فلسفه زندگی – ۵

بسم الله الرحمن الرحیم

فلسفه زندگی ۵

مبنای توسعه؛

     یکی از دغدغه های هر فرد و جمع و جامعه ای پیشرفت و توسعه است، فقیر در غلبه بر فقرِ خود از بُعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و … به توسعه می اندیشد و در نوع دیگر، غنی برای بهره مندی بیشتر از مواهب مادی و معنوی دغدغه توسعه و پیشرفت دارد و به همین سیاق است جامعه و مسئولین حکومتی و معمولاً در نگرش عامیانه، فقر را در نبود رفاه مادی، و دارایی را در بهره مندی از ثروت مادی می دانیم. یعنی، فرهنگ عمومی ما چنین می نماید و به همین دلیل است که تلاش برای رفع فقر همان دستیابی به پول و ثروت و یا اضافه کردن آن پیشرفت و توسعه دانسته می شود، جای سئوال و حتّا طرح سئوال؛ این که مبنای توسعه و پیشرفت و حتّا تلاش برای پیشرفت روشی و مبنایی دارد؟! مغفول مانده! و تا از این سئوال رمزگشایی نشود به خود تحریمی ناخواسته دچار و در دور باطل فقر از هر نوعش دچار خواهیم شد، و این نوشتار به بیان خاطره ای اکتفا و سعی خواهم کرد با تفسیری کوتاه، نتیجه گیری را برای خواننده محترم این سطور روان تر کنم.

     در اردیبهشت سال ۱۳۹۴ه.ش، از نمایشگاه عکس و کتابِ یکی از دوستان نویسنده ام در شهرستان خوی – آقای خسرو شنایی- بازدید و گَپی خودمانی داشتیم در خصوص آثارش و مشکلات مالی که از قِبَل فعالیت فرهنگی متحمل شده، صحبت می کرد؛ «طی دو مرحله برای آثار من برنامه رونمایی ، یکی در اداره ارشاد شهرستان و دیگری در آموزش پرورش، به علت این که بازنشستۀ فرهنگی هستم،برگزار شد. در حاشیه مراسم تعدادی از آثارم را جهت فروش به نمایش گذاشته بودم.

در مراسمی که در اداره ارشاد برگزار شد، فروش خوبی داشتم. اکثر آن هایی که خریداری کردند، جوانانی بودند که پول توجیبی شان از باباهایشان بود، کسانی نبودند که درآمد مستقلی داشته باشند!؟ ولی در رونمایی که در اداره آموزش پرورش برگزار شد، همۀ شرکت کنندگان از فرهنگیانِ شاغل و بازنشسته بودند. وقتی اعلام کردم کتاب ها برای فروش در بیرونِ سالن گذاشته شده، سئوال کردند که چرا کتاب ها را هدیه نمی دهید؟ و در پایان مراسم، حتّا یک جلد از کتاب ها خریداری نشد … »

این که چه طیفی حاضر به خریداری و مطالعه کتاب هستند و چه میزان از درآمد مردم در سبد کالایی خانواده ها دیده می شود، یک بحث و یک نگاه به موضوع است، و این که موضوع چه ربطی به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و … دارد، بحثی است که هدف این مجیز است! با اشاره ای گذرا به برخی آمار، نیاز این مطلب را به طویل بودن خواهد کاست و گویای وضعیتی است که الزاماً بایستی ایده ای برای طرح مسئله توسط دست اندرکاران اندیشیده شود و مطالبه ای است اساسی که بایستی صورت گیرد؛

  • طبق استانداردهای جهانی باید ۱۵ میلیون تن از ایرانیان عضو کتابخانه باشند، این درحالی است که تنها ۲ میلیون تن عضو کتابخانه هستند.
  • سرانه مطالعه در ایران بدون در نظر گرفتن زمان خواندن قرآن و ادعیه و زمان درس خواندن، ۲ دقیقه است. این درحالی است که سرانه مطالعه در کشورهای «ژاپن» و «انگلیس» ۹۰ دقیقه و در کشورهای «ترکیه» و «مالزی» ۵۵ دقیقه است.
  • تیراژ کتاب در دهه ۵۰ و ۶۰ به ۳۰۰۰ جلد می رسید و در دهه ۹۰ به ۵۰۰ جلد کاهش یافته است.
  • گردش مالی کتاب در «ایران» ۸۰۰ میلیارد تومان است، این در صورتی است که گردش مالی لوازم آرایشی بالغ بر ۲۰ هزار میلیارد تومان است و …

بدیهی است در صورت تحقیق مستقل، زوایای بیشتری از مسئله روشن خواهد شد. لیکن، تأمل در نمونه های آورده شده، بخوبی ارتباط کتاب و مطالعه را با توسعه اقتصادی که امروزه دغدغه هر ایرانی است، نشان می دهد. و به عبارتی اگر توسعه در هر بعدی به هوشمندی و آگاهی بستگی داشته باشد، که دارد. و قاعدتاً هوشمندی و آگاهی و بصیرت در هر شکلش به کتاب و مطالعه بستگی خواهد داشت، موضوعی که سهم هرکس و گروه و نهاد و سازمان مشخص است و برای غلبه بر مشکل و حل مسئله، مسئولیت متوجه همه کسانی است که در این کشور زندگی می کنند. بایستی در حل مسئله یک سئوال را در وحدت ملی و انسجام اجتماعی مان تبدیل به گفتمان و مطالبه عمومی کنیم که؛ چطور است در کشوری با فرهنگ و تمدن کُهن و غنی و رشک برانگیز، کلاس اجتماعی افراد، خانوارها، گروه ها، تجارت و سیاست و فرهنگ و … را لوازم آرایشی، بیزنس، پیشرفت به هر قیمتی، سیگار و … تعیین و از کتاب و کتابخوانی، یعنی علم و دانش در رده ای بالاتر قرار گرفته است؟!

اگر می خواهیم حل مسئله کنیم، در نگاهی به بخش کوچکی از آمار که بخودی خود گویا و نگران کننده هستند، مبنای توسعه و پیشرفت کشورمان را خواهیم دید.

۱۸/۰۵/۱۳۹۴ – ذوالفقار صادقی

برای مطالعه بیشتر:

  1. حسینی (۱۳۹۳)، عصر ایران.
  2. سرانه مطالعه در ایران، ویکی پدیا.
  3. زمانیان، علی (۱۳۸۷)، آفتاب.

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *