای ملّی در نبودِ قدرت دفاعیِ که از بطن مردم برخیزد صورت گرفت ؟.
بسیج در زمانی شکل گرفت که این ملّت زنجیرهای استبداد داخلی و سلطۀ خارجی را پاره کردند و بسیج در زمانی امتحانش را پس داد که ائتلاف جبهۀ داخلی با استکبار جهانی در صدد بازگرداندن سلطۀ سیاسی و نظامی بودند و با حضور بسیج بوده و هست که دشمنان این آب و خاکِ مقدس اُمید خود را در قدم زدن در خیابانهای تهران از دست دادند و رو آوردند به جریان سازی فتنه با جابجایی واژه ها و مفاهیم و رنگ و لعاب دادن به تئوریهای کهنه و با سوء استفاده از نماد رنگی این ملّت ؟ « شجریانِ »عزیز که ارادتِ ما بخاطر عنوانی بوده و هست که بنام این ملّت یدک می کشید ، انتظار داریم سپاسگذار و قدردان عنوان خود باشی .
داستانِ انتخابات دهم ریاست جمهوری و جریانات بعد از آن زخمی است که التیام آن به این زودی میسّر نیست ، چون دشمن در آن وارد شده و درسازماندهی آن سرمایه گذاری کرده است ، آسیبی که به انسجام و وحدت ما وارد شد ، اُمیدهای جدیدی برای مستکبرین ایجاد کرد ، اُستاد عزیر ؛ از بسیجی می خواهی سلاحش را در مقابل چه کسانی زمین بگذارد ؟ در مقابل « منافقین »ی که دستشان به خون پاک احاد این ملت آغشته است و نوکری خود را برای صدام و امریکا ثابت کرده اند و به هیچ قیمتی حاضر به کوتاه آمدن از نوکری اجانب نیستند ؟، یا در مقابل « انجمن پادشاهی» و سازمانهای جاسوسی و امثال « عبدالمالک ریگی »!؟ اگر اینطور باشد که با امریکاییها و اسرائیلیها و … همآوا و بدتر اینکه بلندگوی تبلیغی دشمنان این ملّت شده ای ؟.
اُستاد عزیز ؛ یکی از خیانتهای آشکار جدا دانستن و تلاش برای جدایی بسیج و بسیجی از متن ملّت بزرگ ایران است ، بسیج و بسیجی در پیوند با این ملت و باورهای مذهبی و ملّی آن مقدس بوده و خواهد بود و از همۀ اقشار این ملت در آن سهیم و حضور دارند ، بسیجی در مصاف با بلوکهای قدرتِ غربی و شرقی و نوکران داخلی و در بدترین شرایط سلاحش را زمین نگذاشت تا عزّت ملّت خود را حفظ نماید ، این روزها هوشیارتر نیز شده و با نواهای هرچند دلنشین شما در مقابل شیوه های جدید جنگ سایبری و پروپاگاندی استکبار و فتنه گریهای داخلی سلاح غیرت خود را برزمین نخواهد گذاشت ، چون از بطن و متن این ملت برخاسته است ، در افکار خود و بخاطر سرفرازی این ملّت بزرگ تجدید نظر بفرمایید .
والسلام
۵/۱/۱۳۸۹ – ذوالفقار صادقی