فلسفه زندگی – ۶

بسم الله الرحمن الرحیم

فلسفه زندگی ۶

«قصاص» یا «بخشش»؟!

شهید «ایوب آقازاده»، از اهالی «ارومیه»(استان آذربایجان غربی)، مزارش در آرامگاه صدها شهیدی که برای تأمین امنیت، آزادی و استقلالِ این آب و خاک، در «باغ رضوان» «ارومیه» قرار دارد. این مجیز، مختصری است از نحوه شهادت این بزرگوار از زبان برادر و برخوردی که پدر بزرگوار این شهید با قاتل فرزندش داشته است!

«ایوب آقازاده» در شهریور سال ۱۳۵۸ه.ش، در شهر «مهاباد» بدست اشرار – ضدانقلاب تجزیه طلب- به اسارت گرفته شد، فردی معروف به «کسرایی» که در غبار فتنه زمانه نتوانسته بر احساساتش غلبه کند و باطلِ در لباس حق مستش کرده بود، «ایوب» را غریبانه و در جلو چشمان همرزمانش به طرز غیرانسانی به شهادت می رساند؟ به جرم این که چرا به خواست وی تن نداده و به امامش -امام(ره)- اهانت نکرده است.

مدتی بعد که شهر «مهاباد» از لوث وجود ضدانقلاب پاکسازی شد، قاتل «ایوب آقازاده» نیز شناسایی و دستگیر و به دست قانون محاکمه و به اعدام محکوم شد.

محکوم به اعدام، در همه مراحل دادرسی، ضمن اعتراف به قتل و تا آخرین لحظات، نه تنها ابراز ندامت نمی کرده، بلکه؛ بر اقدام خود افتخار نیز می کرده است، نه تنها تقاضای بخشش از والدین شهید نمی کرده، به درستی قتل ایمان داشته و بر آن می بالید! لیکن؛

پدر شهید، در اقدامی غیر منتظره و بدون مشورت با خانواده اش، رضایت نامه خود را در بخشیدن قاتل فرزندش به دادگاه ارائه و باعث رهایی قاتل از اعدام می شود! به راستی، قدرت ایمان در چه حدی است که پدری دلسوخته را به چنین اقدامی واداشته است! چقدر سخت است نوشتن حالت اینچنینیِ یک پدر، توصیف کوهی از درد و رنج چگونه ممکن است؟ از چه قلمی می تراود. مگر می توان درک کرد؟ فقط پدرانی می توانند که در رنج از دست دادن فرزند و در سکوت وحشتناک زندگی کمر خم کرده اند! آری پدر این شهید وصف ناپذیر است و در استواری ایمان و باور به اعتقاداتی که داشته، به توصیه قرآن عمل کرده که؛ بخشش را از قصاص بهتر ذکر کرده است، و درک این اقدام برای امثال من فقط و فقط در حرف است. قاتل شهید، سرمست از اقدامی که کرده، رضایت بی منتی که گرفته مدتی بعد، از زندان آزاد می شود.

اقدام پدر، و آزادی قاتل باعث رنجش بیشتر در خانواده شهید می شود، و زخم زبان ها و طعنه زنی های دوستان و فامیل بر پدر گران است. ولی، خم به ابرو نمی آورد و تحمل می کند.

در انتهای یکی از روزها، و در حالی که خورشید روشنایی خود را جمع و شب سایه سنگین خود را بر شهر می گسترانید، کسی خانه شهید را دق الباب می کند! وقتی، درب را روی میهمان باز می کنند، در کمال ناباوری و تعجب، قاتل پسرشان را مشاهده می کنند که، کمر خم کرده، از شدّت افسردگی و ناراحتی، مثل رعیّت کتک خورده و ظلم دیده از ارباب، گریه امانش را بریده و نای حرف زدن ندارد؟!

با لکنت زبان و ملتمسانه، از خانواده شهید می خواهد که انتقام پسرشان را بگیرند! عجب روزگاری، مست و پیروز و مفتخر به قتل دیروز، امروز می خواهد قصاص شود، نادم است! فرزندان می خواهند انتقام بگیرند، مادر می خواهد از جلو چشمش دور شود، گریه از اهالی خانه امان بریده، همسایه ها متعجب، ولی پدر؛ همچنان استوار، آرام و معتقد، قاتل را به آرامش دعوت می کند و علت ندامتش را می پرسد؟ می گوید؛ من تو را بخشیده ام بخاطر اعتقاداتی که دارم و توصیه می کند که به زندگی اش ادامه دهد!

قاتل فرزند، التماس می کند که جانش را بگیرند تا راحت شود!؟ می گوید؛ از روزی که آزاد شده ام وجهه اجتماعی خودم را از دست داده ام، بتدریج همسر و فرزندانم رهایم کرده اند، از خانه بیرونم کردند، ابتدا نمی فهمیدم، بعدها به خود آمدم که به کدامین گناه جوان مردم را کشته ام [ «بای ذنب قتلت» ] و دچار عذاب وجدان شدم و علاج را و رسیدن به آرامش را رهایی از این زندگی نکبت بار بدست شما یافته ام، خلاصم کنید.

پدرِ صبورِ شهید، خانواده اش را به آرامش دعوت می کند، و قاتل فرزندش را راهی می کند. قاتل، مدت ها بعد جنون پیدا می کند و در نهایت ذلت و در حال حواس پرتی، توسط خودرویی در یکی از خیابان های شهر «ارومیه» زیر گرفته و کشته می شود.

این است داستان و نتیجۀ فتنه که؛ در اوایل انقلاب در استان آذربایجان غربی و کشور ایران بپا شده بود، و این داستان مرگ تدریجی و ذلت بار قتل نفس و لذت بخشش و عزت آفرین بخشندۀ آن که شخصیتی متخلق به اخلاق الهی بوده است، روحش شاد و دلش در نزد فرزند شهیدش آرام و قرین رحمت الهی باد.

۲۲/۰۶/۱۳۹۴ ذوالفقار صادقی

About ذوالفقار صادقی

Check Also

پرسش و پاسخ سیاسی (۵) رزمندگی در گردونه سیاست ورزی:

رزمندگی واژه ‌ای است که به زندگی جمعی در جغرافیای ایران در دهۀ شصت انسجام و به سلایق مختلف وحدت مثال زدنی بخشید و حال با احساس اینکه این واژه مفهوم ساز با خطر مواجه شده به شکل طبیعی مدعیان آن را وادار به واکنش می‌کند بدون آن که از خود سؤال کنند چه اتفاقی باعث چنین برداشتی شده است، با این ذهنیت در فضای مجازی وارد گود سیاست و سیاست ورزی شده‌اند بی‌توجه به این مهم که دفاع از آرمان‌ها بدون گذر از متن واقعیات جاری مردم را به خاک مذلت در سبک زندگی می‌نشاند. این بخش از مجادله نمودی از چنین فضایی می‌تواند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *