بسم الله الرحمن الرحیم
« عاشورائیان »
اتفاقاتِ بعد از انتخاباتِ دهم ریاست جمهوری در ایران ، حاوی نکاتی آموزنده که ریشه در گُذشتۀ بعید و قریبِ این سرزمین و بلکه در کشاکشِ تاریخی ایرانِ سرافراز و اسلام عزیز در قبل از ظهور اسلام و بعد از مسلمان شدن ایرانیان داشته و دارد . فقط نیاز به دقتِ نظر منصفانه می طلبد که همۀ ورقهای این بازی شروع شده که امنیت و بالاتر از آن هویّت ایرانیان را هدف قرار داده ، روشن نماید؟ برای نشان دادن اهمیّتِ موضوع – البته ، برای روشنفکرانِ عمدتاً غفلت زده و نه برای عاشورائیانِ با بصیر ، که هر دو وزن و شعورِ سیاسی خود را در این مدّتِ کم به نمایش گذاشتند – کافی است به پشت بند شعارهای داده شده توجه شود تا تحقیق و نظراتمان از حواشی دور ، منصفانه و ایرانی باشیم . شعارها ؛
« نه غزّه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران » ، « استقلال ، آزادی ، جمهوری ایرانی » و …
هدفِ این مجیز ؛ تفسیر و یا تحلیلِ این شعارها نیست که ، پرداختن از این مسیر ، یعنی از جزء به کلّ توجیه کردن و رسیدن . هدفِ ما توجّه دادن به کُدهای اصلی و ارشاره به پشتوانه های اصلی است که این روزها شاهد بروز آن هستیم ؟
از نتیجۀ تحقیقاتِ تاریخی و باستانشناسی اینگونه بر می آید که ایرانیان از نخستین کسانی بودند که بطور سیستماتیک ، تمدّنی برگرفته از فرهنگِ بی بدیلِ زمان خود را پایه گذاری کردند و بر آن قواعد سیاسی و حقوقی ارائه کردند . ایرانیان بودند که اوّلین امپراتوریِ جهان شمولی را تحقق بخشیدند و بخوبی آن را اداره کردند که هنوز که هنوز است ، از راز و رمزهای آن پرده برداری درستی از سوی غفلت زدگانِ خودی نشده است ! اگر ادّعایی برخلاف شود و این شعارها نمایندگی آن عظمت را دارند ، داستانِ چاله و چاه است ؟ اگر بر مُدّعای خود پای می فشارند ، بایستی به این سئوال اساسی پاسخ داده شود که ایرانِ با آن عظمت و با آن امپراتوری و ارتشِ مجهّز ، چرا و چگونه کلیدهای عظمتِ خود را در برخورد با پابرهنه های لشکرِ عربی – اسلامی تحویل دادند و ایران و ایرانی را تنها گذاشتند؟
همۀ منصفانِ غربی و شرقی بر این باورند که فتح ایران ، نه به ضربِ شمشیرِ اعراب بوده و نه به بی کفایتی ارتشی که از سرحداتِ امپراتوری ایران حفاظت می کردند ، بوده است . بنظر ، همۀ اینگونه موارد عاملی تأثیرگذار بودند که زمینۀ آماده و تشنۀ گُمشدۀ خود ؟ این گُمشده که فرهنگ ایرانی برای بالندگی و توسعۀ خود کم داشت ، در پاسخ به سئوالات انباشته ای که اسلام آن را هدیه کرده بود ، بدنه ارتش ایران که وصل بر بی کرانگی فرهنگ ایرانی بود ، به سهولت ، دقّت و ظرافتِ خاصِ خود ، پیامِ رهایی بخشِ اسلام را دریافتند و را ه را بر چیرگی اعراب باز کردند .
عملکرد اعرابِ بادیه نشین در ایرانِ متمدّن ، همان چیزی نبود که ایرانیان انتظارش را داشتند ، مردم ایران می دیدند که اعراب پیش از آنچه پیام اسلام را عرضه کنند و با عامل بودن به آن در توسعۀ مفاهیم اصیل دینی بکوشند ، از ایران ، رفاهِ شاهی ، شیوۀ سلطنت و بوروکراسی اداری و کشورداری ، آن هم به شیوۀ خشک و بی روحش آموختند و جانشین سلاطین ایرانی در بلادِ اسلامی شدند ؟! ولی هوشمندی ایرانیانی که گُمشدۀ خود را پیدا کرده بودند و طبیعی بود که عملکرد اعرابِ به سلطنت و رفاه و … رسیده بر آن تأثیرِ کمتری داشت . نکتۀ دوّم و اساسی است که ، طرّاحانِ شعارهای حامیِ کنارگذاشتنِ « اسلام » و فدا شدن برای « ایران » را پیشۀ خود ساخته اند ، به این سئوال جواب دهند که چرا اسلامِ « اموی » و « عبّاسی » با تمسّک به اسلام توانستند قدرت یابند . ولی ، مانع استقلال یابی و آزاد منشی که ایرانیانی که از اسلام انتظارش را داشتند ، شدند . حاکمیّتِ « عباسی » تا « اموی » و تا « پهلوی » را ادامۀ سلطنتِ «ساسانی» در نوع دیگرش دانستند ؟ اجدادِ ما دنبال چه اسلامی بودند ؟ که انقلابِ اسلامی را به رهبریِ خمینی کبیر ، آن امامِ راحلِ سفر کرده که درود و سلامِ خدا بر او باد را به پیروزی رسانیدند و هشت سال برای حفظ دستاوردهای آن جنگیدند و حال در مواجهه با روشهایِ نرمِ فتنه انگیزی که دستاوردِ میمون و مقدّسِ ایرانی را هدف قرار داده اند ، عاشورایی عمل کردند ؟
شاید واضعانِ دلسوزِ! این گونه شعارها ؟ توجیهی علمی یافته اند که با محوریّت قرار دادنِ « ایران » خواهیم توانست برنامۀ ناامن سازی استکبار جهانی در تمسک به اقوام و مذاهب ، قصد آسیب زدن به امنیت ملی را دارند و آنچه بدستِ صدام نتوانستند ایرانستانی دلخواه درست کنند و حالا خواهند توانست؟ و شاید به یافته های علمی خود مثالی از اقدامِ مذهبی – قومی ( از نوع وهّابی گری ) در به شهادت رسانیدنِ ماموستا « شیخ الاسلام » نماینده فقیدِ کردستان در مجلس خبرگانِ رهبری و یا « سردار شوشتری » در سیستان را ، می آورند ؟ مظلومیّت حسین(ع) درخشیدن گرفت و عاشورائیان ، نه در یک و نه در صد و بلکه میلیونی ، لبیّک گفتند که ؛ اسلام حسینی(ع) محورِ وحدت و ضامنِ امنیت است ؟ گُمشدۀ ما ایرانیان ، همانی بود که عاشورائیان بر آن پای فشردند ؟ ایرانیان ، از شیعه گرفته تا اهل سنّت و تا اهالی دیگرِ ایران زمین از اقوام و ادیانِ دیگر ، همه در نهمِ دی ماه در خطِّ عاشورا فریاد زدند ؛ « هیهات منَّ الذِّله » و شعارِ دیرینۀ « جمهوری اسلامی » را خطِّ قرمزِ خود هُشدار دادند .
اتِّفاقاتِ اخیر ؛ یک نکتۀ بسیار ظریفی از ایرانی بودن خود را در ورای رویدادها نشان داد که ، کمتر به آن پرداخته می شود ، به راستی نخبه گان و روشنفکرانِ پُرمُدّعایی که بر یافته های خود شعار طرّاحی می کنند ، به آن توجّه کرده اند ؟ پیام عاشورائیان را دریافتند ؟! نگاهی به بیانیه های منتشره ، آن را تأیید نمی کند !
حوادثِ اخیر نشان داد که دشمن خارجی و خارج نشین و غافل داخلیِ پُرمُدَّعا ، سنگری و محوریّتی را هدف قرار داده که فراتر از مسائل جناحی و با تکیه بر نجابتِ ایرانی – اسلامی بر دشمن سیلی زده و می زند و با بصیرت ، بصیرت می آفریند و همین باعثِ اعتمادِ مردم ایران شده تا عاشورایی عمل کنند ؟ و آن اصلِ ولایت فقیه است ، ولایتی که در منظرِ جبهه مخالف ، کارش دفاع از اسلام و اسلامیّت نظام است و بس ! کشمکشهای اخیر باعثِ غافلگیری دشمن و اشتباه محاسبۀ آنان را به اثبات رسانید ؟ در این نزاع ؛ ولایت ، بیش و پیش از همه بر جمهوریت نظام پای فشرد و شگفت آورتر از آن ، اینکه ؛ عاشورائیان با تکیه بر اسلام ، از آن دفاع کردند !
دشمن دنبال هویّت زدایی ماست ، تعجّبی و انتظاری نیست ؟ آنهایی که خود را در نظام و مدافع آن می دانند ، چرا ؟ پاسخ دهند .
عاشورائیان ؛ آنهایی که غفلت زدگان را به اناری تشبیه کردند که بعد از چشیدنِ شیرۀ جانشان توسط استکبار ، چون تفاله ای به زباله دانِ تاریخ سپرده خواهند شد ؟ عاشورائیان که عمّارها شدند و یکصدا به بصیرت فراخواندند و به یاری حسینِ زمانِ خود(امام خامنه ای ) شتافتند . درود ، سلام و انعامِ بیکران خدا بر عاشورائیان .
والسلام – دی ماه ۱۳۸۸
ذوالفقار صادقی