بسم الله الرحمن الرحیم
دانش و سازمان – ۱
سلام و درود به شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و سلام و درود و عرض ادب به شهیدان گلگون کفن و مظلوم دشت سُلدوز . خوشحالم از اینکه در جمع رزمندگانی هستم که ادامه دهنده راه و آرمان شهیدان و قهرمانان دوران آتش و خون هستند .
بحث امروز بنده در خصوص اهمیت و چرایی «تجربه و دانش» در سازمان است ، بخصوص اگر این بحث را در منطقه جغرافیایی منطقه نقده و رشادتهای صورت گرفته پی بگیریم . چند روز پیش با یکی از اهالی این خطه که فعلا ساکن ارومیه هستند هم صحبت شدیم ، می گفت روزی که ضدانقلاب در استادیوم شهر گردآمده بودند و قصد قتل عام مردم را داشتند حدود ۱۶ سال داشتم و شاهد بسیاری از جریانات بودم ، ضدانقلاب کاری کرده بود که از سیم های برق صدای مهیبی ساطع می شد بنحوی که احساس می کردی مورد اصابت گلوله توب قرار گرفته ای و وحشت آور بود و …
و اینکه رزمندگان اسلام به چه تدبیری توانستند برمشکلات غلبه پیدا کنند، به قطع و یقین تجربه ارزنده ای است . براستی اگر پژوهشگری بخواهد به موضوع بپردازد ، به چه کسی و یا سازمانی مراجعه نماید ؟ چه سازمانی مطمئن تر از سازمان سپاه و چه کسانی بهتر از بازماندگان و ادامه دهندگان راه شهیدان و به همین خاطر است که شماها مسئولیت بزرگی بر دوش دارید .
سئوال بزرگی است که ثبت تجربه و تولید دانش از چه قدمتی برخوردار است ، فلسفه این کار چیست ؟ ذکر احادیثی چند مطلب را روشن تر خواهد کرد ؛
- از پیامبر اکرم(ص) : من احکم من التجارب سلم من الواطب ؛ (هر کس کار خود را برپایه تجربیات بنا نهد ، از سقوط و تباهی به سلامت می ماند .
- علی(ع) : من حفظ التجارب اصابه افعاله ؛ ( هرکس تجربه ها را گردآوری و به کار بندد ، کارهایش به صورت صحیح انجام پذیرد .
- پیامبر اکرم (ص) : قیِّدوا العلمَ بالکتابه ؛ ( دانش را با نگارش به بند کشید ) .
چرایی ثبت تجربه :
علاوه از مواردی فراوانی که می توان از بزرگان دین در اهمیت ثبت تجارب و تولید دانش ذکر کرد ، دلایل زیاد عقلی نیز می توان بر آن اضافه کرد تا اهمیت موضوع روشن شود ؛
- ما نیاز به دانشی داریم که آینده ما را تضمین نماید و سازمان ما را در مسیر پیشرفت قرار دهد ، و آینده محصول تعامل بازیگران گوناگون و پیوسته به هم است ؛ گذشته ، حال ، تصورات از فردا و اقدامات فعلی افراد و سازمان ، و مطمئن ترین دانش از تجاربی حاصل خواهد شد که تحقق یافته و با ثبت آنها به دانش مورد نظر دست خواهیم یافت .
- امروزه از با اهمیت ترین سرمایه های یک سازمان ، کارکنان هوشمند ، با تجربه و با دانش آن است ، اگر ما نتوانیم تجارب سرمایه های سازمان و افراد موجود در آن را ثبت و برای پیشرفت حال و آینده سازمان و کشورمان تبدیل به دانش نکنیم ، مجبوریم در آینده برای توسعه تاوان سنگینی را بپردازیم ، چون تجارب به شکل مشابه تکرار نمی پذیرند . بیاد بیاوریم از تجاربی که برای تأمین امنیت منطقه چه بهای سنگینی پرداخته ایم و اگر آنها را ثبت و برای آیندگان منتقل نکنیم به قطع و یقین آیندگان مجبور به پرداخت هزینه ای به مراتب سنگین خواهند بود .
- سازمانها به لحاظ جغرافیایی گسترده شده اند که علی رغم وجود ابزارهای ارتباطی (تلفن ، رایانه ) تبادل دانش بین کارکنان مشکل است .
- در جهان رقابتی امروز سازمان ها با کوچک نمودن ساختار فیزیکی و روی آوردن به مکانیزاسیون سعی در افزایش بازدهی خود دارند … در این مسیر ممکن است فرصت ها و برخی از منابع ارزشمند خود را از دست بدهند ، چون تجربه و دانش مربوط به انسان و مختص نیروی انسانی است ، تکنولوژی که تجربه تولید نمی کند .
- تجربه تک و می توان گفت منحصر بفرد است (در اشکال مختلف) ، ولی آینده متعدد و قابل پیش بینی نیست .
- تجارب و دانش ضمنی (tacit) هستند و اگر ثبت نشود ، بازیابی آن مشکل خواهد بود ، به همین خاطر بایستی آن را آشکار و به عبارتی صریح (Explicit) نماییم .
- تجارب مربوط به انسانها هستند ، و انسانها بسته به جغرافیای زیستی ، قومی ، فرهنگی و دینی با هم فرق دارند ، فلذا ؛ نیاز به دانش بومی و محلی برای حل مشکل خود دارند . به عبارتی چون خواستگاه ملل با هم متفاوت و البته در حوزه علوم انسانی است ، دانش بومی مناسبترین راه حل می تواند باشد . نمونه عینی آن مربوط به ناکامی های ارتش آمریکا در ویتنام و عراق است ؟ چون با فرمول آمریکایی وارد شدند که معارض با فرهنگ و اندیشه های این ملتها بود تن به شکست دادند و . . .
با این نگاه ، تجربه نگاری ابزاری است جهت عمق بخشی به هرم دانایی و توانمندی دانش سپاه که از طریق آن ، امکان افزایش دانش و یادگیری سازمانی فراهم می شود و با به گارکیری تجربه های مرتبط با مأموریت و وظایف ، کیفیت عملکرد سازمانی ارتقاء پیدا می کند . سازمانی که قداست آن از خون شهدا است و مربوط به همه آنهایی است که ادعای پاسداری از خون شهدا و مبارزه دارند و چاره ای جز تولید دانش بومی در غلبه بر توطئه های احتمالی در آینده و حال ندارند
«ز دانش چو جان تو را مایه نیست به از خاموشی هیچ پیرایه نیست»
اگر نتوانیم دانش بومی مان را بر مبنای تجارب گذشته و حال تولید و آینده خود را بسازیم ، به قطع و یقین و به دست خود در مسیر خاموشی قرار خواهیم گرفت .
والسلام
طرح شده در جمع پایوران سپاه شهرستان نقده در ۷/۱۰/۱۳۹۰