دفاع مقدس،شکل گیری تهاجم

بسم الله الرحمن الرحیم

شکل گیری تهاجم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران

 

مقدمه؛

این مقاله قصد دارد چگونگی «شکل گیری تهاجم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران» را در ایم مختصر مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. موضوع انتخاب شده یکی از اساسی ترین مباحثی است که دقت در بررسی و تحلیلِ آن، تجارب ارزنده ای را باعث خواهد شد و کمک کار مدافعین که، بازدارندگی و افزایش توان دفاعی کشور در صورتی که دغدغه ی همیشگی باشد، دشمن توان تعرض خود را از دست خواهد داد.

واژگان کلیدی؛

جنگ، دفاع مقدس، عراق، ایران، آمریکا، امام خمینی(ره)، اوضاع بین الملل، اوضاع سیاسی و نظامی، اهداف استراتژیک، شکل گیری تهاجم، خلیج فارس، انقلاب اسلامی، صدام، حزب بعث.

بیان مسئله؛

این که در میان موضوعات مطرح در دفاع مقدس، عنوان «شکل گیری تهاجم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران» را انتخاب کرده ام، به دو دلیل منطقی است: اول، بخاطر مغفول ماندن این بحث در میان انواع بحث هایی است که طرح و تولید می شوند، نه به این دلیل که پرداختی صورت نمی گیرد و یا نگرفته است. بلکه، انتظار در این خصوص بیش از مطالب و اقداماتی است که صورت گرفته است. و دوم، جایگاه این بحث در میان همه ی بحث های صورت گرفته است! چرا که جنگ و دفاع، امنیت و ناامنی، آغاز و انجامی دارند که به تنهایی با سایر موضوعات برابری می کنند! اگر به بحث بازدارندگی و غافلگیری ملی توجه داشته باشیم، اهمیت موضوع نمایانگر خواهد شد.

در طول تاریخ، ایران همواره در پی بروز هر جنگی، شاهد جدایی بخش هایی از این سرزمین پهناور به دست بیگانگان بوده ایم. اسناد تاریخی گویای این نکته است که در دویست سال گذشته، یعنی دقیقاً از زمان سلطنت «فتحعلی شاه قاجار» تاکنون، نزدیک به یک میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران جدا شده است. اما در جنگ ایران و عراق، با وجود پشتیبانی قدرت های بزرگ از متجاوز، نه تنها یک وجب از خاک ایران در دست نیروهای عراقی باقی بماند، بلکه هنگامی که عراق قرارداد سال ۱۹۷۵م الجزایر را بار دیگر پذیرفت و سپس دبیرکل وقت سازمان ملل، آن کشور را متجاوز اعلام کرد، حقانیت جمهوری اسلامی ایران به اثبات رسید.(۱) مطلبی که به تنهایی نشان می دهد که؛ «هر چه از تاریخ جنگ نوشته شود، هنوز به کارهای نو احتیاج داریم.(۲)

شکل گیری تهاجم عراق علیه جمهوری نوپای اسلامی در ایران ریشه در روابط تئوریک سنتی بین الملل و همچنین بیان تاریخی دارد که محور اصلی در بیان مسئله در نظر گرفته شده است.

سال ها از پایان جنگ جهانی دوم می گذشت، نظام دوقطبی تثبیت شده بود. رقابت بین دو ابرقدرتِ وقت(آمریکا و شوروی) در قالب جنگ سرد رخ می داد که ساختار هیچ کدام را تهدید نمی کرد. اختلاف بر سرِ میزان منافع بود، دکترین تنش زدایی و پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای که بین دو ابرقدرت در دست امضا بود، حکایت از تثبیت هرچه بیشتر نظام دوقطبی داشت. درگیری بین طرفین بسیار محدود و عمدتاً منطقه ای بود و در مناطقی دور از مرزهای آن دو قدرت روی می داد.

به این ترتیب، آن ها بر سرنوشت ملت ها و کشورها حاکم بودند. روشنفکران و صاحبان اندیشه نیز به یکی از این دو قطب گرایش داشتند. لذا، اندیشه ی آزادی کم سو و کسی برای خروج از این بن بست تلاش نمی کرد. در این میان، ایدئولوژی کمونیسم که در ابتدا تهدید بزرگی برای منافع کاپیتالیسم و حاکمیت سرمایه داری شناخته می شد، باگذشت زمان و فاصله گرفتن سردمداران کرملین از مبانی ایدئولوژیکی خود، روبه افول گذاشت و دیگر ایده های لنینیستی و استالینیستی نمی توانست پشتوانه فکری روشنفکران جهان سوم باشد. جاذبه شرق در جهان سوم روبه زوال بود، برای همین، استکبار غرب از تهاجم رقیب اسوده خاطر شده بود. با این حال، رقابت نه بر سرِ اندیشه بلکه بر سر گسترش حیطه ی نفوذ و سلطه، ادامه داشت. در این میان، خاورمیانه به دلیل همسایگی با شوروری، وجود نفت و نیز مسئله ی امنیت اسرائیل مهمترین منطقه ی رقابت بود.

اسرائیل و رژیم حاکم بر ایران، دو هم پیمان در برابر اعرابِ مسلمان شناخته می شدند، شاه ایران – به عنوان مهمترین مهره آمریکا در خاورمیانه – ضمن آن که حائلی بین شوروی و خلیج فارس بود، بزرگترین حامی منطقه ای اسرائیل محسوب می شد، تقویت حکومت شاه با پشتیبانی های آمریکا برای تضمین و تأمین نفت بلوک غرب ضروری بود.

در چنین دورانی، پدیده عظیمی به نام انقلاب اسلامی در اطلس جغرافیای سیاسی جهان به وقوع پیوست که خارج از قواعد بازی در نظام بین الملل بود. انقلابی که به میزان زیادی قدرت ملت ها را در تغییر سرنوشت و حاکمیت سیاسی خویش نشان داد و ناتوانی ابرقدرت ها را در مهار بحران اثبات کرد.(۳) و در نگاهی به «سابقه ی تاریخی اختلافات و درگیری میان ایران و همسایه ی غربی اش (عثمانی و سپس عراق) حدوداً به هفت قرن قبل باز می گردد. درپی تسلط انگلستان بر کشور عراق که طی سال های ۱۲۹ه.ش/ ۱۹۱۷م. تا ۱۲۹۹ه.ش/ ۱۹۲۰م. تحقق یافت و پس از استقلال عراق در سال ۱۳۰۹ه.ش / ۱۹۳۰م. ، روند جدیدی در روابط دوکشور پدید آمد. در دور جدید، جنگ و درگیری جای خود را به تیری و سردی روابط داد. جابجایی قدرت در عراق در سال ۱۳۳۷ه.ش./ ۱۹۵۷م. که رژیم کودتا بر سر کار آمد و نیز کودتای حسن البکر در سال ۱۳۴۷ه.ش/۱۹۶۸م. و تسلط حزب بعث بر امور، هیچ کدام بهبود روابط دوکشور را در پی نداشت. علت این مسئله، اختلافات حل نشده ی مرزی بود که سالیان سال محل نزاع به شمار می رفت. مزید بر این، پس از استقرار حکومت بعثی و گرایش به شوروی، اختلافات عراق و ایران در سطح نظام بین الملل به صورت رقابت بلوکی ادامه یافت. اقدام آمریکا در واگذاری نقش فعال به حکومت شاه برای حفاظت از منافع ایالات متحده در خلیج فارس و متقابلاً انعقاد پیمان های نظامی و اقتصادی بین عراق و شوروی و ساماندهی و تجهیز ارتش عراق از طرف مسکو، که با هدف تحکیم قدرت در منطقه صورت گرفت، اختلافات دو کشور را گسترش داد و علاوه بر اختلافات مرزی، سیاست ها و منافع آمریکا و شوروی، شکاف موجود را توسعه بخشید.

خروج انگلستان از منطقه خلیج فارس در سال ۱۳۵۰ه.ش/۱۹۷۱م. و واگذاری مجدد حاکمیت جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک – که در اشغال قوای انگلیس بود- به ایران، بحران تازه ای را موجب شد. در مقابل این اقدام، حکومت وقت ایران استقلال بحرین را به رسمیت شناخت و از مالکیت ایران بر این سرزمین صرف نظر کرد. حاکمین مجدد ایران بر جزایر مزبور در خلیج فارس، از یک سو به افزایش قدرت ایران در مقابل عراق انجامید و از سوی دیگر، موقعیت برتر را در منطقه بیش از گذشته از آنِ ایالات متحده کرد. عراق در واکنش به این رویداد مهم، روابط خود را ابتدا با ایران و سپس با انگلستان قطع کرد. پس از استقلال عراق تا سال ۱۳۵۰ه.ش، روابط دو کشور هیچ گاه به این تیرگی نبود، به طوری که در سال های ۳-۱۳۵۲ه.ش/۴-۱۹۷۳م. دوکشور در آستانه جنگ قرار گرفتند و درگیری های مرزی میان آن ها به وقوع پیوست. سرانجام قرارداد ۱۹۷۵م. الجزایر به این وضعیت بحرانی خاتمه داد.

وقوع انقلاب اسلامی در ایران، یک بار دیگر زمینه ی چالش و درگیری میان ایران و عراق را مهیّا ساخت. نظام سیاسی جدید در ایران که بر اساس اندیشه ی دینی و انقلابی پایه ریزی می شد، به طور طبیعی برای مسلمانان منطقه و عراق حامل پیام بود. از این رو عنصر ایدئولوژی نیز به اختلاف دو کشور افزوده شد، سیاست داخلی و خارجی نظام برآمده از انقلاب اسلامی، جهت و درون مایه ای کاملاً مغایر با منافع حکومت های منطقه ی خلیج فارس داشت. علاوه بر آن، به دلیل عدم استقرار نظام جدید در ایران و نیز عدم اتحاد جمهوری اسلامی ایران با قدرت های برتر نظام بین الملل، شرایط جدید فرصت مناسبی بود که رهبران عراق اختلافات گذشته را یک باره به نفع خود حل نمایند.(۴)

اهمیّت و ضرورت؛

در اهمیّت بحث و ضرورت توجه به چگونگی شکل گیری تهاجم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، زوایای مختلفی را می توان نشان داد که، هر کدام در نوع خود جایگاه ویژه ای خواهند داشت. در رعایت اختصار و دیدگاهی که بنظر نویسنده حائز اهمیت است، در سه زاویه ی مکمل هم به موضوع می پردازم:

یکی از زوایای مربوط به ماهیت نظام حاکم بر روابط بین الملل است که ما را مجبور می کند در یک نظم آنارشیک موقعیت خود را تعریف کنیم؛ «دولت ها به لحاظ حقوقی دارای حاکمیتی برابر هستند و هیچ مرجعی بالاتر از حاکمیت ملی وجود ندارد. حقوق بین الملل و سازمان های بین المللی، نتیجه ی توافق و همکاری دولت های ملی است و وجود مستقلی ندارند و حتی اگر بر اساس برخی دیدگاه ها برای آن ها هویت مستقلی در نظر گرفته شود، به نظر می رسد در مراحل اولیه قرار دارند و تا یافتن حاکمیت و کسب حاکمیت برتر در برابر دولت ها فاصله زیادی دارند.(۵) به همین خاطر در تمسک به آیه مبارک «واعدُّولهم مااستطعتم من قوه … » ناچار به حفظ، دستیابی و قدرت گیری فزاینده هستیم که ضرورتی است اجتناب ناپذیر.

زاویه دوم دیدگاه ما که از اهمیت بی بدیلی برخوردار است، مسئله پیروزی و شکست در جنگ ها است؟ «برخی صاحبنظران شکست عباس میرزا در جنگ با روس در دوره ی قاجاریه، نقطه هزیمت و خودباختگی ملی در مقابل سلاح و علم برتر شد، ایستادگی مردم در برابر تجاوز ارتش عراق در سال ۱۳۵۹ و تحمیل سختی های جنگ هشت ساله موجب شد که در تیر ماه ۱۳۶۷، جنگ تحمیلی با شکست دشمن در دستیابی به اهدافش، به سرانجامی موفق برسد و فصل جدیدی در خودباوری و خوداتکایی ملی گشوده شود.(۶) در همین نگاه است که ضرورت دارد از پیروزی حاصل از مقاومت هشت ساله محافظت شود، پیروزی که اعتماد و خودباوری ملی ایرانیان را بازسازی کرد.

مطلب سوم در این دیدگاه، «بررسی حوادث هشت سال دفاع و مقاومت، سرافرازی امت مسلمان ایران را در وضعیتی بسیار دشوار اثبات می کند.حیثیتی که ایران اسلامی دردفاع هشت ساله خودکسب کرد، آن چنان است که امکان هرگونه تجاوز مشابه را برای سالیان دراز از این کشور دورکرده است وذخیره ی بزرگی است برای قوام فرهنگی ملت ما و نیز الگوی قابل اجرایی است برای دیگر ملت های مسلمان(۷) به عبارتی اقتدر ملی که دربحران ها درقالب جنگ خودنمایی می کند، درحکم مرکز ثقل در سرنوشت آینده ی ملت ها بازی می کند و اقدام نظامیان ما در دفاع قدرتمندانه همین نقش را ایفا کرد و ضروری است که در همیشه تاریخ مورد توجه اندیشمندان وسیاستمداران کشور قرار گیرد.

با توجه به سه محوریاد شده یعنی ماهیت نظام بین المللی، اهمیت شکست وپیروزی در خودباوری و یا خودباختگی و در نهایت اهمیت اقدام نظام در قوام ملی، ضروری است که حوادث مربوط به شکل گیری تهاجم عراق به ایران اسلامی موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد تا مبنای قابل اتکایی در بازدارندگی ملی قرار گیرد.

هدف اصلی؛

نشان دادن اهمیت حوادث قبل از تهاجم در شکل گیری تهاجم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران.

اهداف فرعی؛

  1. بررسی زمینه های موثر در وقوع جنگ ها و تطبیق آن در شکل گیری تهاجم علیه ایران،
  2. بررسی سابقه تاریخی اختلافات در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران،
  3. بررسی اوضاع بین الملل و منطقه در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران ،
  4. بررسی اوضاع سیاسی – نظامی ایران در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران ،
  5. بررسی اوضاع سیاسی – نظامی عراق در شکل گیری تهاجم علیه جمهوری اسلامی ایران ،
  6. اهداف استراتژیک عراق در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران.

* * *

۱- بررسی زمینه های موثر در وقوع جنگ ها و تطبیق آن در شکل گیری تهاجم علیه ایران:

بررسی چگونگی شکل گیری جنگ ها که از قواعد شناخته شده ای پیروی می کنند برای مدافعین هر کشوری از واجباتی است که گریزی از آن نیست، جنگ ایران و عراق نیز از این قاعده مستثنی نیست. یادآوری چگونگی شکل گیری تهاجم عراق به ایران اسلامی یکی از مولفه هایی است که می تواند طراحان دفاعی کشور را در جلوگیری از تکرار حادثه ی مشابه یاری رساند و قدرت بازدارندگی ملی را افزایش دهد. از میان انبوه قواعد مربوط به موضوع به معدودی شناخته شده اشاره می کنم؛

  • مخدوش شدن و به هم خوردن نظم حاکم در مناسبات قدرت بین الملل؛ «با پیروزی انقلاب اسلامی، اختلافات ایران و عراق شدت گرفت. بحرانی که در گذشته توسط دو قدرت مهار می شد، به بحرانی تبدیل شد که یک طرف آن کشور انقلابی ایران و طرف دیگر، دو قطب قدرت مسلط جهانی قرار گرفته بودند. به عبارت دیگر، انگیزه ی آغازگران جنگ علیه ایران، ترکیبی از دو انگیزه منطقه ای و جهانی بود، دنیایی تقسیم شده به بلوک های شرق و غرب و منطق حاکم بر روابط و مناسبات نظام دوقطبی، هرگونه انقلابی با ماهیت دینی و اسلامی را خلاف منافع خود ارزیابی می کرد. درنتیجه، اجازه تولد قطب مستقلی را – که نطفه آن با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بسته شده بود- نمی داد. از سوی دیگر، اسرائیل و کشورهای مرتجع عرب به دلیل عدم مشروعیت مردمی، از پیروزی انقلاب اسلامی احساس نگرانی کرده و از تأثیر آن در مسلمانان منطقه هراسان بودند.(۸) بنابراین، به هم خوردن نظم حاکم بر اداره جهان توسط قدرت های بزرگ، یکی از قواعد ثابت در آغاز هر جنگی است و در شکل گیری تجاوز علیه جمهوری اسلامی ایران نیز صدق می کند.
  • به هم خوردن توازن قدرت؛ «عدم توازن قدرت، یعنی به هم خوردن نامطلوب موازنه ی قدرت در میان کشورها، طرفداران «سیاست علمی» معتقدند که زمینه و موارد مناقشه همواره موجود است و عدم توازن قدرت به عنوان اصلی ترین عامل بروز جنگ تلقی می شود.(۹) در نگاه به این قاعده نیز می توان به چگونگی شکل گیری تجاوز ارتش عراق پی بُرد؟ با پیروزی انقلاب اسلامی و خارج شدن ایران از دایره قدرت غربی ها، عراقی ها را در محاسباتشان به نتیجه رسانید که نبود حمایت لجستیکی و پشتیبانی سیاسی و اقتصادی آمریکایی ها از ایران باعث به هم خوردن توازن قدرت بین دو کشور شده است، و عراقی ها فرصت را برای تسویه حساب و تجاوز آماده دیدند.
  • تحول در بنیان قدرت؛ «تحول قدرت با مبارزه طلبی های قابل ملاحظه علیه وضعیت موجود که از گسترش سریع توانایی های داخلی سرچشمه می گیرد، [این تحول] از سوی کشورهای مسلط به عنوان مبارزه طلبی تلقی شده و به مناقشه و احتمالاً جنگ می انجاند.(۱۰) در توجه به این قاعده است که با توجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی که بنیان فرهنگی و ایدئولوژیک نظم حاکم را در منطقه و جهان به چالش کشید و بنیان قدرت حاکم بر روابط بین الملل و منطقه را هدف قرار داد و دشمنان انقلاب را به ائتلاف و واکنش وادار کرد و باعث شکل گیری تجاوز علیه ایرانِ انقلابی شد.
  • بحث جامعه شناسی و روانشناسی جنگ؛ «یکی از رایج ترین نظریه های مربوط به جنگ در میان مردم عادی، اعتقاد به تجاوز فطری یا جنون خون ریزی است. بسیاری از صاحبنظران بر این عقیده اند که انسان جنگیدن را دوست داد.(۱۱) نظریه ای که در عصر کنونی با توجه به تکامل فکری – سیاسی جوامع بشری یکی از خصلت های رژیم های خودکامه و دیکتاتوری است و رژیم بعث حاکم بر کشور عراق از چنین خصلتی برخوردار بود و جنون جونریزی از خصایل ذاتی صدام محسوب می شد، این مطلب نه تنها در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران، بلکه در برخورد با نزدیکان و مردمان کشور عراق نیر صدق می کند.
  • پایان دادن به مناقشه با توسل به زور؛ بر اساس این تئوری، مناقشه زمانی پدید می آید که دو یا گروهی از کشورها با ادعای انحصار متقابل در قبال منافع یا موقعیت های خاص با یکدیگر به رقابت بپردازند و در چنین مواقعی جنگ به عنوان وسیله ای برای تقسیم منابع کمیاب و فیصله دادن به مناقشه مورد استفاده قرار می گیرد.(۱۲) وقتی نظم تعریف شده در روابط بین الملل و منطقه فروریخت و در محاسبات عددی توازن قدرت بنفع عراق چرخش پیدا کرد و جنون جنگی صدام تحریک شد و خواست تا تحقیر تاریخی خود را با توسل به زور جبران کند، و به این گونه بود که جنگ علیه جمهوری نوپای اسلامی ایران شکل گرفت.

۲- بررسی سابقه تاریخی اختلافات در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران،

عراق کنونی بخشی از امپراتوری ایران بود و بخش هایی از آن، دوره هایی پایتخت ایران بود و بعد هم که اسلام وارد ایران شد تا پایان خلافت عباسی، عراق زیرمجموعه ایران ماند. بعدها، عراق بخشی از امپراتوری عثمانی شد و خط مرز ایران و عثمانی. مرزی که راه استراتژیک و تجاری جاده ی ابریشم از آن می گذشت و مرزنشینانش اقتصاد پررونقی داشتند. در قرن نهم و دهم هجری که قدرت به صفویه رسید، آن ها با عثمانی ها درگیر شدند و درگیری ها مرزها را از رونق انداخت. پس از آن بین دو کشور بیشتر درگیری و جدال رونق داشت تا بازرگانی.(۱۳) اختلافات دو کشور همیشه بر سر اراضی سرحدی بود و عثمانی ها هیچ گاه نسبت به حاکمیت ایران در مورد اروندرود اعتراضی نداشتند، چنان که در عهدنامه چهارگانه مرزی که بین ایران و عثمانی منعقد شده است – یعنی عهدنامه قصرشیرین ۱۶۳۹میلادی، عهدنامه گردان ۱۷۴۶میلادی- هیچ گاه موضوع حاکمیت و تعیین خط مرزی بین دوکشور در اروندرود تصریح نشده است، ولی دودولت عملاً به طور مشترک در اروندرود اعمال حاکمیت می نمودند.

در سال ۱۹۱۳، به موجب پروتکل استانبول، حاکمیت بر تمام اروندرود به جز قسمت کوچکی در مقابل خرمشهر، به عثمانی واگذار شد. همچنین به موجب این پروتکل و صورت جلسات تحدید حدود ۱۹۱۴، اراضی وسیعی از ایران جدا و ضمیمه خاک عثمانی گردید.

به موجب ماده ۲پروتکل مذکور، ۷۰۰مایل مربع از اراضی متعلق به ایران واقع در شمال و جنوب قصرشیرین را به دولت عثمانی واگذار نمود. در راضی مذکور که بعدها اراضی انتقالی نامیده شد، معادن نفت مهمی کشف گردید و امروزه قسمت مهم صادرات نفت عراق از چاه های نفت خانه و خانقین که جزو اراضی انتقالی بوده اند، تأمین می شود.

اختلافات مرزی دو کشور [به علت تفاسیر متفاوت دو کشور از پروتکل] ادامه داشت تا این که در سال ۱۹۳۷ عهدنامه دیگری بر اساس عهدنامه ارض روم ۱۸۴۷ و پروتکل استانبول ۱۹۱۳ و صورت جلسات تحدید حدود ۱۹۱۴ بین دو کشور به امضا رسید. به موجب این عهدنامه، مرز دو کشور در اروندرود به جز در مقابل بنادر آبادان و خرمشهر که بر اساس تالوگ تعیین گردید، ساحل ایرانی اروندرود معین شد.

عهدنامه ۱۹۳۷ نیز به اختلافات دو کشور خاتمه نداد و حتی با انقلاب ۱۴ژوئیه ۱۹۵۸ عراق بر شدت آن افزوده شد. زیرا با سقوط رژیم سلطنتی در عراق، تشابه و همسویی دو رژیم از بین رفت. اوج بحران در روابط دو کشور، در سال های ۱۹۵۹ و ۱۹۶۰ بر سر اروندرود بروز کرد. مجدداً در سال ۱۹۶۸ که حزب بعث در عراق به قدرت رسید، اختلافات دو کشور وادر مرحله جدیدی شد و تا سال ۱۹۷۵ که عهدنامه دیگری بین طرفین به امضا رسید، با شدت ضعف ادامه داشت.

اعلامیه الجزایر شامل یک مقدمه و چهار اصل بدین شرح می باشد،

. . . با رعایت اصول احترام به تمامیت ارضی و تجاوزناپذیری مرزها و عدم دخالت در امور داخلی، طرفین تصمیم گرفتند:

  1. مرزهای زمینی خود را بر اساس پروتکل قسطنطنیه مورخ ۱۹۱۳ و صورت جلسه های کمیسیون تعیین مرز مورخ سال ۱۹۱۴ تعیین کنند.
  2. مرزهای آبی خود را بر اساس تالوگ تعیین نمایند.
  3. با این کار، دو کشور امنیت و اعتماد متقابل را در امتداد مرزهای مشترک خویش برقرار خواهند ساخت.
  4. دو طرف توافق کرده اند که مقررات فوق، عوامل تجزیه ناپذیر جهت یک راه حل کلی بوده و نتیجتاً بدیهی است که نقض هر یک از مفاد فوق مغایر روحیه توافق الجزایر می باشد.(۱۴)

توافق نامه الجزایر در زمانی به امضای «صدام»(۱۵) رسید که نظم حاکم بر روابط بین الملل دوقطبی و هر یک از دو کشور داعیه دار قرار گرفتن در یکی از اردوگاه ها را یدک می کشیدند. و صدام بعد از رسیدن به قدرت و از سویی وقوع انقلاب اسلامی و خارج شدن ایران از دایره قدرت غرب، صدام را به طمع واداشت، و درحالی که عنوان ریاست جمهوری عراق را یدک می کشید و به پشتیبانی نظام حاکم بر روابط بین الملل اطمینان داشت، قرارداد الجزایر را پاره کرد و به مرزهای ایران اسلامی لشکر کشی کرد.

۳- بررسی اوضاع بین الملل و منطقه در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران ،

بررسی ابعاد مختلف اوضاع بین الملل و منطقه خاورمیانه می تواند وسعت دید ما را در چگونگی شکل گیری اجماع نظر حاکم بر روابط بین الملل روشنتر نماید که خود نیاز به پروژه ای با ارزش خواهد بود. آنچه مد نظر در این مختصر است، نگاهی به برخی حوادث که در شکل گیری تهاجم نظامی رژیم حاکم بر عراق علیه جمهوری اسلامی در ایران، نقش اساسی ایفا کرده اند می باشد؛ یکی از این حوادث مربوط به تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) و متعاقباً اقدام آمریکا در آزادسازی کارکنان آن است؟

آبان ۱۳۵۸ه.ش، خبر سفر شاه به آمریکا و ملاقات بازرگان و برژینسکی در الجزیره به سرعت در ایران منتشر شد. [ایرانی ها] از تکرار کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ می ترسیدند. پس در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ دانشجویان پیرو خط امام در تهران علیه آمریکا راهپیمایی کردند و به سمت سفارت آمریکا در تهران رفتند و بعد از چند ساعت که بیرون سفارت شعار دادند، گروهی از دیوارهای سفارت بالا رفتند، وارد سفارت شدند، آن جا را گرفتند و کارمندهایش را دستگیر کردند. دانشجویان می گفتند سفارت مرکز جاسوسی آمریکا علیه انقلاب ایران است و آن جا نشانه هایی پیدا شد که سخن دانشجویان را تأیید می کرد؛ از جمله دستگاهی که ۲۰هزار خط تلفن را شنود می کرد … امام خمینی اقدام دانشجویان را انقلاب دوم و مهم تر از انقلاب اول معرفی کرد و آن را عکس العمل طبیعی کارهای آمریکا خواند. اما دولت موقت استعفا داد و امام استعفایشان را پذیرفت.

آن ها [آمریکایی ها] سال ها بر ایران و خلیج فارس مسلط بودند، اما حالا ایران را از دست داده بودند و موج انقلاب اسلامی حکومت های کشورهای دوست آمریکا را هم تهدید می کرد. مساله ی ناآرامی های کردستان که برخلاف آشوب های مناطق دیگر طولانی شده بود و اختلافات با عراق دو مشکل مهم ایرانی ها در آن زمان بود که انقلابی ها هر دو را با آمریکایی ها مرتبط می دانستند.(۱۶)

ارتباط دانستن مشکلات سرِ راه انقلاب با آمریکا هنوز جای خود را در سطح ملی بازنیافته بود که؛ «چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ بالگردهای آمریکایی در تاریکی شب از ناو نیمیتز در دریای عمان برخاستند و به سمت صحرای طبس در کویر ایران پرواز کردند. در مسیر، در صحرای طبس، بالگردهایی که برای فرار از رادار در ارتفاع پایین پرواز می کردند گرفتار طوفان شن شدند و یکی از آن ها به خاطر نقص فنی به ناو بازگشت، بالگردهای سالم پنج تا مانده بودند و عملیات بایستی متوقف می شد. از کاخ سفید دستور دادند عملیات را متوقف کنید و سریع بازگردید و کاری کنید که هیچ اثری از عملیات نظامی در منطقه باقی نماند. خبر رسید یک بالگرد هنگام سوخت گیری با یکی از هواپیماهای سی ۱۳۰ برخورد کرده است، هر دو آتش گرفته و چندنفر هم کشته شدند و … تا چند روز، خبر اول رسانه های جهان شکست کماندوهای آمریکایی از ایران بود.(۱۷) «با وجود رایزنی های صدام در کنفرانس سران عرب، بسیاری معتقدند تأثیرگذارترین رایزنی های حکومت صدام دیدار او با برژینسکی بود. کنت تیمرمن، پژوهشگر مشهور آمریکایی، این رایزنی ها را این گونه روایت کرده است: «صدام» تردیدی نداشت که در صورت حمله ی عراق به ایران، ایالات متحده از اقدام جنگی او حمایت خواهد کرد … فکر مذاکره ی محرمانه ی مقامات عالی رتبه دو طرف از ابتکارهای برژینسکی بود. به نوشته ی نیویورک تایمز و اظهارات یک ایرانی مقیم خارج از کشور، برژینسکی به امان (پایتخت اردن) رفت و با رهبر عراق در نخستین هفته ی ماه ژوئیه سال ۱۹۸۰ محرمانه دیدار کرد.(۱۸) و بعد از این دیدار، «گرچه آمریکا با شروع جنگ تحمیلی، با انتشار بیانیه ای اعلام بی طرفی نمود، اما این بی طرفی در عمل رنگ واقعیت به خود نگرفت. چنان که برژینسکی، پیش از آغاز جنگ اعلام کرده بود: «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولت هایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران دارا هستند مورد توجه قرار دهد(کاظمی ۱۳۶۷). از این رو، تضعیف ایران در جنگی منطقه ای با امید براندازی و یا تضعیف آن، از انگیزه های مهم آمریکا در تشویق عراق به جنگ علیه ایران بود.(۱۹)

۴- بررسی اوضاع سیاسی نظامی ایران در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران ،

اوضاع سیاسی؛

بعد از پیروزی انقلاب؛ «آن روزها دولت موقت بر سر کار بود. نخست وزیر (بازرگان) و همراهانش در دولت معتقد بودند در اوضاع آشفته ی پس از انقلاب، نباید از صدور انقلاب گفت و نباید با آمریکایی ها درگیر شد. کابینه ی دولت موقت ضد آمریکایی نبود و این با خواسته ی انقلابیون جوان خیلی فاصله داشت. آن ها حتی نشست و برخاست با آمریکایی ها را گناهی نابخشودنی می دانستند و در بحران های کوچک و بزرگ کردستان، ترکمن صحرا، خرمشهر و سیستان هم رد دخالت آمریکایی ها را می دیدند.(۲۰)بعد از استعفای دولت موقت؛ «هم زمان دو مشکل جدی دیگر به مشکلات ایران افزوده شد: یکی تشدید مشکلات اقتصادی و دیگری نتیجه ی دو انتخابات در روزهای پایانی سال ۱۳۵۸٫ ابوالحسن بنی صدر در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد و مخالفان سرسختش، که او را انقلابی نمی دانستند، در انتخابات مجلس اوضاع طوری شده بود که بحث های سیاسی در دانشگاه های تهران و شهرهای برگ به زد و خوردهای خونین منجر می شد تا جایی که در اردیبهشت ماه شورای انقلاب دانشگاه ها را تا اطلاع ثانوی تعطیل کرد؛ هرچند البته تعطیلی دانشگاه ها درگیری ها را به خیابان های اطراف دانشگاه ها کشاند.(۲۱) در چنین اوضاعی که مدافعین انقلاب سرگرم برقراری نظم از هم گسیخته بودند، عراقی ها برای تهاجم به جمعبندی رسیدند که موفق خواهند شد، یکی از مقامات عالی رتبه بعثی (طارق عزیز)، اوضاع حاکم بر ایران را ترسیم کرد؛

  • تشتت نیروهای نظامی؛
  • [تعدد] مراکز تصمیم گیری و وجود اختلاف میان رهبران سیاسی و مذهبی که هر کدام به یکدیگر اتهاماتی نسبت می دهند؛
  • کشمکش هایی میان اقلیت ها و رهبران حاکم و عدم توانایی در حل مشکلات آن ها؛
  • وجود هرج و مرج و نا امنی؛
  • توقف [فعالیت] کارخانه های تولیدی، تزلزل اقتصادی، افزایش افراد بیکار و نبودن بسیاری از مواد غذایی در بازار؛
  • آشفتگی [سیاست خارجی ایران] در روابط خود با کشورهای منطقه و جهان.(۲۲)

اوضاع نظامی:

امیر معین وزیری می نویسد؛ پاکسازی های ارتش ایران دو مرحله ی مهم داشت. در مرحله ی اول تعدادی از افسران عالی رتبه و مسئولان بلندپایه ی ارتش، به عنوان وفاداران شاه و رژیم سلطنتی اعدام و تقریباً کلیه ی سپهبدها، سرلشکرها و سرتیپ ها زندانی یا بازنشسته شدند و بخشی از این قشر هم از کشور فرار کردند. در مرحله ی دوم که از اواخر سال ۱۳۵۸ آغاز شد و تا اوایل جنگ ادامه داشت حدود ۱۲۰۰۰ نفر از خدمت رها شدند … هر یک از لشکرهای ایران در آن زمان از نظر توان رزم حدوداً برابر شده بود با یک تیپ و ایران به سختی می توانست از نیمی از ۱۷۳۵ تانک و به همین اندازه نفربر زرهی اش استفاده کند.(۲۳)

ارتش بعنوان بازوی نظامی و قدرت بازدارندگی که در چنین اوضاعی می توانست نقش ایفا کند، با وضعیت بسیار آشفته ای روبرو شد، و در حالی که بزرگان آن تصمیم بر بازسازی سازمان گرفته بودند؛ «۴۵ روز قبل از آغاز جنگ، کشف کودتای نقاب، که در آن پایگاه شکاری ارتش در همدان (پایگاه شهید نوژه) مرکز هدایت عملیات بود و به کودتای نوژه مشهور شد. اوضاع ارتش را دوباره آشفته کرد. رکنی، از عناصر کودتا می گوید: «آمریکایی ها در باره ی تقدم و تأخر کودتا و جنگ به بحث و بررسی پرداختند و اجرای کودتا را در تقدم قرار دادند. زیرا در صورت موفقیت کودتا دیگر نیازی به تهاجم نظامی عراق نبود. ضمن این که شکست کودتا با توجه به نقش محوری ارتش در اجرای آن، می توانست موقعیت روحی و روانی ارتش را به طور کامل متزلزل نماید.(۲۴) پیش بینی طراحان کودتا درست بود، کودتا شکست خورد و آسیب روانی بسیار اساسی به ارتش ایران وارد شد و بالاتر از آن حضور بنی صدر (رئیس جمهور وقت) که عنوان فرماندهی کل قوا را یدک می کشید بر این آسیب افزود، وی و همراهانش برآوردهای مدافعین را از قصد ارتش عراق باور نداشتند؛ «۲۴ مرداد ۱۳۵۹ فرماندهان ارشد عملیاتی ارتش و سپاه در مناطق غرب و شمال غرب کشور در اتاق جنگ لشکر۸۱ زرهی کرمانشاه جلسه ای بسیار مهم با بنی صدر و مشاوران نظامی اش برگزار کردند. بنی صدر و نظامی های همراهش اصلاً گزارش ها را جدی نگرفتند و مدام به هم نگاه کردند و پوزخند زدند. می گفتند آن ها تانک های واقعی نیستند، ماکت تانکند. آخر جلسه هم بنی صدر و مشاورانش گفتند شما اصلاً نترسید. ارتش عراق جرأت نمی کند حتی گوشه ی چشمی به خاک ایران بیندازد.(۲۵)

به عبارتی، تفکر حاکم بر عالی رتبه ترین مرجع تصمیم گیری نظامی ایران که، تشتت حاکم بر نیروهای نظامی را به دنبال داشت و از سویی اشفتگی سیاسی و اجتماعی داخلی که منجر به جنگی تمام عیار برای تجزیه و تصاحب قدرت شده بود و از طرفی اوضاع آشفته ی اقتصادی که از ساختارهای بجا مانده از رژیم پهلوی باقی مانده بود و تفکر اقتصادی جدید حاکمیت پیدا نکرده بود، دشمن را در محاسبات خود برای تهاجم نظامی به نتیجه رسانید و جنگی خانمان سوز علیه کشورمان آغاز شد.

  • بررسی اوضاع سیاسی نظامی عراق در شکل گیری تهاجم علیه جمهوری اسلامی ایران ،

اوضاع سیاسی؛

پیروزی انقلاب اسلامی و به هم خوردن توازن قدرت در منطقه؛ «تغییری اساسی در فضای سیاسی خلیج [فارس] ایجاد کرد. در این باره می توان به دو دلیل عمده اشاره کرد. اولین و عمومی ترین دلیل آن که رژیم اسلامی، با زیر سئوال بردن حاکمان سنتی و نیز مشروعیت رژیم بعث عراق، وضعیت موجود را به چالش کشید. دومین دلیل نیز آن بود که جاذبه بالقوه [امام] خمینی در نزد شیعیان خلیج [فارس و جهان اسلام] تهدیدی علیه عراق بود. اگر چه انقلاب ایران موضوع فرقه گرایی را کم اهمیت جلوه می داد، اما پیروزی انقلاب ایران پیروزی اسلام شیعه بود.(۲۶) موج برخاسته از انقلاب اسلامی در جهان اسلام باعث جرأت یابی شیعیان عراق شد و حزب بعث را با چالشی اساسی مواجه ساخت، علاوه از آن، «ناراضی های کُرد هم مخالفان جدی صدام بودند و دو گروه مهم بودند؛ حزب دموکرات کردستان (بارزانی ها) و اتحادیه میهنی کردستان (طالبانی ها). از سویی، عراق با سوریه مشکلات فراوانی داشت؛ هم اختلافات مرزی هم اختلافات سیاسی. قبل از پیروزی انقلاب ایران، حسن البکر و حافظ اسد، روسای جمهور دوکشور، مذاکراتی کردند و به نتایجی رسیدند، اما وقتی در تیر ۱۳۵۸ صدام البکر را کنار زد، اختلافات دوکشور شدیدتر شد. عراق با عربستان و کویت هم اختلافات مرزی داشت، آرزوی مهم شان پیوستن کویت به خاک عراق بود.(۲۷)

صدام که با کودتایی آرام قدرت را در دست گرفته بود و برایغلبه بر مشکلات داخلی که متأثر از انقلاب اسلامی بود و در صورت تداوم می توانست پایه های قدرت حزب بعث را فروریزد، راهی جز سرکوب و برون فکنی مشکلات داخلی نداشت و از سویی خصلت ذاتی جنایتکارانه ی وی به همراه رژیم دیکتاتوری که در رأس آن قرار گرفته بود، چاره ای جز ایجاد سازمانی پلیسی و امنیتی نمی دید و چراغ سبز قدرت های مسلط جهانی نیز آن را تشدید و شکل گیری تهاجم علیه ایران را به نتیجه رسانید.

اوضاع نظامی؛

با بدست گرفتن قدرت توسط حزب بعث در عراق، تجهیز ارتش در دستور کار قرار گرفت. ولی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و قدرت گیری صدام، مدرن سازی ارتش با شدت ادامه و تکمیل شد، تا جایی که؛ «در حد فاصل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تا قبل از شروع جنگ، ۴۰ فروند هلی کوپتر، ۹۰۰ دستگاه تانک، ۸۰۰ خودروی جنگی و حدود ۱۰۰ قبضه توپ خریداری کرد. نیروی هوایی عراق، خط مقدم خود را با تجهیزات نوین، ۱۴۰ فروند جنگنده های پیشرفته، از جمله میگ ۲۳ تقویت کرد.(۲۸) و در آستانه تجاوز نظامی ارتش عراق در قواره های شناخته شده به حد کافی تجهیز و آماده عملیت شده بود، آمار زیر از عِدّه ها و عُدّه ها گویاتر است.

جدول آمادگی رزمی ارتش عراق(۲۹)

ردیف عده ها و عده ها استعداد توضیحات
۱- لشکر پیاده ۵ لشکر
۲- لشکر مکانیزه ۲ لشکر
۳- لشکر زرهی ۵ لشکر
۴- تیپ مستقل زرهی و مکانیزه ۲ تیپ
۵- نیرو مخصوص (مستقل) ۳ تیپ
۶- تیپ پیاده احتیاط۶گردانی ۱۰ تیپ [گارد]
۷- گارد مرزی ۲۰ تیپ
۸- تعداد کل تانک ۲۵۰۰ دستگاه ۵۳ گردان
۹- تعداد کل نفربرها ۲۳۰۰ دستگاه
۱۰- توپ های صحرایی ۱۵۰۰ عراده ۸۲ گردان
۱۱- توپ ضد هوایی ۷۲۰ قبضه ۲۷ گردان پدافندی
۱۲- تانک بر روسی و آلمانی ۸۵۰ دستگاه
۱۳- سکوی پرتاب اسکاد و فراگ ۴۸ سکو
۱۴- موشک زمین به هوای سام۷و۹ ۲۰۰۰ فروند
۱۵- هواپیما ۳۰۰ فروند ۱۳تا ۱۵ اسکادران با ۲۷۰۰پرسنل و ۸۷۲خلبان عملیاتی
۱۶- سکوی پرتاب موشک سام ۲و۳و۶ ۷۰ سکو
۱۷- انواع رادار ثابت و متحرک ۱۶ دستگاه
۱۸- توپ پدافند هوایی ۷۵۰ قبضه
۱۹- بالگرد ۱۶۶ فروند
۲۰- نیروی دریایی ۶۲ فروند ۷۰۰۰پرسنل

۶- اهداف استراتژیک عراق در شکل گیری تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران.

هر چند موارد پیشین تداعی گر اهداف رژیم بعث حاکم بر عراق در تجاوز نظامی به ایران است. لیکن، ذکر نمونه هایی از این اهداف قابل تأمل هستند؛

  • منازعه ی تاریخی: در دوران حاکمیت رژیم های جمهوری و به ویژه پس از به قدرت رسیدن حزب بعث، عراق به تدریج موضع عرب گرایانه صریح تری اتخاذ کرد، شاید بتوان گفت که پس از این موضع گیری، لحن رقابت میان ایران و عراق تغییر کرده است؛ از این رو، آغاز سیاست نمایش قدرت منطقه ای توسط شاه مصادف بود با به قدرت رسیدن رژیم [بعث] عراق.(۳۰) و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خارج شدن ایران از دایره قدرت آمریکا، خصلت عرب گرایی صدام نمود بیشتری یافت، تا جایی که؛ «هنگامی که جنگ ایران و عراق در ۳۱شهریور۱۳۵۹، با تجاوز نیروهای عراقی به قلمرو سرزمینی جمهوری اسلامی آغاز شد، صدام حسین آن را تداوم منازعه تاریخی اعراب و ایرانیان اعلام کرد و مدعی شد که کشورش بار سنگین پاسداری از حیثیت، امنیت و به طور کلی، منافع امت عرب را برعهده دارد.(۳۱)
  • ژاندارمی خلیج فارس: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و فروپاشی سیاست دوستونی آمریکا، خلاء قدرت در منطقه چالشی اساسی برای قدرت های جهانی بود و فرصتی تاریخی برای عراق فراهم آورد تا قدرت نمایی کند؛ «مصر به خاطر شرکتش در مذاکرات صلح کمپ دیوید منزوی و مطرود شده بود، سوریه گرفتار مشکلات داخلی بود و ایران که روزی ژاندارم خلیج فارس بود در هرج و مرج به سر می بُرد. پس عراق کاندیدای امید بخشی برای این خلاء محسوب می شد.(۳۲) جیمز بیل، کارشناس و تحلیلگر آمریکایی مسائل سیاسی خاورمیانه و خلیج فارس معتقد است دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی می توان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. صدام می خواست از طریق تسلط یافتن بر قدرت اسبق منطقه، خود را به عنوان ژاندارم جدید این منطقه استراتژیک معرفی کند.(۳۳)
  • رفع تهدید: پیام انقلاب اسلامی بیش از هر چیز، به دلیل بافت جمعیتی عراق خطرناک محسوب می شد. حدود ۱۵ تا ۲۰درصد این جمعیت سنی و بیش از ۵۵ تا ۶۰درصد شیعه بودند. ناآرامی در عراق آغاز شد که با سرکوب شدید و شهادت رهبر مبارزه آیت ا… محمدباقر صدر، مهار گردید.(۳۴) ولی نگرانی رهبران حاکم بر عراق را برطرف نکرد، «نگرانی رهبران عراق از جاذبه بالقوه [امام] خمینی در نزد اکثریت شیعیان عراق دال بر اهمیت موضوع فرقه گرایی بود، این جاذبه خطرناک بود، چرا که یک موضوع «ملی» نبود.(۳۵) و به همین توجیه بود که برای تأمین امنیت ملی و تحکیم قدرت حزب بعث، با توجه به وجود خلاء قدرت در منطقه و حمایت کشورهای عربی و قدرت های جهانی، برون فکنی مشکلات در تهاجم نظامی تشخیص داده می شود.
  • علاوه از موارد سه گانه طرح شده، موارد دیگری نیز در شکل گیری تهاجم نظامی قابل توجه است:
  • برقراری حاکمیت مطلق بر اروندرود،
  • تجزیه خوزستان از ایران،
  • رهبری جهان عرب،
  • اوضاع داخلی ایران، و طمع تجزیه ی آن.(۳۶)

نتیجه گیری:

یکی از وظایف اساسی مدافعین و سیاستمداران و در لایه های بعدی، اندیشمندان و فرهیختگانِ هر کشوری تأمین امنیت ملی و تثبیت اقتدار ملی است تا مردمان خود را در آرامش به بالندگی و نقش آفرینی متمرکز شوند. و یکی از شیوه های اساسی و بدون جایگزین در حفظ اقتدار و رسیدن به بازدارندگی در روابط بین الملل بررسی و تحلیل فراز و فرودهای امنیتی و نظامی هر کشور است. بدون شک، موضوع «چگونگی شکل گیری تهاجم عراق علیه ایران» یکی از نقد ترین مباحث امنیتی و دفاعی است که می تواند بر هوشیاری مدافعین کنونی و نسل آینده ی حاکم بر کشور و درس فراموش نشدنی باشد. تا از شکل گیری مجدد چنین تجربه ای جلوگیری شود و پایه های اقتدار ملی و روش های مطمئن بازدارندگی را مستمراً مرور کنند، و در این صورت است که بدخواهان این ملت اجازه ی فکر کردن به تجاوز نظامی و ایجاد مشکلات امنیتی را نخواهند داشت.

۳۰/۲/۱۳۹۴ ذوالفقار صادقی

منابع و پی نوشت ها؛

  • درودیان، محمد؛ (۱۴:۱۳۸۷)، جنگ بازیابی ثبات، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه،
  • شیرعلی نیا، جعفر؛ (۱۳۹۲)، دایره المعارف مصور جنگ ایران و عراق،
  • رشید، محسن؛ (۱۳۷۸)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه،
  • اردستانی، دکترحسین؛ (۱۳۸۸:۱۷)، جنگ عراق و ایران، رویارویی استراتژی ها، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،
  • یزدان فام، محمود؛ (۱۳۸۸:۱۵)، خاورمیانه و جنگ ایران و عراق(مجکوعه مقالات)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،
  • اردستانی، دکترحسین؛(۱۳۸۸)، پیشین،
  • رشید، محسن؛ (۱۳۷۸)، آشنایی با جنگ(۱) گزارشی کوتاه، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه،
  • همان،
  • اردستانی، دکترحسین؛(۱۳۸۸:۲۸)، پیشین،
  • همان،
  • همان، ص۲۹،
  • همان، ص۳۰،
  • شیرعلی نیا، جعفر؛ (۱۳۹۲:۲۳)، پیشین،
  • لطف ا… زادگان، علیرضا؛ (۱۳۷۹:۷)، آشنایی با جنگ(۲)، پاسخ به ابهامات، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه،
  • آن موقع معاون رئیس جمهور عراق بود،
  • شیرعلی نیا، جعفر؛ (۱۳۹۲:۲۸)، پیشین،
  • همان، صص ۳۲و۳۱،
  • همان، ص۳۶،
  • سعیدی، زهرا؛ (۱۳۹۴) borhan.ir،
  • شیرعلی نیا، جعفر؛ ص۲۸، پیشین،
  • همان، صص۳۱-۳۰،
  • درودیان، محمد؛ (۱۳۸۷:۱۹)، جنگ بازیابی قدرت، مرکز مطالعات و تحقیقات سپاه،
  • شیرعلی نیا، جعفر؛ ص۳۹، پیشین،
  • همان، ص۳۷،
  • همان، ص۳۵،
  • رالف کینگ، افرایم کارش؛(۱۳۸۷)، ترجمه؛ سید سعادت حسینی دمابی، جنگ ایران- عراق، پیامدهای سیاسی، تحلیل نظامی، مرکز اسناد دفاع مقدس سپاه،
  • شیرعلی نیا، جعفر؛ صص۲۹-۳۰، پیشین،
  • اردستانی،دکترحسین؛ ص۸۹، پیشین،
  • شیرعلی نیا، جعفر؛ ص۳۸، پیشین / لطف ا… زادگان، علیرضا، ص۱۶، پیشین،
  • رالف کینگ، افرایم کارش؛ ص۲۹، پیشین،
  • حسینی، مختار؛(۱۳۸۲)، فصلنامه نگین، شماره۴، چاپ بهار ۱۳۸۲،
  • اردستانی، دکترحسین؛ ص۸۲، پیشین،
  • ویکی پدیا، / لطف ا… زادگان، علیرضا؛ از صفحه۱۰ تا ۱۴، پیشین،
  • اردستانی، دکترحسین؛ ص۸۰، پیشین،
  • رالف کینگ، افرایم کارش؛ ص۲۹، پیشین،
  • اردستانی، دکترحسین؛ ص۷۸و از ص۸۰تا۸۴، / لطف ا… زادگان، علیرضا؛ از ص۱۰تا۱۴، / ویکی پدیا.

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *