دانش و سازمان (۵)

بسم الله الرحمن الرحیم

دانش و سازمان (۵)

اِنَّ الله اصطَفَهُ عَلَیکُم وَ زَادَهُ بَسطَه فیِ العِلمِ وَالجِسمِ وَاللهُ یُوتیِ مُلکَهُ مَن یَشآءُ وَاللهُ وَسِعُ عَلیمُ(بقره۲۴۷)

(او- طالوت- از این رو به پادشاهی شایسته تر خواهد بود که خداوندش بر شما برگزیده و او را فزونی بخشیده در دانش و توانائی و خدا ملک خود را به هر کسی خواهد بخشد که او به حقیقت توانگر و داناست.)

نگاهی به تاریخ تکامل بشری، از زمانی که نوع بشر برای زیست انسانی به زندگی جمعی روی آورد، تکامل و تعالی فردی و جمعی وابستگی غریزگونه به انتقال تجارب و بهینه کردن دانشِ متکی بر رخداد و تجربه پیدا کرده و پایانی بر این مسیر میمون قابل تصور نیست! از روزی که انسان ها برای تربیت، فرزندان خود را در شکار همراه خود می بردند تا بیاموزانند سوارکاری، تیراندازی، تأمین معاش و زنده ماندن را، این بنای مستحکم گذاشته شده و پربارتر نیز شده است.

مرور زمان، توسعه کمی و کیفی جوامع انسانی، نیازهای مادی و معنوی، ابزارهای مورد نیازِ تسهیل کننده در تأمین رفاهِ جوامع و . . . باعث تغییرات گسترده و تحولات عمیق شده است که، انتقال تجارب به سبک فردی و ضمنی پاسخگو نبوده و نیستند. برای غلبه بر مشکلات و در مسیر حل مسئله با هدف بقا و تکامل؛ عبرت از گذشته و آگاهی از اشتباهات و به طبع آن یادگیری و تصحیح مسیر نیاز به سازمان و سازوکار مدیریتی در اکتشاف و تسهیم دانش است تا، در میادین تغییر و عمل، سرعت در رقابت، حیات سازمان ها را با امتداد خلاقیت و نوآوری پیوند دهد. فلذا، یادگیری از مسیر صحیح تبدیل دانش ضمنی اندوخته شدۀ بشری در ابعاد مختلف به دانش صریح و قابل دسترسی، امکان پذیر شده است.

هدف از ثبت تجارب، و استخراج و قابل دسترسی کردن دانسته ها و تجارب ضمنی و پنهانِ دانش، بالنده نگه داشتن جوامع انسانی، ملت ها و سازمان های قوام بخش برای اداره بهتر منابع جهت رشد و توسعه در میدان رقابت است، و سازمانی و ملتی در این میدان، پیشرو و برنده است که یادگیری را در اولویت اول برنامه ای و بالینی خود تعریف کند. مطلبی که امکان تحقق آن با مدیریت صحیح و علمی دانش امکان پذیر خواهد بود تا در مسیر تکامل انسانی و مأموریتی در دام تسلسل و هزینه های سنگین و غیرقابل جبران نیفتد، به عبارتی، انسان ها با یادگیری مستمر از تجارب و دانش بیادگار مانده از گذشته گان، برای همیشه خلاق و پاینده خواهند ماند و مانده اند، و در پاسداری از دستاوردهای دینی و ملی بیراهه نخواهند رفت.

         جای تأسف، این که، یادگیری در حیطه سازمانی تا حد زیادی نادیده گرفته می شود و هنوز هم یادگیری متکی بر یادگیری فردی است! موضوعی که به سطح درک و دلبستگی فردی به کار و تلاش و انگیزۀ درونی افراد بستگی دارد، و در نوع خود یادگیری را در سازمان هم بسته، به جزایری جداگانه و بی ارتباط تشبیه می کند و کرده است که؛ تعامل میان افراد ضعیف و تحت سایۀ ملاحظاتی قرار می گیرد و نتیجۀ آن عدم انتقال تجارب و ناروایی دانش است و خواهد بود.

         برای حل مسئله، بایستی، کمک شود تا یک نصویر ذهنی مثبتی نسبت به موضوع دانش در بین کارکنان ایجاد شود، «تصویر ذهنی که محصول مشترک محیط و خلاقیت منحصر به فرد بشر است، رابطه ای بین بشر و محیط پیرامونش ایجاد می کند. این محصول شامل یک سیستم از فرضیات ضمنی ماهیت علی – مادی به علاوه مفهوم ارزش ها، زیبایی ها و نقشی که شخص در محیط درک می کند، می باشد.(قرجه داغی/۱۳۹۱:۷۷) و در صورتی که این تصویر ذهنی در یک پروسه زمانی به فرهنگ سازمانی بدل شود، گامی است زیربنایی که شتاب در دانشی بودن سازمان را افزایش می دهد، و «دستیابی به یک نرخ پرشتاب برای تغییرات همه جانبه نیازمند رسیدن یک سیستم جامع آموزشی و تبدیل مکانیزم آموزش از حالت منفعل به خودآموزی می باشد.(همان: ۲۴۷) مطلبی که سازمان را قادر خواهد ساخت تا بتواند به سهولت قابلیت های دانشی نیروهای خود را افزایش داده و به ابتکار عمل مأموریتی در حل مسائل، دست یابد.

         مطالب فوق راهنمایی است که می آموزد، دانش زمانی در سازمان تولید و پایه حرکت خواهد بود که به طور موثری رابطه بین فرد بعنوان دارندۀ دانشِ ضمنی، با سازمان دانش باور تصحیح و اعتماد طرفین جلب شود، و به همین خاطر است که؛ «اگر ساختار سازمانی نوآوری را تسهیل نکند مدیریت دانش موفق نخواهد شد، اگر اعضای سازمان مشتاق تسهیم تجارب با همکارانشان بر مبنای اعتماد و احترام متقابل نباشند هیچ دانش اجتماعی یا جمعی در درون آن سازمان ایجاد نخواهد شد؛ سرانجام، اگر عملکرد افرادی که دانش را تسهیم می کنند در سطح پایینی ارزیابی شود یا مورد تشویق مدیریت ارشد قرار نگیرد انگیزه نوآوری و خلق دانش جدید برای سازمان کاهش خواهد یافت.(قلیج لی/ ۱۳۸۸:۹۷) فلذا، رابطه دانش و سازمان از مسیر نیروهای دانشی و با مدیریت صحیح، سازنده خواهد بود و در صورت تحقق، یادگیری سازمانی و فردی باعث تولید دانش بومی و قابل استفاده و موثری را فراهم خواهد آورد.

والسلام

۱۱/۱۰/۱۳۹۱ – ذوالفقار صادقی

«طرح شده در جمع پایوران سپاه ارومیه در دومین کارگاه تجربه نگاری، آذر ۱۳۹۱»

مآخذ:

۱- دکتر بهروز قلیچ لی: مدیریت دانش؛ فرآیند خلق، تسهیم و کاربرد سرمایه فکری در کسب و کار، انتشارات سمت، چاپ ۱۳۸۸٫

۲-جمشید قرجه داغی: تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) ترجمه و انتشار؛ مرکز مطالعات تحول، چاپ ۱۳۹۱ .

 

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *