دانش و سازمان – ۳

بسم الله الرحمن الرحیم

دانش و سازمان ۳

از پیامبر گرامی اسلام(ص) است که فرمودند ؛ دانش تو را راهنمایی می کند و کار تو را به هدف می رساند .

مطلبی که به تنهایی می تواند اهمیت دانش در سازمان را مشخص نماید ، سازمان ما نیز بعد از سالها و بنظر غفلتی که تاکنون صورت گرفته است ، دانش را بعنوان یکی از محورهای اساسی در مأموریت خود وارد کرده است . برای وارد شدن به بحث و طبق قاعده معمول بایستی در ابتدا ، تعریفی از دانش ارائه شود.

تعاریف متعددی توسط اندیشمندان در این حوزه ارائه شده است ، فقط ، به یک مورد از انبوه تعاریف اشاره می کنم تا وارد بحث شویم ، در ادامه از خاستگاههای دانشی ، دانش بومی ، و فرایند خردورزی  ، پایان بخش بحث خواهد بود ، تا اهمیت فرهنگ سازمانی روشنتر شود .

تعریف :

دانش ، بینشها ، ادراکات ، و دانش فنی و کاربردی ؛ منبعی اساسی است که به ما امکان می دهد به طور هوشمندانه عمل کنیم . (ویک – ۱۹۹۳)

خاستگاههای دانشی :

 خاستگاههای دانشی ، از تجاربی حاصل می شوند که یا حالتی عمومی و یا حالتی بومی و اختصاصی دارند ؛

  • خاستگاه عمومی ، مربوط به اشتراکات بشری است که در تمامی زمانها و محیطهای زیست انسانی با افکار و عقاید متفاوت حالتی یکسان دارند ، این نوع از دانش حاصل تجارب بشری در طول زمان و ثابت شده است ، و به همین خاطر قابل استفاده در هر محیطی و توسط هر ملتی و قدرتی است ، مثل ؛ اصل مبارزه با ظلم ، آزادی ، استقلال و . . . و فقط هُنر استفاده از آنها بعنوان شعار اساسی در طراحی استراتژیهاست که جذابیت ایجاد کرده است و مورد استفادۀ سیاستمداران در پیشبرد سلطه گریها و یا در مبارزه با رفع ستم شده است . نمونه مثال زدنی در این خصوص ، کلام رهبر فقید هندوستان (گاندی) است ، که در بازگشت از تحصیل در انگلستان و برای رهایی کشور و ملتش از زیر یوغ استعمار بریتانیا گفت که هدیه ای که با تمسک به آن انگلیسی ها را شکست خواهیم داد و آن متعلق به منطق امام حسین(ع) است . و از نمونه هایی که می شود در زمان حاضر از آن یاد کرد ، استفاده غربی ها از شعارهایی چون آزادی ، تروریسم و . . . در انقلابهای رنگی گرجستان و اکراین و اشغال عراق و افغانستان و . . . است .
  • خاستگاه بومی و اختصاصی ، می توان به دخالت و تأثیر مسائلی چون ؛ ایدئولوژی ، ژئوپلیتیک ، و فرهنگ و هویت های ملی ، اشاره کرد که در تقابل طرفین دعوا موضوعیت پیدا می کند و اثر می گذارد . تجارب مربوط به تجاوزات آمریکا در ویتنام ، عراق و افغانستان و قبل از آن تجربه اشغال ارتش شوروی و شکست آن از افغانها ، و یا تجربه دفاع هشت ساله مقدس رزمندگان اسلام با نماینده جهان کفر و تزویر (صدام) و تجارب و دانشی که در غلبه بر ناامنی ها وجود دارد . این نوع از دانش است که در صورت توجه به آن ، می توان بر تکنولوژی مُدرن غلبه کرد ، نمونه جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه اقلیتی مصمم با چهارمین ارتش دنیا (اسرائیل) . و در توجه به همین نوع از دانش است که جنگ نامتقارن موضوعیت و اهمیت پیدا می کند و فعلاً استراتژی نظامی ما را در غلبه بر قدرت تکنولوژیکی و تزویر غرب و آمریکا تشکیل می دهد .

با همۀ توصیفی که صورت گرفت ؛ خاستگاههای دانش بومی ما کجاست ؟ و یا خاستگاههای دانشی هر کشوری و یا منطقه ای چگونه است ؟ و مربوط به این بحث  است . این خاستگاهها به سه دستۀ متصل به هم و مکمّل هم هستند و در کنار هم معنی پیدا می کنند :

۱-    خاستگاه ایدئولوژیکی ؛ در جریان جنگ سرد ، ایدئولوژی مارکسیسم – لنینیسم در تقابل با ایدئولوژی کاپیتالیسم و سرمایه داری ، توجه به جمع و جامعه توسط شوروی در مقابل فردگرایی غربی مورد بحث و منشاء سیاست گذاری شده بود . بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی اردوگاه شرق ، ایدئولوژی لیبرال غربی به ناگاه خود را در تقابل با ایدئولوژی اسلامی – ایرانی یافت و به نوعی دچار غافلگیری مقطعی شد ، و ایدۀ برخورد و یا جنگ تمدنهای آقای «ساموئیل هانتینگتون» از همین نکته سرچشمه گرفته که منجر به شعار «جنگ صلیبی» توسط «بوش» پسر در اشغال افغانستان و عراق شد . در حال حاضر تلاش آمریکا در غلبه بر انقلابهای اسلامی در جهان عرب می تواند نماد آن باشد .

۲-    خاستگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ؛ یعنی موقعیت جغرافیای سیاسی – نظامی ما نسبت به منطقۀ خاورمیانه یا ، در خاورمیانه ، آسیای میانه و قفقاز ، جنوب شرق آسیا . و همین موقعیت نسبت به کل دنیا و موثّر بودن آن در تعاوملات بین المللی و بین قاره ای و از زمینه هایی چون تاریخ ، فرهنگ ، جغرافیا و میزان و اعتبار استقلال ملی و مدنیّت ما که بر تعاملات و سیاست های جهانی اثر می گذارد و یا می تواند موثّر باشند .

۳-    خاستگاه عقلانی ؛ خاستگاه عقلانیت و منطق تعاملی ما ، که استراتژی بزرگ اسلامی – ایرانی را سرمنشاء ساخت تمدنی جدید قرار داده ایم ، با انگاره های غربی مثل ؛ فردگرایی افراطی ، فمینیسم ، تروریسم ، نگاه به انگاره های دینی ، آزادی ، شیوه تقابل با استعمار فرانو و . . .

دانش بومی (اهمیت و فرایند) :

            با توجه به همۀ مطالبی که ذکر شد و اهمیّتی که دانش بومی و اختصاصی دارد ، دانش بومی چگونه تولید می شود ، و یا فرایند تولید آن چگونه است ؟. مسئله ای که توجه به آن و حلِّ آن ، باعث تولید دانش بومی خواهد شد .

اگر به سابقۀ تشکیل سازمان سپاه توجه کنیم ، غلبه بر ضدانقلاب در ابعاد امنیتی در قبل از آغاز جنگ تحمیلی و نقشی که در دفاع مقدس هشت ساله و به ظاهر با ارتش صدام ایفا کرد ، غلبه بر غائلۀ کردستان و نقش آن در جنگ های چریکی . و بعد از جنگ که نمونه آخر آن در منطقه سردشت و در غلبه بر ضدانقلاب کُردی بنام پژاک ، خود را نشان داد . با خود تجارب گرانقدری را که حاصل ابتکارات فردی و سازمانی است در خود نهفته دارد ، این تجارب و ابتکارات اگر ثبت نشوند و با تبدیل شدن به دانش ارزشمند در دانشکده ها و آموزشگاههای نظامی و سیاسی تدریس و به نسل آینده منتقل نشوند ، به ناچار ، هزینه هایی به مراتب بالاتری را متحمل خواهیم شد . و این مهم قابلیت تحقق نخواهد داشت ، مگر اینکه جزعی از فرهنگ سازمانی ما باشد .

به عبارت ساده تر ، نقطه شروع تبدیل شدن ثبت تجربیات و تولید دانش بومی ؛ از فرد شروع می شود ، فرد در سازمان مرکز تحول و تحرک در این بحث است و نقطه جوشش تجربه . و درگام دوم ، به گروههای داخل سازمانی که از آن به معاونت و واحد ، یاد می کنیم . و در گام سوم ، و در نتیجه بطور خودکار قابلیت سازمانی را باعث خواهد شد . و دانش سازمانی تولید خواهد شد که بعنوان گام چهارم از آن یاد می شود . و اگر بخواهیم رویکردها را در آن وارد کنیم ، یادگیری سازمانی و یا فرهنگ سازمانی تحقق پیدا خواهد کرد که از آن بعنوان خِرد (wisdom) سازمانی و یا سازمانِ خردمند و دانش محور خواهیم داشت که در صورت تحقق گام نهایی و آخر را برداشته ایم .

والسلام

ذوالفقار صادقی – ۶/۱۲/۱۳۹۰ طرح شده در جمع پایوران سپاه شهرستان خوی

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *